اصلاحطلبان رادیکال مخاطب هشدارهای بهزاد نبوی
از زمانی که مسعود پزشکیان کلید پاستور را تحویل گرفته تا امروز، بسیاری از رادیکالهای اصلاحطلب که خود را در پیروزی پزشکیان سهیم میدانند تلاش کردهاند تا فضای سیاسی را تند کرده و افراد رادیکال و تند را وارد دولت و نگرش خود را در دولت غالب کنند.
پرهیز از شکاف و دعوا یکی از واژههایی بود که پزشکیان در اظهارات انتخاباتی خود بارها بر آن اشاره کرد و حال هر چه از عمر دولت تازه شکل گرفته چهاردهم میگذرد، احساس میشود طیف های رادیکال اصلاحطلب سعی دارند این گزاره را به مسلخ ببرند.
این جریان در ایام انتخابات سعی داشت پزشکیان را بهعنوان یک عنصر تند نشان دهد، بهعنوان فردی که قرار است در صورت رسیدن به قدرت همان مسیری را طی کند که اصلاحطلبان تندرو و رادیکال طی سالهای گذشته پیمودند؛ اما پس از پیروزی پزشکان در انتخابات احساس کردند برای رسیدن به این هدف نیاز دارند سهم بیشتری از دولت بگیرند. این جریان در روزهای پایانی انتخابات و وقتی احساس کرد پزشکیان پیروز انتخابات است، سعی کرد خود را به طرفداران او بچسباند و امروز بدون کمترین هزینهای تلاش دارد بیشترین سهم را از دولت بگیرد.
رادیکالهای اصلاحطلب پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات خود را مدعی نقش اصلی این پیروزی میدانند و امروز تلاش دارند با استفاده از خلأیی که در دولت وجود دارد، دولت را مدیریت کنند. این در حالی است که آنها حتی نتوانستند مشارکت را به بالای ۵۰ درصد برسانند.
البته مسعود پزشکیان در مواردی نشان داده خیلی گوشش بدهکار جریان رادیکال اصلاحطلب نیست؛ اما در مواردی هم رادیکال هایی که توانستند وارد دولت شوند سعی دارند همقطاران خود را نیز به دولت اضافه کنند و البته بدون توفیق هم نبودند.
این افراد معتقدند مسائلی همچون رفع حصر و رفع فیلتر اولویت اصلی کشور است، از آن سو برخی نیز معتقدند اولویت امروز کشور اقتصاد و معیشت مردم است و دولت باید بدون توجه به خواستههای رادیکالها، به دنبال حل مسائل اقتصادی مردم باشد.
بههرحال در شرایطی که برخی از چهرههای مؤثر جریان اصلاحات، اولویت نخست و مهم دولت را حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم میدانند، رادیکالهای این جریان میکوشند با ایجاد فشار اجتماعی، مطالبات حاشیهای خود را پیگیری کنند.
شکلگیری وفاق با مسائل حاشیهای!
یکی از مسائلی که مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری و پس از آنکه به قدرت رسید، مطرح کرد، بحث وفاق ملی بود. حال برخیها تلاش دارند به واسطه آن چیزی که رئیسجمهور مطرح کرده، اهداف و منافع خود را از طریق پیوند دادن آن با وفاق ملی پیگیری کنند.
این گروه تندرو همچنین وفاق را به معنای دست اتحاد با قائلان به اصلاحات ساختاری معنادهی کرده و از جانب دیگر، بدون توجه به بدنه رأی پزشکیان که عمدتا از بخش مذهبی و طبقه محروم جامعه بوده میکوشند کمپینهای سیاسی را وارد قدرت نموده و اراده معطوف به قدرت و نه خدمت را استیلا بخشند.
بر همین اساس است که عباس عبدی خطاب به پزشکیان گفته که ورود به مسأله اینترنت، زنان (حجاب اختیاری) و... موجب شکلگیری وفاق خواهد شد!
