مي خواهم سنتي بمانم
امير قلعه نوعي/ من آقای خاص نیستم. من امیر قلعهنویی هستم
در کارنامهاش قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را کم دارد. جای خالی این مدال افتخار روی سینه ژنرال توی ذوق میزند اما باز هم پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ برتر است. سال 1359، درست همان زمانی که برای نخستینبار پرویز ابوطالب و اردشیر لارودی، پسر لاغراندام را به تیمهای پایه راهآهن دعوت کردند کمتر کسی فکرش را میکرد که «امیر» (اردشير) روزی لقب ژنرال را به خود اختصاص بدهد. او در نازیآباد یکی از جنوبیترین مناطق تهران به دنیا آمد. همه هم این موضوع را میدانند. در خانوادهاي متشكل از ۷ خواهر و برادر. پدرش یک خودروی «ولوو» داشت و با آن کار میکرد و خرج زندگی خانواده پرجمعیت خود را تامین میکرد اما روزهای تقریبا عادی خیلی دوام پیدا نکرد. امیر ۷ ساله بود که خبر رسيد پدرش فوت کرده است. از 13 سالگی شروع به کار کرد اما در عين حال فوتبال را نیز از ياد نبرد. جرقه برای او از همین روزهای پرفراز و نشیب زده شده بود. حضور در تیم راهآهن و علاقهای که این بچه جنوبشهر به فوتبال در خودش نشان داد موجب شد ناصر ابراهیمی را مجاب کند او را در تیم بزرگسالان هم بازی دهد. امیر میدرخشید و در پی این درخشش کمی هم شانس چاشنی زندگیاش شده بود: «خدا را شاکرم که در تمام مراحل زندگی کمکم کرده است. همیشه سپاسگزار این لطف بزرگ خداوند بودهام.» بدونشک خود ژنرال هم این را قبول دارد که ناصر ابراهیمی تاثیر بسیار زیادی در زندگیاش داشته است. شاید اگر ابراهيمي نبود، حالا امیری هم در دنیای فوتبال وجود نداشت و در میان این همه مشاغل مختلف در جامعه غوطهور شده بود و چهبسا حالا یکی از طرفدارانی بود که برای قهرمان نشدن تیم محبوبش حرص میخورد اما ورق برای او خیلی خوب روی زمین برگشته بود. خداوند در کودکی پدر را از او گرفت اما چنان مسیر زندگیاش را تغییر داد که شاید خود امیر هم هرگز فکرش را نمیکرد. هواداران القاب را به این راحتیها روی چهرههای محبوب خود نمیگذارند و قلعهنویی حتما چیزی در چنته داشته که پس از گذشت این سالهای طاقتفرسا به او میگویند ژنرال. قلعهنویی در سال ۱۳۶۰ به تیمملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد اما چند ماه بعد ناصر ابراهیمی در اسفند ۱۳۶۰ از راهآهن به شاهین رفت. ابراهیمی از میان تمام بازیکنان نخبهای که در راهآهن داشت تنها امیر قلعهنویی را به شاهین برد. شاهین ملیپوشان زیادی در آن روزها داشت؛ نادر فریادشیران، دینورزاده، نصرالله عبداللهی، صادقی، حمید مجدتیموری و علی حیدری از این جمع بودند. سال اول و دوم فعالیت ابراهیمی در شاهین پرتنش بود. او سال ۶۳ شاهین را رها کرد و جای خود را برای مدت کوتاهی به مرحوم مهراب شاهرخی سپرد اما شاهرخی هم مدت زیادی در شاهین دوام نیاورد و بعد از چند ماه جای خود را به نصرالله عبداللهی داد. پس از خداحافظی صادقی و رفتن دینورزاده، اردشیر ۲۲ ساله به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. او اواسط لیگ سال ۶۶ پس از پیروزی ۲ بر صفر برابر پرسپولیس، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت. زمستان ۱۳۶۷ او به تهران بازگشت و این بار سراغ باشگاه استقلال تهران رفت، پای قرارداد نشست و پیراهن آبی را بر تن کرد. در تیم آن روز استقلال جز قلعهنویی، یکه، اردستانی و شکورزاده دیگر نفراتی بودند که سابقه بازی در شاهین را داشتند. نخستین بازی اردشیر به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ 9/12/67 مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی برگزار میشد به پنالتی کشیده شد و اردشیر پنالتیاش را از دست داد؛ خاطرهای که قلعهنویی هنوز هم آن را یاد میکند: «به هر حال نمیشود که از یاد آدم برود، فشار سنگینی را تحمل میکردم، میشود گفت آن اتفاق هم یکی از خاطرات بد فوتبالیام بود که دوست ندارم زیاد مرور شود.» سالها از آن روزهای پر از استرس و فشار برای قلعهنویی گذشته است و امیر حالا لقب پرافتخارترین مربی لیگ برتر را هم یدک میکشد. ۲ قهرمانی و یک نایب قهرمانی و یک سومی همراه تیم استقلال و 2 قهرمانی با تیم سپاهان (۱۳89-۱۳۸8) و (1390-1389) موجب شده همه سر تعظیم مقابل او فرود بیاورند و لقب دیگری را در افتخارات ژنرال بگنجانند؛ لقبی که بدونشک برازنده امیر است؛ آقای خاص. این لقب جدیدی است که با قهرمانی دوباره در لیگ برتر به شما دادهاند. من آقای خاص نیستم. من امیر قلعهنویی هستم و خادم مردم و فوتبال این مملکت. اگر هم هواداران این لقبها را به من میدهند از لطف آنهاست. باید بگویم من هیچوقت دنبال چنین القابی نبوده و نیستم. 4 قهرماني در ليگ برتر ايران شما را تبديل به پرافتخارترين مربي ايراني در اين ليگ كرده است. به نظر شما اين قهرمانيها يك موفقيت در آسيا را كم ندارد؟ اولا باید بگویم برخلاف عقیده بعضیها من هیچ رکوردی نشکستهام و همه آن لطف و عنايت خدا و زحمات باشگاه و بازيكنان بوده است. درباره لیگ قهرمانان هم باید بگویم چه من باشم و چه نباشم سپاهان با مقداری تقويت، لياقت و توانايي موفقيت در آسيا را دارد، ضمن اينكه اصفهان هم مردم خوبي دارد و هم باشگاه و بازيكنان خوبي. در واقع يكي از هدفگذاريهاي ما در سال دوم در سپاهان اين بود كه ثابت كنيم يك تيم ميتواند 2 بار قهرمان شود. چون تيمهاي قهرمان هميشه در سالهاي بعد به بهتر از مقام سوم يا چهارمي نميرسند و مربيانشان هم تا نيمفصل دوام ميآورند. حالا امروز ما قهرمان لیگ شدهایم و تيم را براي قهرماني در آسيا بستيم . شما یکبار دیگر به وعدهای که داده بودید عمل کردید. یکروز قبل از بازی با پرسپولیس در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها گفته بودید که از پرسپولیس امتياز ميگيريم و قهرمان میشویم. این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحالم. در كل فصل بسيار سختي را گذرانديم و ثابت كرديم سپاهان فوتبال خيلي باكيفيتي را به نمايش ميگذارد چرا كه تفاضل گل عالي و خط دفاعي بسيار خوب گواه اين مدعاي من است. من باز هم میگویم پرسپوليس هميشه پرسپوليس است. اين تيم از كادر فني و مديريت بسيار خوب و قابل احترامي برخوردار است. اعتقاد دارم امسال علي دايي بدشانسي آورد؛ اگرنه آنها از لحاظ كيفيت بازي در برخي مسابقات فوقالعاده بازي كردند. باید