چهار ساعت پيش از مسابقه بود كه بازيكنان متوجه شدند تمام دوندگيهاي آنها در بازي رفت بينتيجه بوده و يك تعويض، نتيجه را تغيير داده است. تيم پيروز، به دليل استفاده از كمال كاميابينيا، بازيكني كه دواخطاره بود بازنده اعلام شد و اين خبر ديگر اعضاي تيم را شوكزده كرد و بحران آفريد. اميدهاي عراق بازي را دو بر صفر بردند و دقايقي بعد از آن بود كه اصل ماجرا از زبان منصوريان در كنفرانس خبري فاش شد و عمق فاجعه براي همه آشكار گشت.
کد خبر :
171118
کمتر از دو ماه دیگر دوران ریاست علی کفاشیان بر فدراسیون فوتبال به پایان رسیده و کاندیداهای ریاست فدراسیون باید برای جانشینی وی مقابل یکدیگر قرار گیرند. به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» در طول 4 سال ریاست کفاشیان در این فدراسیون حواشی بسیاری دامن فوتبال کشور را گرفت و حاصل این دوره چیزی جز حاشیه و ناکامی در سطوح مختلف تیمهای ملی و باشگاهی نبوده است. فردی که در کارنامهاش به هیچ عنوان سابقهای از نوع فوتبال دیده نمیشود و با مدرک تحصیلی فوق لیسانس تجارت بینالملل از دانشگاه ماستریخ هلند و لیسانس
اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی تهران به یکباره و در نامساعد ترین شرایط وارد عرصه فوتبال شد. در این گزارش به بررسی ناکامی های فوتبال در 4 سال اخیر می پردازیم. ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی ایران انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال در 4 سال اخیر به سوژهای جالب برای رسانههای دیداری و شنیداری کشور تبدیل شده بود. با ورود کفاشیان به فدراسیون ابتدا صحبت از یک مربی خارجی به نام کلمنته مطرح شد. بعد از اینکه عدم حضور این مربی اسپانیایی قطعی شد فدراسیون فوتبال علی دایی را را به عنوان سرمربی برگزید. پس از دایی نیز مایلی کهن تحت عنوان مربی ایرانی با تجربه سرکارآمد و بدون حضور
در نیمکت تیم ملی جایش را به قطبی داد. مایلی کهن پیش از آنکه حکم مربیگریاش در تیم ملی فوتبال صادر شود اقدام به صدور بیانیه علیه برخی از مربیان لیگ برتری و اهالی فوتبال نمود کهاینامر موجبات کنار گذاشته شدن وی را فراهم کرد تا گزینهای بر سر کار آید که یکسال قبل و در زمان انتخاب دایی، همگان انتظار مربی گریاش در تیم ملی را داشتند. به هر شکل ممکن قطبی سکاندار تیم ملی لقب گرفت و قولهایی داد که هیچ وقت عملی نشد. مربی محبوب فدراسیون کفاشیان نتوانست تیم ملی را به جام جهانی ببرد و مردم کشورمان را مجبور کرد تا مسابقات جام جهانی را از با حسرت از جعبه جادویی تماشا
کنند. قطبی در مسابقات تدارکاتی آن قدر خوب کار کرد که همه بر این باور شدند که تیم ملی با این روند میتواند بعد از سالها به عنوان قهرمان جام ملتهای آسیا خود را مطرح کند.اما این تصور طولی نکشید تا اینکه تیم ملی ایران در مسابقات غرب آسیا شکستی تلخ از کویت را تجربه کرده و نتوانست از عنوان قهرمانی قبلی خود دفاع کند و در جام ملت ها نیز پس از صعود از مرحله گروهی بار دیگر در مقابل کره ای ها شکست را پذیرا شد. بعد از جام ملت ها نیز تیم ملی فوتبال کشورمان دست از پا درازتر به کشور بازگشت و قطبی که می دانست چه هجمه ای را باید پس از بازگشت تحمل کند، از همان جا به ژاپن رفت و
هدایت تیم شیمیزو را بر عهده گرفت تا اینکه بعد از کش و قوس های فراوان کارلوس کی رش هدایت تیم ملی را برعهده گرفته و تیم ملی فوتبال ایران در دوران کفاشیان هم حضور یک مربی خارجی خوب را تجربه کند. حذف جوانان و نوجوانان به یاد آوردن روزهایی كه علی كفاشیان از موفقیت تیمهای ملی پایه فوتبال برای توجیه ناكامی تیم ملی بزرگسالان و سرپوش گذاشتن روی سایر ضعفهای فدراسیون استفاده میكرد، چندان سخت نیست. رئیس فدراسیون فوتبال با حضور در برنامههای مختلف ورزشی باامیدواری تمام از موفقیت حتمیتیمهای ملی نوجوانان و جوانان در مسابقات جام ملتهای آسیا خبر داد. کفاشیان
معتقد بود تیمهای ملی نوجوانان و جوانان عملکرد خیره کنندهای در مسابقات جام ملتهای آسیا خواهند داشت و بهتر از تیمهای ملیامید و بزرگسالان کار خواهند کرد. این در حالی بود که تیمهای ملی نوجوانان و جوانان نیز یکی پس از دیگری از دور رقابتهای جام ملتهای آسیا حذف شدند تاامیدهای کفاشیان به تیمهای ملیامید و بزرگسالان بیشتر شود. در این بین سرمربی تیم ملی جوانان بر سر کار خود ابقا شد. در حالی که اغلب کارشناسان بر این باور بودند که یکی از مهمترین علل ناکامیتیم ملی جوانان حضور این مربی جوان و مجری برنامههای ورزشی تلویزیون به عنوان سرمربی تیم ملی
فوتبال ایران بوده است. البته میان اظهارات مسئولین فدراسیون فوتبال مبنی بر ادامه همکاری مربیان تیمهای ملی جوانان و نوجوانان با تیم ملی فوتبال تناقضهایی نیز وجود داشت. از یک سو علی کفاشیان اعلام کرد کهاین مربیان با ما همکاری خواهند داشت تا یک مربی خارجی خوب پیدا کنیم و از سویی مسئولی دیگر همه چیز را گردن مربیان میانداختند و این چنین بود که اظهارات ضد و نقیض اهالی فدراسیون بیش از پیش آشکار شد. ناکامی در گوانگجو تیم ملی ایران بعد از شکست رقبای نه چندان سرسخت خود در مسابقات گروهی بازیهای آسیایی گوانگجو در مرحله نیمه نهایی حریف ژاپنی شد که نه تنها از 3
بازیکن بزرگسال خود استفاده نکرده بود، بلکه بازیکنانی را روانهاین مسابقات کرده بود که بتوانند خود را برای المپیک 2012اماده کنند. تیم ملی کشورمان بعد از قبول شکست مقابل ژاپن و عدم راهیابی به بازی فینال در مسابقه رده بندی نیز مقابل تیم فوتبال کره جنوبی تن به شکست داد تا با کسب رتبه چهارمیاز کسب مدال برنز هم بی بهره بماند. این در حالی بود که تیم ملی ایران همراه با 3 بازیکن بزرگسال خود، نفراتی را عازم گوانگجو کرد که نزدیک به 9 بازیکن از نفرات اصلی حاضر در این مسابقات را نمیتواند راهی المپیک کند. از همین رو پایان این نتیجه گرایی و فرستادن بازیکنانی با این سن و
سال که پیرترین تیم مسابقات نیز لقب گرفت، برای کسب نتیجه موجب شد تا نه تنها کسب مدال نقره یا طلای گوانگجو را از دست دهیم بلکه از همین حالا شاهد ناکامیخود در مسابقات المپیک باشیم. انتخاب غلام پیروانی و کنار گذاشتن وی برای چند روز و بازگرداندن وی به تیم ملیامید از جمله دیگر اقدامات فدراسیون فوتبال بود. اهالی فدراسیون به خوبی از شهرت و محبوبیت پیروانی مایه گذاشتند و وی را برای عملکرد ضعیف خود هزینه کردند. ناکامی در جام ملت ها هم کفاشیان را مجاب به استعفا نکرد تیم فوتبال ایران در حالی با شکست برابر کره جنوبی برای سومین بار پیاپی در مرحله یک چهارم نهایی جام ملت
های آسیا حذف شد که این شکست پرونده سیاه فدراسیون فوتبال ایران را بار دیگر به رخ کشاند. جام ملت های آسیا هم به پایان رسید و فرصت طلایی کفاشیان برای بقا در صندلی ریاست فدراسیون فوتبال از دست رفت تا همگان بر این باور باشند که شاید این بار به جای خنده های تکراری در پی ناکامی ها، شاهد استعفای این رئیس همیشه شکست خورده باشیم. کفاشیان نه تنها استعفا نکرد بلکه طبق آنچه از پیش مشخص کرده بود با اعتماد به نفس بالا به کار خود در فدراسیون فوتبال ادامه دهد و حتی ذره ای ناراحتی از این همه ناکامی را در چهره خود نشان نداد. ناامیدی 40 ساله برای تیم ملی امید حسرت حضور اميدهاي
فوتبال ايران در المپيك چهل ساله شد و يك بار ديگر المپيكيهاي فوتبال ايران با وجود ساز و برگ كافي و حضور بازيكنان حرفهاي در تركيب تيم، روياي عرضاندام در بزرگترين رويداد ورزشي جهان را از دست دادند. اگر در دورههاي گذشته اميدها حداقل در مرحله مقدماتي از صعود بازميماندند اينبار فاجعه كامل شد و حتي تيم ايران به جمع 12 تيم مرحله مقدماتي هم نرسيد. دور افتخار تيم ضعيف عراق در ورزشگاه آزادي يادآور جشن صعود عربستان سعودي در بازيهاي مقدماتي جامجهاني 2010 بود و داغ دل هواداران را تازه كرد. اميدهاي ايران بازي برده در اربيل را با شكست مفتضحانه در تهران عوض
كردند و طولی نکشید تا ماجرای یک اشتباه تاریخی در فدراسیون فوتبال رو شد. چهار ساعت پيش از مسابقه بود كه بازيكنان متوجه شدند تمام دوندگيهاي آنها در بازي رفت بينتيجه بوده و يك تعويض، نتيجه را تغيير داده است. تيم پيروز، به دليل استفاده از كمال كاميابينيا، بازيكني كه دواخطاره بود بازنده اعلام شد و اين خبر ديگر اعضاي تيم را شوكزده كرد و بحران آفريد. اميدهاي عراق بازي را دو بر صفر بردند و دقايقي بعد از آن بود كه اصل ماجرا از زبان منصوريان در كنفرانس خبري فاش شد و عمق فاجعه براي همه آشكار گشت. عراقيها هنوز سرگرم پايكوبي بودند كه داستان تازهاي آغاز شد. يك
داستان هميشگي با عنوان «تقصير كي بود؟» بازيكنان مات ومبهوت به ناكجا چشم دوخته بودند و هنوز باور نميكردند كه به همين سادگي قافيه را باختهاند. كاخ آرزوهاي آنها فرو ريخته و فرصت نمايش استعدادهاي ايراني در رويدادهاي بينالمللي مهم از كف رفته بود. آنها مانده بودند و دو سال سعي و تلاش بيهوده و تن خسته و فرسوده... آنطرفتر اما هيچكس از مديران فدراسيون فوتبال و مسئولان ورزش خبري نداشت. آنها حتي تا پايان بازي هم در ورزشگاه نمانده بودند تا در اين افتضاح تاريخي خود را شريك شكست نشان دهند اما فردا روز ديگري بود. قهرمانی در جام حاشیهها دوران ریاست کفاشیان در