وی در این زمینه با بیان اینکه پزشکیان باید هر چه زودتر در چند مسأله که موجب وفاق ملی میشود، اقدام قاطع کند، در یادداشتی مینویسد: «قابل تصور نیست که کشوری چون ایران همچنان در حل این چند مسأله درمانده باشد. حل این مسائل نهتنها هیچ هزینهای ندارد، بلکه موجب کاهش هزینهها هم خواهد شد. مسأله اینترنت، زنان، رسانه، روابط خارجی و گزینشها. اینها شکافهای مهم در جامعه ماست که به سهولت قابل برطرف شدن است. البته نگاه صفر و صد هم ندارم. همین که به نحو ملموسی در مسیر حل قرار گیرد کافی است.»
اظهارات عباس عبدی در حالی است که موضوعاتی که توسط او مطرح شده، جایی در مطالبات اکثریت مردم ندارد. جامعه به اذعان اکثر کارشناسان و سیاستمداران امروز درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی است و آن چیزی که منجر به وفاق خواهد شد، همکاری و قرار گرفتن در کنار تمام کسانی است که به دنبال حل مسائل اقتصادی هستند.
البته فریبکاری جریانات تندروی اصلاحطلب تازگی ندارد و پیش از این هم رسانههای اصلاحطلب در این زمینه تلاش کردند که موضوع تفاوت دولت ائتلافی و دولت وفاق را برجسته ساخته و تأکید کنند که وفاق به معنای حضور همه گرایشهاست. در حقیقت در نظام معنایی و اندیشگی اصلاحطلبان رادیکال، وفاق به معنای دست دوستی با جریان اعتراضی و تحولخواهان برساختاری است که در دستگاه محاسباتی این رادیکالها باید به آنها میدان داد.
در این رابطه در شرایطی که مسعود پزشکیان خود را اصلاحطلب اصولگرا تعریف کرده بود و در هنگامه تبلیغات انتخاباتی نیز از تمامی گزارهها و مطالبات متعلق به اصلاحطلبان ساختاری و تحولخواه اجتناب کرد، رادیکالهای اصلاحطلب میکوشیدند با قلب واقعیت، ریاستجمهوری پزشکیان را محصول اراده طیف خود تعریف کرده و در این رابطه اقدام به مطالبهسازی کنند.
این گروه تندرو همچنین وفاق را به معنای دست اتحاد با قائلان به اصلاحات ساختاری و تحولخواهان معنادهی کرده و از جانب دیگر، بدون توجه به بدنه رأی پزشکیان که عمدتا از بخش مذهبی و طبقه محروم جامعه بوده میکوشند کمپینهای سیاسی را وارد قدرت کرده و اراده معطوف به قدرت و نه خدمت را استیلا بخشند.
مسعود پزشکیان بارها بر این نکته تأکید کرده که باید با استفاده از همه ظرفیتهای کشور به دنبال حل مسائل اقتصادی بود، بااینحال رادیکالهای اصلاحطلب با به حاشیه راندن اظهارات رئیسجمهور برای بهرهگیری از همه ظرفیتهای کشور، این اظهارات پزشکیان را به حاشیه کشانده و همچنان بر مواردی که خود میگویند تأکید کردهاند.
بههرحال پیگیری آنچه افراد رادیکال و تندرو جناح اصلاحطلب میگویند نهتنها موجب وفاق ملی نخواهد شد، بلکه اتحاد و وحدتی که هماکنون پزشکیان توانسته ایجاد کند، از بین خواهد رفت.
حضور افراد مسألهدار در دولت
جریان رادیکال هر جایی که توانسته است در دولت نفوذ کند، سعی کرده افراد مسألهدار را با خود همراه کند. برای همین اخیرا شاهد حضور برخی افراد مسألهدار و کسانی که در جریان فتنه نقش پررنگی داشتند در دولت هستیم.
بااینحال بسیاری معتقدند ورود این افراد در دولت موجب خواهد شد دولت از مسیر اصلی خود دور شده و درگیر مسائل حاشیهای شود.
آنگونه که شواهد نشان میدهد این جریان توانسته تعدادی از نیروهایش را وارد دولت کند، با نگاهی به انتصابات در دولت میبینیم برخی افراد که در فتنه حضور داشتند، توانستهاند در بدنه مدیریتی جا بگیرند که این خلاف آن چیزی است که اصلاحطلبانی مانند بهزاد نبودی میخواهند.
مطالبه برخی چهرههای تندرو جریان اصلاحطلب از دولت در حالی مطرح میشود که بسیاری از چهرههای شاخص این جریان و کسانی که تجربه بیشتری در سیاست دارند معتقدند همچنان اقتصاد باید اولویت دولت باشد. بر همین اساس بهزاد نبوی اخیرا در گفتوگویی، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را اولویتی دانسته که باید بهعنوان مهمترین اولویت و هدف مسعود پزشکیان مدنظر باشد. او گفته که همه طیفها هم روی این ضرورت توافق دارند. هیچ جناحی وجود ندارد که مخالف حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باشد. این اظهارات نبوی درست خلاف آن چیزی است که رادیکالهای جریان اصلاحطلب پیگیری میکنند.
دام رفقای قدیمی و پیرسالاری زیر پای پزشکیان
برخی افرادی که این روزها در اطراف مسعود پزشکیان قرار دارند تلاش میکنند تا فضای دولت یک فضای سیاسی تند و درگیر باشد، درحالیکه بسیاری معتقدند این فضا بزرگترین ضربه را به دولت خواهد زد. تحرکات رادیکالها و مطالبات آنها از دولت تا جایی پیش رفته که برخی اصلاحطلبان هم از پزشکیان خواستهاند از این افراد دوری کند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی در همین راستا گفته است: «من فکر میکنم پزشکیان هم در محذور بین اصلاحطلب و اصولگرا و هم رفقای قدیمش است و امیدوارم بتواند از این دام خود را رها کند.» او همچنین تأکید کرده است: «توصیهام این است تمام کسانی که در انقلاب کار کردهاند، زحمت کشیدهاند و الان از شصت سال به بالا هستند، واقعا خودشان را از کار اجرایی جدا کنند. این به نفع کشور است. مگر چند سال زندهایم؟ چقدر میتوانیم کار کنیم؟»
کرباسچی در ادامه از پزشکیان خواسته که سعی کند خودش را از پیرسالاری نجات دهد. او همچنین گفته است: «میدانم که این کار سختی است. قطعا با وجود فشارهایی که از ناحیه دوستان پزشکیان و افرادی که بالاخره او با آنها مشورت میکند، رهایی از پیرسالاری خیلی سخت است.»
لزوم جلوگیری از انتصاب افراد دخیل در فتنه
یکی از مطالعات مهمی که امروز از دولت وجود دارد و توسط بسیاری از چهرههای سیاسی مطرح میشود این است که رئیسجمهور و دولت از افرادی که در فتنه دخیل بودند دوری کند، بااینحال گاهی اخباری در رابطه با حضور برخی افراد مسألهدار در دولت شنیده میشود که همین موضوع موجب شده انتقاداتی نسبت به دولت مطرح شود.
مهدی فضائلی هم تأکید کرده است: «امروز اگر دکتر پزشکیان چارچوب وفاق را شفاف بیان نکند و مفهوم وفاق همچون توپی سرگردان وسط میدان سیاست رها شود، هرکس از راه برسد به آن ضربهای وارد خواهد کرد و به سرگردانی آن خواهد افزود.»
او ادامه داده است: «تکرار واژه وفاق بدون تحدید آن، هرکسی را از ظن خود یار آن خواهد کرد و در این حالت نهتنها وفاقی شکل نخواهد گرفت، بلکه اختلاف برداشتها خود ضدوفاق عمل خواهد کرد!»
فضائلی گفته است: «اشتباه محاسباتی جریان موسوم به اصلاحات و اتخاذ مواضع زیادهخواهانه و ازجمله گستاخی درباره فتنه ۸۸ و عوض کردن اصطلاحا جای جلاد و شهید، نهتنها هیچ کمکی به وفاق نمیکند، بلکه این مفهوم ارزشمند را بهشدت مورد آسیب قرار میدهد.»
