وقتي گوش‌شكسته‌ها حسادت كرش را مي‌كنند

رضا خوشنويس/ چه بر سر ورزش اول ايران آمده است كه حالا هرچند 10 سال يك‌بار مي‌تواند طلايي صيد كند؟

کد خبر : 145636

قرارداد كرش سر و صداي خيلي‌ها را درآورده است. بعد از محمد مايلي‌كهن كه ناگهان يادش افتاد مملكت فقير هم دارد و در مملكتي كه فقير وجود دارد نبايد به يك مربي فوتبال چند ميليارد تومان پول داد حالا نوبت گو‌ش‌شكسته‌هاست تا وارد معركه شوند و نقش مدعي‌العموم را بازي كنند. موج هماهنگ مصاحبه‌هاي اهالي كشتي بر ضد رقم قرارداد سرمربي تيم ملي فوتبال موج تازه‌اي از گله‌گذاري‌ها در جامعه، ورزشي به راه انداخته است. محمدي، كاوه و بنا كه سرمربيان تيم‌هاي ملي كشتي آزاد و فرنگي ايران هستند در كنار پيشكسوتان سرشناس خود منصور برزگر، فوتبال را مورد آماج انتقادات خود قرار داده و همتاي خود در رشته ورزشي فوتبال را به برداشتي بيش از سهم خود از بودجه ورزش متهم مي‌كنند. اين جنگ البته جنگي طولاني و فرسايشي است و سال‌هاي سال است كه رشته‌هاي ورزشي غيرفوتبالي، فوتبال را عزيزدردانه مديران ورزش كشور مي‌دانند و از اجحافي كه در حق خود مي‌شود و تبعيضي كه بين آنها و اين رشته ورزشي پر سر و صدا وجود دارد گلايه مي‌كنند. نكته اوج و چالش‌برانگيزي كه در آخرين مصاحبه محمدي سرمربي تيم ملي كشتي آزاد مطرح شده است در قالب يك پرسش آمده است:«از چه رشته‌هايي انتظار داريد كه در المپيك لندن موفق شوند؟ آيا مي‌توان از كرش انتظار طلاي المپيك را داشت؟ از هزينه‌هاي ميلياردي كه در ورزش مي‌شود كشتي، وزنه‌برداري و تكواندو سهم كمي دارند و اين براي من قابل هضم نيست.» قطعا چنين تبعيضي براي هيچ‌كدام از اهالي ورزش حتي جماعت رسانه‌اي كه شايد فوتبال بيشتر باب دل مخاطبش باشد هم قابل هضم نيست. اما مي‌توان پرسش محمدي را با يك پرسش ديگر پاسخ گفت. دقيقا از آخرين طلايي كه كشتي براي ورزش ايران در المپيك به ارمغان آورده است چقدر مي‌گذرد؟ جامعه كشتي ايران بعد از عليرضا دبير عجوبه كشتي ايران كه توانست بيش از يك دهه قبل طلاي المپيك را بر گردن آويزد كدام مرد طلايي را به جامعه ورزش تقديم كرده است؟‌ آيا در طول اين سال‌ها كرش در ايران بوده است؟ بعد، در همين بازه زماني يا خيلي پيشتر از آن هم فوتبال گلي به سر ورزش ايران نزده است، اگر قرار بر اين است كه فوتبال همينقدر قد كوتاه باقي بماند كه هيچ، اما اگر به اين حقيقت و باور پي برده‌ايم كه جراحي حاذق مي‌تواند دستي به سر و گوش آن بكشد و ماحصل اين همه ريخت و پاش و سر و صدا«نتيجه» هم باشد بايد هزينه كرد و«كرش» و امثال او را آورد. شايد همينقدر كه فوتبال توانسته با اين حقيقت روبه‌رو شود قدمي به جلو گذاشته باشد اما كشتي چه؟ چه بر سر ورزش اول ايران آمده است كه حالا هرچند 10 سال يك‌بار مي‌تواند طلايي صيد كند؟ كرش طلاي فوتبال را در جام‌جهاني براي ما به ارمغان آورد آيا باز هم توجيهي براي كشتي خواهد ماند؟ آيا وقت آن نرسيده كه گوش‌شكسته‌ها هم«كرش» خود را بيابند و كليد كشتي را به دست او بسپارند شايد كه روي تشك طرحي نو دراندازد. منبع: گل

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: