در رابطه با آخرین پروپاگاندای ضد ایرانی ادعایی واشنگتن که بر مبنای آن سپاه پاسداران قصد ترور سفیر عربستان را داشته است باید گفت که این گونه که در این سناریوی ملودارم آمده است، دو ایرانی که یکی از آنها تابعیت آمریکایی داشته ظاهرا با نزدیک شدن به کسی که آنها فکر میکردند یک عضو رده بالا و نه عادی کارتل مواد مخدر مکزیک است قول دادهاند تا ۱. ۵ میلیون دلار به وی بدهند تا او سفیر عربستان را ترور کند.
به گزارش سرویس بین الملل «فردا» ، این سناریو تا آن اندازه مضحک است که بر اساس آن لابد ایرانیها به آن قاچاقچی مکزیکی گفتهاند: بچهها برای نابودی آمریکا خوب بلدید با مواد منفجره کار کنید، یا نه؟
کلید درک جعلی بودن این داستان را میتوان در این مطلب نیویورک تایمز جست:
«در تمامی مراحل این عملیات، ماموران مخفی دولت و ماموران اف بیآی، در حال رصد و نظارت بودهاند. به همین دلیل است که دادستان ایالت متحده آمریکا اعلام کرد: هیچ ماده منفجرهای کار گذاشته نشده و جان هیچ کسی هم در جریان کشف این توطئه به خطر نیافتاده است.» به راحتی میتوان گفت که معنا و مفهوم درست این مطلب نیویورک تایمز، اینگونه است: کل ماجرا از آغاز تا پایان ساختگی است!
سناریو نویس دولت آمریکا برای حملات تروریستی به یکی از رویکردهای جدید دولت ایالات متحده آمریکا بدل شده است. بر اساس این رویکرد جدید عدهای در دولت آمریکا، یک سوژه تخیلی تروریستی پیدا میکنند و بعد خودشان شروع به خنثی کردن تخیلی آن و جایگزینی انسانها و کشورهای رقیب آمریکا در نقش منفی آن سناریوی تخیلی میکنند.
این در واقع ترفندی قدیمی در آمریکا است که به جای اینکه واقعا به دنبال تروریستهای واقعی باشد - چرا که همگان میدانند که عملیاتهای ضد تروریستی واقعا دشوار و هزینه بردار است - پس از طراحی یک سناریو، به دنبال مسلمانهای مهاجر میروند. این افراد مسلمان عمدتا چهرههای مشکوکی نیستند و زندگی عادی خودشان را دارند.
غالبا سناریوسازان جنگ افروز آمریکایی، برای این افراد طعمه میگذارند و هر موقع زمان مناسب فرا رسید مهاجرین بیچاره که اینک به واسطه اینکه در دام توطئه آنها افتادهاند دیگر آن افراد عادی نیستند و افراد شرور خوانده میشوند! را دستگیر میکنند.
جالب است بدانیم که راوی این سناریوی ملودرام آمریکایی، درباره سناریوی جدیدش همه شکل حرفی را میزند جز آنچه که ما به راستی میخواهیم بدانیم: چگونه این دو ایرانی با قاتلی که عضو کارتل مواد مخدر مکزیک است ملاقاتی را ترتیب میدهند آن هم در حالی که این قاتل مدت طولانی است که مخبر اف بیآی است؟ یعنی چگونه یکراست سراغ کسی میروند که مخبر اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا است؟
این داستان با ذکر جزئیات گفتگوی بین دو ایرانی و مخبر مورد نظر، جذابتر خواهد شد. در جایی که این ایرانیها به مخبر میگویند که اگر مجبور به انفجار یک رستوران شدی و جان صد امریکایی را هم گرفتی، اشکالی ندارد و این کار را انجام بده!
به نظر من اعتبار این داستان نزدیک به صفر است. بیاییم فرض کنیم که ایرانیها واقعا میخواستند که در خاک امریکا سفیر عربستان را ترور کنند. چرا آنها میخواستند میلیونها پول قابل ردیابی از ایران به آمریکا بفرستند بدون اهمیت به اینکه در طی این پروسه و رسیدن به این هدف ممکن است جان صدها آمریکایی گرفته شود؟ بهتر نبود چند فرد مخالف عربستان، که به رایگان این کار را انجام میدهند و با یک عملیات انتحاری کار را سریع تمام میکنند برای این کار استفاده کنند؟ آیا واقعا کسانی که میخواهند این کار را انجام دهند خیلی بهتر از اینها نمیتوانستد این کار را انجام دهند؟
این سناریو سازی، نشانگر یک رویه جدید در زمینه تبلیغات جنگی بر ضد ایران است. پیش از این، احزاب جنگ طلب به دنبال روشهای مشابه با آنچه که در حمله به عراق استفاده کردند، بودند، یعنی بهانه پیدا کردن «سلاحهای کشتار جمعی». اما مشکل بزرگ این داستان قدیمی این است که دیگر این داستان تکراری و خسته کننده شده است و هیچ کس دیگر به آن معتقد نیست. با استفاده از این آخرین سناریوی دروغین، ایران میتواند جایگزین مناسبی برای هیولاهایهای سنتی شناخته شده و البته دست ساز آمریکاییها یعنی القاعده باشد!
اوباما و همکاران او امیدوارند تا با بمباران رسانهای که در باب این مساله به راه انداختهاند شهروندان آمریکایی را بیش از اندازه خسته کنند به گونهای که میل به طرح هر سوالی را در آنها بکشند.
قصد و نیت اصلی اوباما از این سناریو سازی و کوبیدن بر طبل جنگ، این است که در مقابل بحران بیکاری و فروپاشی اقتصادی آمریکا، ذهن آمریکاییها را منحرف کند تا شاید به واسطه جنگ با فروش نفت خود به قیمتهای سه یا چهار برابر بتواند از این بحران اقتصادی که آمریکا را از پا در آورده است، رهایی یابد.
مترجم: لاله رشیدی منبع: آنتی وار