همانطور که گفته شد امروز دولت با دو جریان مواجه است، یکی افرادی مانند رادیکالهای اصلاحطلب که اینترنت و رفع حصر را اولویت اصلی کشور و مردم میدانند و دیگری افرادی که معتقدند اولویت اول کشور اقتصاد است.
آدرس غلط ندهید
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در حوزه سیاسی و اقتصادی معتقدند اگر دولت میخواهد موفق عمل کند لازم است اولویتهای اصلی کشور را درست تشخیص دهد و بدون توجه به حواشی و آنچه برخی جریانات سیاسی بهعنوان اولویت مطرح میکنند برای حل اولویتهای اصلی که همان اقتصاد و معیشت مردم است و رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید کردند تلاش
کند.
انتظاری که از برخی جریانات میرود این است که برای رسیدن به اهداف و منافع سیاسی خود به دولت و شخص رئیسجمهور آدرس غلط ندهند.
این جریانات باید بدانند اگر دولت نتواند در ادامه مسیر خود موفق عمل کند، دودش به چشم همه خواهد رفت، لذا اگر به فکر مردم و منافع ملی هستند نباید با دادن آدرس غلط، دولت را درگیر اشتباه کنند.
دولت حل مشکلات اقتصادی را در اولویت قرار دهد
مشکلات اقتصادی مهمترین عامل ایجاد نارضایتی اجتماعی در یک دهه اخیر بوده است. پزشکیان نیز با تأکیدهای چندباره بر مشکلات معیشتی گریبانگیر مردم نشان داده که نسبت به اهمیت این موضوع واقف است.
او حالا باید در میدان اجرا نشان دهد که این امر تا چه حد برایش اثرگذار است.
اولویت دادن به مشکلات اقتصادی نیاز به برنامه دقیق و به کارگیری کارشناسان زبده و مدیران باتجربه فارغ از جناحگیریهای سیاسی دارد.
اگر پزشکیان بدون توجه به شعارهای انتخاباتی که مطرح کرده، مسائل سیاسی را نسبت به مسائل اقتصادی ارجحیت داده و در گزینش مدیران نیز سلیقه سیاسی را معیار قرار دهد، نمیتواند مشکلات اقتصادی را آنطور که مدنظر دارد، اصلاح کند.
ناگفته نماند اگرچه برخی از اصلاحطلبان تندرو تلاش دارند مسائل حاشیهای را بهعنوان اولویتهای دولت جا بزنند و سعی دارند افراد حاشیهدار را بهعنوان سهم خود وارد دولت کنند؛ اما محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور میگوید که راهبرد انتخاب مدیران و وزرا در این دولت، توجه به تفکر سیاسی نیست و باید مدیران دولت چهاردهم به دنبال تحقق آرمانها و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، مطالبات مردم و وعدههای داده شده توسط رئیسجمهور و در رأس همه آنها حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم باشند.
از سوی دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم معتقدند اقتصاد، اولویت اصلی دولت و کشور است و تاکنون بسیاری از نمایندگان این موضوع را بیان کردهاند.
سید موسی موسوی، نماینده مجلس شورای اسلامی هم با اشاره به موضوعاتی که باید جزو اولویت اقتصادی مجلس دوازدهم باشد، میگوید: «اقتصاد و شاخههای اصلی متعدد آن باید جزو اولویتهای اصلی مجلس دوازدهم و حتی دولت آینده باشد، درواقع رئیسجمهور آینده باید ابتدا به مبانی اقتصادی آگاه باشد و در ادامه با به کارگیری یک تیم اقتصادی قوی، برنامه و سیاستهای اقتصادی کلان کشور را به خوبی اجرا کند، چراکه تنها راه برونرفت از مشکلات اقتصادی، همراهی مجلس و دولت و اجرای درست برنامهها است.
صبح نو