فدراسیون فوتبال بهاین مسائل فنی ختم نشده و حاشیههای این دوره بیشتر از مسائل فنی به چشم میخورد. انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تا اخراج و سکوت یازده ماهه، انتخاب محمد مایلی کهن و اخراج پس از یک هفته، عدم صعود به جام جهانی و مقام دومیدر مسابقات غرب آسیا، ایستادن به پای قطبی تا پای جان، ناکامی در جام ملت ها، اشتباه تاریخی در ماجرای حذف تیم ملی امید، منشور اخلاقی و محرومیت برای مربیان و بازیکنان و اعتراضهای شدید به آن، ماجرای شکایت علی دایی از فدراسیون کفاشیان، داوریهای مشکوک و سوتهای یکطرفه و صدور احکام غیر متعارف از سوی کمیته انضباطی از جمله
مسائل حاشیهای مهم این 4 سال نیز بوده است. در دوران ریاست کفاشیان افراد زیادی از فدراسیون فوتبال اسیر برخوردهای نامناسب آقای رئیس قرار گرفتند. اخراج به خاطر ارسال ایمیل به عضو اسرائیلی فیفا شاید عجیبترین نمونه از برکناریها در فدراسیون فوتبال بود. ، زمانی که منصور عظیمزاده در کسوت رییس کمیته بینالملل، به خاطر ارسال ایمیل تبریک سال نو به اعضای فیفا از کارش کنار رفت. مسعود عنایت هم در ماجرای انتقادات از فدراسیون فوتبال مورد غضب کفاشیان قرار گرفت و در واقع رئیس فدراسیون با اخراج عنایت از این انتقادات فرار کرد. مجتبی شریفی یکی از دیگر از مدیران فدراسیون
فوتبال بود که در دوره علی کفاشیان از کار برکنار شد. اتهام قاضی شریفی هم این بود که آرای کمیته انضباطی را قبل از صدور با علی دایی هماهنگ کرده است. البته بعدها مشخص شد که در برکنار قاضی شریفی سرپرست باشگاه پرسپولیس نیز دخالت داشته و علی دایی در آخرین برنامه نود در سال جاری از اخراج وی پرده برداشت. یکی از عجیبترین برکناریهای فدراسیون فوتبال در تمام طول تاریخش، به کنار گذاشته شدن حسین شمس مربوط میشود. موفقترین سرمربی تیم ملی فوتسال ایران، در حالی از کار برکنار شد که فوتبال سالنی کشورمان روزهای بسیار خوبی را با او سپری کرده بود. ماجرای غفلت از نامه اعلام
محرومیت کمال کامیابینیا برای بازی رفت تیم ملی امید با عراق، آنقدر پیچیده و عجیب بود که به سختی میشد تشخیص داد چه کسانی بیشتر مقصر بودهاند. با این وجود، فدراسیون فوتبال که ابتدا در بیانیهاش خیلی محترمانه همه تقصیرات را گردن خود کامیابینیا انداخته بود، بعد از تحمل ۴۸ ساعت فشار ترجیح داد دو سرپرست جدید و قدیم تیم المپیک را از سمتهایشان برکنار کند. دیگر قربانی اتفاقات فدراسیون فوتبال، فریدون معینی بود؛ رییس کمیته آموزش و نیز کمیته تیمهای ملی فدراسیون در طول یکی، دو سال اخیر انتقادات فراوانی را تحمل کرده بود. او در حالی به واسطه اشتباهات اخیر
فدراسیون از کار برکنار میشود که بزرگترین حامی مربیان ناکام تیمهای ملی مثل منصوریان و اکبر محمدی قلمداد میشد. بنابراین گزارش همه این اتفاقات در دوران ریاست علی کفاشیان بر فدراسیون فوتبال اتفاق افتاد و پاسخ رئیس همیشه خنده روی آن در این سال ها چیزی جز لبخند نبود. اما اینکه چرا این همه ناکامی و حاشیه موجب خودداری کفاشیان از حضور در دور بعدی انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نشده، جای سوال دارد؟