الگوي منچستري كرش در تيم ملي ايران
جلال چراغپور/ رويكرد كرش نسبت به تيم ملي در حال حاضر ميتواند يكي از مناسبترين نسخهها براي تيم ملي باشد
بايد قبول كنيم فوتبال ملي ما نياز به معماري جديدي دارد و ما هم براي اين كار مربياي به خدمت گرفتيم كه سابقه معماري در تيمهاي بزرگ دنيا را دارد؛ حال بايد ديد آيا حركتهاي انجام شده در تيم ملي تاكنون به سمت معماري جديد بوده يا اينكه كادر فني به ترميم داشتههاي ما پرداخته است؟ به طور مثال استفاده بهينه از علي كريمي، جابهجايي مهرههاي قديمي در تركيب يا بهكارگيري بازيكنان قديمي در پستهاي جديد «ترميم داشتههاي قبل» لقب ميگيرد. با توجه به آنچه از دو بازي تداركاتي تيم ملي ديدم، فكر ميكنم تيم ملي ميخواهد با تفكر استفاده از هافبكهاي دورزننده بازي كند. تفكري كه عينا در شروع كار منچستر يونايتد از پنجسال پيش آغاز شد. هافبكهاي دورزننده منچستر در آن زمان كريستيانو رونالدو از راست و رايان گيگز از چپ بود. طبق اين تفكر منچستر با پنج بازيكن مياني بازي ميكند و سيستم متداولش4-5-1 است كه سالها بر اين اساس بازي ميكند. كرش ميخواهد اين الگو را در تيم ايران عملي كرده و معماري و ترميم را به صورت همزمان اجرايي كند. او فعلا نه نگاه ترميمي 100 درصد به تيم ملي دارد و نه به نوگرايي مدرنيسم افراطي فكر ميكند. منچستر از زمان حضور برباتوف و وين روني تا الان عملا با پنج بازيكن مياني بازي كرده است. طبق سيستم فوق براي تيم ملي ايران، كرش براي مهاجم نوك در نهايت به انتخاب قطعي كريم انصاريفرد ميرسد؛ او الان به دنبال انتخاب نهايي بازيكنان ميانه راست و چپ است. در نتيجه مطمئن باشيد تيم ملي در آينده با سيستم4-3-3 بازي نخواهد كرد. پيش از كرش، افشين قطبي نگاه ترميمي صرف به تيم ملي داشت. او تقريبا به دنبال جمع كردن تيم برانكو ايوانكوويچ رفت و فكر ميكرد استفاده از آن بازيكنان با مديريت جديد بهترين نتيجه را برايش خواهد داشت. رويكرد كرش نسبت به تيم ملي در حال حاضر ميتواند يكي از مناسبترين نسخهها براي تيم ملي باشد اما اينجا زنگخطري براي او وجود دارد كه ميتوان در قالب تذكري آن را مطرح كرد: «آيا با بهكارگيري اين سيستم بينابيني (استفاده بهينه از داشتههاي قبلي و نوگرايي در تيم ملي) پس از گذشت سه سال يعني زمان آغاز جام جهاني 2014 همچنان ميتوان از نفرات فعلي استفاده كرد؟» اگر نگاهي به سن و سال و تواناييهاي بازيكنان حاضر در تيم ملي بيندازيم به وضوح مشخص است كه اكثر قريب به اتفاق آنها تا سه چهار سال ديگر كارايي فعلي را نخواهند داشت! بيترديد استفاده از مدافعان و هافبكهاي سيو چند ساله در تيم ملي براي حضور احتمالي در جام جهاني، اقدام مناسبي نيست. سوالم اينجاست كه چرا از الگوي فوتبالي ژاپن و كرهجنوبي استفاده نميكنيم؟ الگويي كه براساس آن تيمهايشان را با تركيبي از 70درصد بازيكنان جوان و 30درصد بازيكنان باتجربه به مسابقات مقدماتي و جام ملتهاي آسيا ميفرستند؟ به نظرم كرش هنوز شهامت چشم برداشتن از مهرههاي توانمند قديمي را نداشته و قابليتها و تكنيكهاي آنها توجهاش را جلب كرده است.