مردی که دوست داشت اسطوره باشد
پس از وقایعی که در دیدار پرسپولیس روی داد، این بار نوبت به ناصر حجازی بود تا پس از اظهارات غیرفوتبالی در خصوص هدفمندی یارانه ها که مورد تایید عموم کارشناسان و اهل فن است، این بار با ابراز تاسف از اقدام انقلابی دانشجویان، نشان دهد چه قدر برای افکار انسانی و بشردوستانه احترام قائل است.
اعتراضات دانشجویان و جوانان در ورزشگاه های تهران و اصفهان به جنایات آل سعود و آل خلیفه، واقعیت های فراوانی را عیان کرد. به گزارش مشرق، پس از اعتراض گروهی از دانشجویان و جوانان عدالت خواه در ورزشگاه های آزادی تهران و فولاد شهر اصفهان به جنایات آل سعود در بحرین و یمن، برخی با اعتراض به این حرکت انسانی، چهره واقعی خود را نمایان کردند. پس از وقایعی که در دیدار پرسپولیس روی داد، این بار نوبت به ناصر حجازی بود تا پس از اظهارات غیرفوتبالی در خصوص هدفمندی یارانه ها که مورد تایید عموم کارشناسان و اهل فن است، این بار با ابراز تاسف از اقدام انقلابی دانشجویان، نشان دهد چه قدر برای افکار انسانی و بشردوستانه احترام قائل است. در حقیقت، وی با بر زبان آوردن این سخنان، نشان داد تفاوت از حرف تا عمل چقدر زیاد است و ژست های روشنفکرانه وی، فقط شعار است. آیا می توان تصور کرد، فردی در برابر قتل عام های صورت گرفته در منطقه، نه تنها سکوت کند که فریاد عدالت خواهانه را نیز برنتابد.؟ * آیا حجازی اسطوره است؟ ناصر حجازی خود را اسطوره می داند و این را بارها عنوان کرده است. این تا به آنجا پیش رفته که گویا به باور خودش تبدیل شده است. چه چیز، ناصر حجازی او را به اسطوره تبدیل می کند؟ دوران بازیگری کوتاه مدت وی که به دلایل نامشخصی پایان یافت؟ دورانی که اگرچه نمی توان از کنار آن از منظر فنی به سادگی گذشت؛ اما مگر مانند او کم بود؟ دوران مربیگری وی که خود گویای هر ناگفته ای است. نگاهی اجمالی به کارنامه وی، عملکردی درخشان را نشان نمی دهد و همین هم باعث شد تا وی کمتر امکان فعالیت داشته باشد. هنوز از اذهان پاک نشده که آخرین بار چگونه از استقلال جدا شد. حتی یک نفر هم برای رفتن وی ناراحت نشد که خود باید دلایل آن را بداند. از سوی دیگر، تناقض های رفتاری وی نیز دیگر برای بسیاری عادی شده است. فقط، کافی است نوع ارتباط وی با علی فتح الله زاده را مورد توجه قرار دهید که مانند ابر بهاری است؛ گهی علیه و گاهی له. دلیل این اتفاق چیست؟ به راستی، حجازی اسطوره است یا چنین توهمی به وی متبادر کرده است؟ به نظر می رسد، نگاهی به زندگی وی، گویای آن است که نمی توان وی را حتی اسطوره و الگویی برای نسل سابق دانست؛ چه رسد به نسل کنونی که از وی جز شکست، خاطره دیگری در ذهن ندارد. * حجازی و منافع ملی! ناصر حجازی که این روزها بیشتر با سایت خود صحبت می کند و کمتر رسانه ای سراغی از وی می گیرد، با بیان اینکه اتفاقات روی سکوها در دیدار استقلال و النصر عربستان، باعث بر هم زدن تمرکز و هیجان هواداران شده و در روند بازی تیم تاثیر گذاشته، اظهار داشت: "از اینکه عده ای اینچنین منافع ملی را نادیده می گیرند، فقط باید تاسف خورد." حجازی به دلایلی نا معلوم، فراموش کرده همین چند روز پیش، در اظهاراتی کاملا غیر فوتبالی، در مورد موضوعی صحبت کرد که رابطه اش با وی مانند رابطه ویولن زن به انگور فروش است! صحبتی که اگر وی تبیین و درک درستی از امنیت ملی داشته باشد که بعید به نظر می رسد، وقت آن اکنون نبود. حال چه پیش آمده که وی به یک باره یاد چنین موضوعی افتاده است؟ باز هم دوربین ها از وی دور شده و اسطوره دلش گرفت. از سوی دیگر، اساسا مگر وی در مقامی هست که تشخیص دهد، امنیت ملی یعنی چه؟ وی در موضوعی که مدعی است، ننتواسته راه به جایی ببرد و در زمره اشخاص ناکام قرار می گیرد، حال چه پیش می آید به این وادی کشیده می شود، خود پرسشی بی پاسخ است. در این نقطه است که برخی صحبت از تیتر یک رسانه ها شدن و ...، می گویند؛ اما مگر راه دیگری وجود ندارد؟ در پایان، امیدواریم ناصر حجازی شفای عاجل یابد و هر چه زودتر به مستطیل سبز بازگردد که نیمکت تیم های بزرگ لیگ برتر انتظار وی را می کشد!