بگویم لطف خدا شامل حال ما شد تا اولين تيمي باشيم كه 2 بار پياپي قهرمان ليگ میشویم و اولين تيمي باشيم كه 3 بار قهرماني ليگ را به دست میآوریم. سال پرفشاري را پشت سر گذاشتيم به اين خاطر كه در بعضي مواقع با 12 نفر تمرين ميكرديم و بعضا مليپوشان ما از نظر بدني و روحي در شرايط ايدهآلي نبودند. اما حالا تمام آن فشارها و استرسها تمام شده است. بله، اما در چند وقت گذشته حتي 10 جلسه تمرين تاكتيكي نداشتيم و بازيهاي ما هر چند روز يكبار برگزار ميشد. فقط خوشحال بوديم كه میتوانیم بچهها را دور هم جمع کنیم. باید بگویم در کل همه با هم بوديم و هدفمان هم از ابتدا معلوم بود. البته نه اینکه بالا و پایین نداشته باشیم. بالا و پایین بود و با مشكلاتي دست و پنجه نرم كرديم اما مجبور بوديم کارمان را ادامه دهیم. روز قهرمانی کاش اصفهان بودید و میدیدید چه روز باشكوهي در اينجا رقم خورد. در اين بين همه از هيات مديره، مديرعامل، كارمندان كارخانه گرفته تا بازيكنان و هواداران نقش مهمي ایفا کردند و من هم كوچكترين نقش را در اين قهرماني داشتم. با وجود تمام این افتخاراتی که آوردهاید یک مسالهای هست، خیلی از منتقدان شما هنوز هم میگویند که قلعهنویی یک مربی سنتی است و... . انتقاد چيز خوبي است اما بستگي دارد كه آيا فكر منتقد پاك است يا نه. بعضيها ذهنشان ناپاك است. قهرماني حاصل لطف خدا و زحماتي كه متحمل شديم بود و مال من نيست. در قهرماني سپاهان كمترين نقش را داشتم و باز هم اشاره ميكنم اين قهرماني متعلق به من نيست و متعلق به مجموعه است. البته سنت چيز خوبي است و شما نميتوانيد بابت سنتي بودن از كسي ايراد بگيريد. کسی که ميخواهد مهندس شود بايد از ردههاي پایین شروع کند. من آخرین کلاس مربیگری حرفهای در فوتبال آسیا را پشت سر گذاشتهام؛ حالا باید به من لقب سنتی بدهند؟ من میخواهم سنتي باشم ولي آقايان و دوستان میگویند من چيزي بلد نيستم. هميشه از انتقادهای بجا استقبال کردهام. بعضي مواقع تعدادی از دوستان انتقاد ميكنند و من آنها را قبول میکنم. ایرادات زيادي هم دارم ولي همانطور كه گفتم برخي فكرها بايد پاك باشد تا آدم بتواند با آنها کنار بیاید. شما در روزهای گذشته به یک مساله انتقاد کرده بودید؛ اینکه خیلیها نمیخواهند سپاهان قهرمان لیگ برتر شود. کمی درباره این مساله حرف میزنید؟ 32 سال است که در فوتبالم. از این مدت 15 سال آن مربي بودهام و خب به هر حال ميتوانم يك چيزهايي را پیشبینی كنم. در باشگاه سپاهان يكسري تغييرات انجام شده. اين تغيرات در كارخانه و هيات مديره موجب شده بعضا اتفاقاتي بيفتد و آدمها جابهجا شوند. بر همين اساس جوسازيهايي ايجاد شد و حرفهايي را مطرح كردند اما من سوال ميكنم كجاي دنيا تيمي كه 4 امتياز جلو است و 4 روز بعد بازي حساسي دارد طرفدارانش اين چنين حركاتي را انجام ميدهند؟ به نظر من يك دستهايي بود كه چنين برنامهاي رخ دهد. برایتان مثالی میزنم. ما اگر مقابل صنعت نفت در آبادان شکست میخوردیم حتي قهرمانيمان هم به خطر ميافتاد و شايد اين عنوان از دست ميرفت. پس آنها طرفدار سپاهان نبودند، آنها يكسري آدمهاي اجير شده بودند از طرف يكسري آدمها تا به سپاهان و آقاي ساكت ضربه بزنند. آيا اين دستها اصفهاني هستند؟ اينها در اصفهان هستند. چون آدمي كه براي اعتراض آمد دفعه دومش بود اين حركت را انجام ميداد در صورتي كه در بازي با صبا ما يكي از بازيهاي خوبمان را انجام داديم و طرفداران هم تا 5 دقيقه پس از بازي سپاهان را تشويق ميكردند برخي به عنايتي گير ميداند و جالب اينكه وقتي مسابقه تمام شد در آناليزي كه انجام داديم مشخص شد رضا عنايتي بين بازيكنان خوب سپاهان در بازي با صبا بوده است، ضمن اينكه اين مهاجم در بازي مقابل صنعت نفت و حتي ديدار مقابل الهلال نيز جزو خوبهاي ما بوده است. حالا چه كساني هستند درباره عنايتي اين حرفها را ميزنند؟ معلوم بود كه نميخواستند سپاهان قهرمان شود كه البته خدا را شكر قهرماني محقق شد. لیگ برتر برای شما به اتمام رسیده است، حالا مانده جام حذفی و البته لیگ قهرمانان آسیا. قهرمانی سپاهان در اين 2 جام هم با این روحیهای که بازیکنان شما دارند دور از دسترس نیست. نخستین بحث ما بازي پس فردا (سوم خرداد) با بنيادكار است. صددرصد به فكر قهرماني در جام حذفي هم هستيم و مقابل پرسپوليس با تمام قوا ظاهر ميشويم اما فعلا فكرمان روي بازي با نماينده ازبكستان خواهد بود. برخی اعتقاد دارند شما جام حذفی را چندان جدی نمیگیرید. حداقل سابقه شما اینطور نشان میدهد که پس از قهرمانی در لیگ، جام حذفی را چندان جدی نمیگیريد. اين جام هم در برنامهمان قرار دارد چرا كه تيمي را بستهايم كه براي حضور پرقدرت در هر 3 جام آماده است. فکر میکنید سپاهان چقدر در آسيا شانس قهرماني دارد؟ در مسابقات تكحذفي بايد شانس هم داشته باشید. تيم خوبي داریم و توانايي و قابليت مجموعه تیم بالاست. اميدوارم از پس بنیادکار بربیاییم اگر 10 تا 20 درصد تيممان را تقويت كنيم آماده قهرمانی میشویم. فصل قبل در آسيا بدشانس بوديم اما امسال با برنامه شروع كرديم. برنامهمان طوری است که چه بمانم و چه در اینجا نباشم اين هدفگذاري در اين باشگاه ادامه پيدا ميكند. اگر ماندم، ميخواهم تيمي ببندم كه بتواند قهرمان آسيا شود. البته بازيكنان كنوني سپاهان همگي خوب هستند اما در پايان فصل طبيعي است كه جابهجاييهايي داشته باشيم. شما در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی با الجزیره انتقاداتی را از نحوه برگزاری رقابتهای لیگ قهرمانان کرده بودید.کمی درباره این مسائل بگوييد؟ به نظر من مسؤولان در نحوه برگزاري مسابقات بايد بازنگري داشته باشند. در حالي كه ليگهاي غرب آسيا رو به پايان است، در شرق آسيا تازه ليگها شروع شده است. به نظر من ليگ قهرمانان بايد طوري برنامهريزي شود كه مسابقات براي همه در يك زمان واحد برگزار شود. البته اين را هم ميدانم به دليل وسعت آسيا همزمان برگزار شدن مسابقات سخت است. يكي ديگر از امتيازهايي كه به تيمهاي شرق آسيا داده ميشود برگزاري بازي فينال در شرق است كه من اميدوارم اين مساله هم بازنگري شود. پیش از شروع لیگ مدام فریاد میزدیم که برنامه را طوری ترتیب دهید که روی نمایندگان ایران در آسیا فشاری نباشد اما گوش آقایان بدهکار نبود و در بعضی روزها دیدید که چه شرایطی به وجود آمد. انتقاد دیگری که از سپاهان میشود، سرمایهگذاری بیش از اندازه این تیم در لیگ برتر است. خیلیها میگویند اگر این سرمایه را تیمهای دیگر داشتند به راحتی میتوانستند قهرمان لیگ برتر شوند. حتی پرویز مظلومی هم با کنایه گفته بود اگر سپاهان قهرمان نميشد بايد به فوتبال شك ميكرديم. متاسفانه این حرفهایی بود که پس از قهرمانی سپاهان دوباره شدت گرفت. سپاهان مگر چقدر هزینه کرده كه بعضي از آقایان ميگويند سپاهان تيم خيلي پرهزينهاي است؟ سپاهانیها بلدند چطور مدیریت کنند. میدانند چگونه هزینههایشان را مدیریت کنند. آقایان میخواهند با این حرفها اهميت قهرمانی سپاهان را کمرنگ کنند. تیمهای اول تا چهارم چقدر هزینه کردهاند، ما هم همانقدر هزینه داشتهایم اما با مدیریت خوب هزینه توانستیم نتایج بهتری نسبت به تیمهای دیگر کسب کنیم و از هزینههای خود استفاده بیشتری ببریم. درباره آقای مظلومی هم باید بگویم ایشان لطف دارند. روزي كه مربيگري استقلال را قبول كردم نزديك به 12 ستاره تيم من مثل مومنزاده، بختياريزاده، دينمحمدي و خيليهاي ديگر كه حضور ذهن ندارم از ما جدا شدند. استقلال فصل قبل در آن زمان نهم شده بود. همان هنگام وحيد طالبلو را از فجر سپاه، مجتبي انصافي، پيروز قرباني، اميرحسن صادقي، سيد داوود سيدعباسي و رضا عنايتي را به استقلال آورديم. وضع مالي ما هم خيلي خراب بود. شما آن تيم را با شرايط امسال قياس كنيد. تيم آسيايي را تحويل گرفتند و يك مدير قوي به نام فتحاللهزاده را در اختيار دارند. 8-7 بازيكن خوب و در حد تيم ملي مثل ميداوودي، آشوبي، مبعلي، هوار ملامحمد و خيليهاي ديگر به اين تيم اضافه شدند. بهتر است آقاي مظلومي درباره تيم خود صحبت كند. با وجودي كه 22 سال در استقلال بودم و اين همه جام آوردهام بارها گفتهام كه حق ندارم وقتي از اين تيم رفتم درباره استقلال صحبت كنم اما وقتی ایشان به خودش اجازه میدهد درباره تیم من حرف بزند، طبیعی است که من هم بخواهم از تیمم دفاع کنم. فتحاللهزاده مديری قوي است و مظلومي مربي بسيار خوبي است اما نبايد راجع به تيم ديگري صحبت كرد و اين كار خوبي نيست، آن هم در شرايطي كه استقلال تازه از آسيا حذف شده و اين حرفها زده ميشود. من ماندهام که چطور بعد از حذف استقلال و قهرمانی سپاهان در لیگ یاد این مسائل افتادهاند! 3-2 هفته قبل و در کنفرانس مطبوعاتیتان ادعا کردید یکمشکل کوچک موجب شده در سپاهان نمانید. قراردادتان را تمديد ميكنيد؟ اجازه بدهيد بازي سوم و هشتم خرداد ما تمام شود چون اين 2 بازي براي ما خيلي مهم است. طبيعي است كه هر تيمي تغييراتي در پايان فصل داشته باشد اما اگر من باشم بيشتر از 20-10 درصد تغييردر تيم ما به وجود نخواهد آمد چون فونداسيون اين تيم شكل گرفته و نيازي به تغييرات زياد نيست. سپاهان و ذوبآهن هر دو به مرحله بعدی لیگ قهرمانان صعود کردهاند. مشکلاتی از قبیل هتل، محل تمرین و از همه مهمتر استادیوم برای فوتبال ما تاسفبار است. سپاهان به دلیل اینکه استادیوم اختصاصی ندارد نمیتواند به صورت همزمان در اصفهان با ذوبآهن بازی کند. هنگامي كه به ازبكستان رفته بودم از امكانات باشگاه پاختاكور ديدن كردم. سال بعد مجددا به اين كشور رفتم و ديدم در فاصله اين يك سال اين باشگاه يك استاديوم اختصاصي ساخته است. 5 سال است كه نقشجهان بازسازي شده و تعجب من از این وضع است. ميتوانستيم اين ورزشگاه را تكميل كنيم يا حداقل آن را خراب نميكرديم كه از همان امكاناتش استفاده ميشد. اگر حرف بزنيم ميگويند چرا امير قلعهنويي صحبت كرد. وقتي زيرساختها را درست نكرديم، دنبال فلان مربي بزرگ خارجي ميرويم. به نظر شما اين واجب است يا آن؟ اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید روی این مسائل برنامهریزی کنیم. اول باید زیرساختها را فراهم کنیم و بعد دنبال کارهای دیگر باشیم. سرانجام تكليف چه ميشود؛ تصميم نداريد در ورزشگاه ديگري بازي كنيد؟ بايد در فولادشهر بازي كنيم و قانون را رعايت كنيم. ما بايد به قوانين AFC احترام بگذاريم. فتحاللهزاده در مصاحبهاي گفته آرزو دارد روزي امير قلعهنويي به عنوان سرمربي به استقلال بازگردد. ايشان هميشه به من لطف داشتهاند و اعتقاد دارم فتحاللهزاده يكي از مديران موفق و فوتبالي كشورمان است. زماني كه گفتند آقاي فتحاللهزاده با بازيكن شما صحبت كرده، به دوستانم گفتم، رفتار ايشان حرفهاي است و او چنين كاري انجام نميدهد. فقط لياقت ايشان بود كه تيمي را در عرض چند روز تحويل بگيرد و به اينجا برساند. او بهترين تيم چند ساله اخير را براي استقلال بست. به طور مثال زماني كه من به استقلال آمدم بازيكناني مثل مومنزاده، دينمحمدي، هاشمينسب، بختياريزاده و خيليهاي ديگر قراردادشان تمام شد و از تيم رفتند. تيم هم نهم شده بود، اما رفتيم وحيد طالبلو و مجتبي انصافي را از فجر سپاه، داوود سيدعباسي را از صنعت نفت سقوط كرده و اميرحسين صادقي را از اميدها به تيم اصلي آورديم. شما آن تيم را با تيم امروز قياس كنيد. فتحاللهزاده در كمتر از 20 روز آشوبي، ميداوودي، مبعلي و خيليهاي ديگر را به تيم آورد كه اين حركتش نشان از توان بالاي او دارد. زماني كه ما تيم را تحويل ميگرفتيم مجبور بوديم ميثم بائويي را بخريم كه رباطش پاره شده بود و سعيد لطفياي را بگيريم كه ميدانستيم يكي، دو سال ديگر بيشتر نميتواند بازي كند. اين موارد نشاندهنده توانايي فتحاللهزاده است. به اعتقاد من، او مدير لايقي است و آقاي مظلومي نيز شايستگيهايش را نشان داده است. فتحاللهزاده تصميم درستي گرفته كه مربي سال بعدش را آقاي مظلومي معرفي كرده چون ثبات مربي يكي از عوامل موفقيت باشگاهها محسوب ميشود. موضوع مذاكره شما با تراكتورسازي تبريز نيز اين روزها بحثبرانگيز شده است. در اين باره چه صحبتي داريد؟ بايد بگويم با هيچ تيمي صحبت نكردم چرا كه از نظر اخلاقي كار درستي نيست. تا زماني كه قرارداد دارم اين كار را انجام نميدهم. 2سال پيش زماني كه در استقلال بودم با اينكه از ليگ قهرمانان آسيا حذف شده بوديم و با مديرعامل وقت اين تيم درگيري داشتم اما در هفته پاياني براي ديدار با الجزيره به امارات رفتم چرا كه به اين تيم تعهد داشتم. در حال حاضر هم همين موضوع صدق ميكند. ديدار در جام حذفي مقابل پرسپوليس و يك بازي مهم با بنیادکار باقي مانده است پس بايد تمام فكر و ذكرم به سپاهان معطوف باشد نه به اين صحبتهايي كه مطرح ميشود. بهرغم اختلافاتی که با حجازی داشتید برای ملاقات با او به بیمارستان رفتید. خیلیها از دیدن شما در بیمارستان شوکه شدند. حتی خانم شفيعي، همسر ناصرحجازي که به اتفاق آتيلا داخل اتاق بالاي سر او بودند از این حضور بدون اطلاع قبلي شما تعجب كردند. چرا تعجب؟ ناصرخان همیشه استاد من بوده و هست. وظیفهام بود به عیادتش بروم. به بیمارستان رفتم و دقایقی را با ایشان حرف زدم. من صورت ایشان را بوسیدم و گفتم انشاءالله هميشه سايهتان بالاي سر ما باشد. تكليف كلاس مربيگريتان چه شد؟ به انگلستان ميرويد؟ باید ببینم چه میشود. قصد داشتم با هماهنگی آقای تقوی به انگلیس بروم و در این کلاس که معتبرترین دوره مربیگری در یوفاست شرکت کنم اما اگر به مرحله بعدی ليگ قهرمانان آسيا صعود كنيم بازيهاي مراحل بعدي ليگ قهرمانان در شهريورماه ميافتد كه همزمان ميشود با برگزاري كلاسها. اگر در سپاهان ماندنی شدم فکر نميكنم بتوانم در اين كلاسها شركت كنم چون بايد در مراحل نهايي ليگ قهرمانان حضور پيدا كنيم. هر چند تمام كارهاي سفرم را انجام داده بودم. شما پس از تساوی مقابل پرسپولیس گفتید در فصل جاری عوامل بسیاری همچون عادل فردوسیپور نمیخواستند سپاهان قهرمانی را از آن خود کند. یکی از اصطکاکهای شما در این فصل با فردوسیپور بود. دوست ندارم زیاد در این باره حرف بزنم اما واقعا آقایان نمیخواستند سپاهان قهرمانی لیگ را از آن خود کند اما به لطف خدا و با هماهنگی بازیکنان خود و با سختیهای بسیاری که متحمل شدیم قهرمانی را از آن خود کرده و به یکجام با فوتبال کیفی رسیدیم زیرا سپاهان بهترین خط حمله و خط دفاعی را در فصل جاری از آن خود کرد. متاسفانه در ایران همه خودزنی میکنند و دوست نداشتند سپاهان قهرمانی را از آن خود کند. من عادل را دوست دارم اما احساس میکنم عادل مرا دوست ندارد. عادل در فصل جاری 2 هدف درباره من داشت که یکی قهرمان نشدن سپاهان با امیر قلعهنویی بود و دیگری نرسیدن من به نیمکت تیمملی که به یکی از این اهداف دست یافت و به دیگری دست پیدا نکرد. فکر میکنم عادل با من مشکل دارد و علاقهای به موفقیت من ندارد اما خوشحالم که هم در دوران حضورم در تیم ملی و هم در فصلهای گذشته عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشتهام و نشان دادهام که به عنوان یک مربی حرفهای مشغول به کار هستم و امیدوارم در آینده هم نتایج خوب خود را تکرار کنم. همه افتخارات قلعهنویی قهرمانی در جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ همراه تیم استقلال تهران نایب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ همراه تیم استقلال سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ همراه تیم استقلال تهران قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ همراه تیم استقلال تهران قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ همراه تیم استقلال تهران قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ همراه تیم استقلال تهران قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ همراه تیم سپاهان اصفهان قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ همراه تیم سپاهان اصفهان وطن امروز