وقتی امام میخواست مرا آخوند كند!
فیلمی از من و امام در حالیكه من نوجوان بودم، مكرر پخش میشد. سیدحسنخمینی قبل از اینكه وارد برنامه شود، دید همین فیلم در حال پخش است. رو میكند به ضرغامی و میگوید میدانی این پسر بچه كیست؟ ایشان اظهار بیاطلاعی میكنند، سید حسن می گوید ایشان علی است كه صلاحیتش برای مجلس رد شده و من این موضوع را در برنامه زنده امشب اعلام میكنم. اما آقای ضرغامی خواهش میكند حسن آقا وارد این بحث نشود. از آن زمان به بعد این فیلم اصلا پخش نشد...
آينده: نوادگان بنیانگذار انقلاب اسلامی امروز تنها با مرور خاطرات ایامی كه سر بر شانه پدر بزرگ میگذاشتند و در كنار آن تصاویری كه جز عطوفت و مهربانی پیرمرد را نشان نمی داد، شاد هستند. آنها امروز با دیدن تصاویر پدربزرگ به یاد توصیههای او هم می افتند و شاید حسرت میخورند كه از نگاه خود، نتوانستند آنچه را كه مدنظر امام خمینی بود را كامل عملی كنند. اما تمام این نوادگان به توصیه مهم پدربزرگ گوش كرده و تا امروز بدان عمل كردند. هیچ كس نیست كه بتواند منكر توجه نوادگان به توصیه امام مبنی بر دوری از قدرت شود. علی اشراقی، یكی از نوادگان حضرت امام است كه میتوانست به سبب نسبت خانوادگی با حضرت امام، جایگاههای رفیعی را از آن خود كند. اما به سبب توجه و اهمیت به وصیت امام راحل از این مناصب چشمپوشی كرد و امروز به عنوان یكی از اقشار معمولی كشور به فعالیت میپردازد. محمود احمدینژاد از سال 86 بارها به او پیشنهاد كرده است، تا با دولت همراهی كند كه او جواب مثبتی به این درخواستهای چهارساله نداده است. علی اشراقی تعدادی از خاطرات خود را در اختیار آینده قرار داد كه در ذیل میآید: - امام اهل شوخی بودند به عنوان مثال هرگاه در حال قدم زدن بودند و مرا میدیدند، دستشان را به بالای پیشانی میگذاشتند و به من میگفتند: آن بالاها چه خبر است؟ - امام (ره) یك توصیه همیشگی به من داشت و میفرمودند هر كاری داری در جوانی انجام بده. حتی عبادت خدا را كه وقتی پیر شدی، هیچ كاری از عهدهات بر نمیآید. - فیلمی از من و امام خمینی در نوفل لوشاتو در حالیكه من نوجوانی 12 ساله بودم، بطور مكرر در دهه فجر و مناسبتهای مختلف پخش میشد. سید حسن آقا تعریف میكردند «در همان ایامی كه صلاحیت من برای مجلس رد شده بود، در صداوسیما بودم و قرار بود در یك برنامه زنده تلوزیونی شركت نمایند. قبل از اینكه وارد برنامه شوند، دیدند كه همین فیلم در حال پخش است. رو میكنند به آقای ضرغامی و میگویند میدانی این پسر بچه كیست؟ ایشان اظهار بیاطلاعی میكنند و در همین زمان، حسن آقا می گویند ایشان علی است كه صلاحیتش برای مجلس رد شده است و من این موضوع را در برنامه زنده امشب اعلام میكنم». اما آقای ضرغامی خواهش میكند كه حسن آقا وارد این بحث نشود. از آن زمان به بعد این فیلم اصلا پخش نمیشود یا خیلی كم پخش شده است. - وقتی در كنكور در رشته مهندسی عمران پذیرفته شدم، خدمت امام رسیدم و موضوع را به اطلاع ایشان رساندم. دایی احمد هم حضور داشتند . امام خطاب به من فرمودند «روحانی بشو». دایی نیز به شوخی گفت: «این بلا را پدرت بر سر من آورده و باید از تو انتقام بگیریم.» امام رو به دایی كرد و گفتند «احمد اقا برو یك عمامه برای علی بیاور». دایی از اتاق بیرون رفتند و من در همان زمان به امام گفتم «آقا اگر اجازه بدهید مرتضی روحانی شود كه در آن زمان تنها 7 سال داشت.( برادرم مرتضی سالها بعد از رحلت امام معمم شدند) و من به دانشگاه رفتم كه مهندس شدم.