باز هم که دروغ نوشتی!
روزنامه زنجیرهای شرق، ضمن کتمان نقش مدیریت غربگرا در پسرفت کشور و جبران بخش عمدهای از این عقبماندگیها در دولت بعدی مدعی شد دولت رئیسی هیچ موفقیتی نداشته است.
روزنامه زنجیرهای شرق، ضمن کتمان نقش مدیریت غربگرا در پسرفت کشور و جبران بخش عمدهای از این عقبماندگیها در دولت بعدی مدعی شد دولت رئیسی هیچ موفقیتی نداشته است.
این روزنامه مینویسد: «اگر بخواهیم با انصاف و عدالت و به دور از هرگونه سوگیری قضاوت کنیم تا اینجای کار، دولت آقای رئیسی در هیچکدام از جنبههای حکمرانی و دولتداری موفق نبوده و هیچکدام از شعارهای تبلیغاتی این دولت تحقق نیافته است. البته چنین اعترافی چیز جدیدی نیست و این ناتوانی از همان ابتدا و در کوران تبلیغات انتخاباتی بر اهل اندیشه و فراست مبرهن بود؛ زیرا از آقای رئیسی و همکارانش هیچ نظریه یا ایده جدید و راهگشایی، به جز شعارهای کلیشهای و تکراری مثل مبارزه با فساد، سادهزیستی و مردمی بودن، به فکر معیشت مردم بودن، کاهش تورم و امثالهم رونمایی نشد و هنوز هم در بر همین پاشنه میچرخد.
البته ناگفته پیداست که شخص آقای رئیسجمهور فردی اعتقادی، ایمانی، خالص و دلسوز است و اغلب وزرایش هم افراد پاکدست و سختکوشی هستند؛ اما این صفات برای مدیریت در سطح کلان شرط کافی نیست. تصور نکنید بقیه رقبای آقای رئیسی در انتخابات آورده نو و ایده راهگشایی، به جز شعارهای کلیشهای همیشگی داشتند! بیتردید هرکدام از آنها هم پیروز انتخابات میشدند، توفیقی به دست نمیآوردند. در حقیقت همه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم در یک ساحت و چارچوب فکری زیست میکردند؛ هرچند رنگ و لعابشان متفاوت به نظر میرسید. اکنون و پس از حدود سه سال، زمزمه معرفی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شنیده میشود و دو حالت پیش روی حاکمیت قرار دارد: حالت اول؛ طراحی فرآیند انتخابات به نحوی که دولت فعلی ادامه یابد که البته تصمیم درستی به نظر نمیرسد و آفتبار است. شوربختانه در هر دوره از انتخابات، پس از فیلترهای حاکمیت و غربال شورای نگهبان فهرستهایی مشابه درمیآید و تحفه نویی برای روکردن وجود ندارد. حالت دوم آن است که حاکمیت تصمیم بگیرد با نگاه موسعتری به گردش نخبگان نگاه کند و رجل سیاسی را به مدیران میانی و فعالان سیاسی-اجتماعیِ صاحب ایده و نظریه تعمیم دهد و فضا را برای ظهور و بروز صاحبان ایدههای بزرگ و راهگشا و نگاههای استراتژیک باز کند که حاصل آن علاوهبر اقبال عمومی و احتمال آشتی ملی، چشماندازی روشن برای اصلاح مسیر توسعه خواهد بود. کسانی که علاوهبر ایدههای بزرگ و راهگشا قدرت اقناع مدعیان داخلی و همراه ساختن آنها و همچنین تعامل با دنیا را داشته باشند».
انتشار این یادداشت مغالطهآمیز در روزنامه شرق در حالی است که طیف اشرافیت غربگرا، بیشترین دوره تصدی مناصب دولتی و مدیریتی را در طول چند دهه گذشته (در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی) داشته اما همیشه هم ادای آدمهای اپوزیسیون و بیرون از حاکمیت را درآوردهاند. این طیف آخرین بار با حضور در دولت هشت ساله روحانی، دو برابر شدن شمار تحریمها، تعطیلی و عقبگرد برنامه هستهای، افزایش تهدیدهای نظامی و امنیتی و ترور و خرابکاری، معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر، تورم 60 درصدی، کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی، و بدهی 1500 هزار میلیارد تومانی و... را به یادگار گذاشتند. اما در عین حال به جای ابراز شرمندگی و عذرخواهی، شگرد نعل وارونه و فرار به جلو را اتخاذ کردهاند.
یادآور میشود مدیر روزنامه شرق پس از اجرائی شدن برجام اذعان کرده بود: « من مبالغه درباره برجام رو قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع رو قدری بزک میکرد که بتونه حرفش رو به کرسی بنشونه... بالاخره این بازی با تیتر هست دیگه»!!
در عین حال همین روزنامه خرداد سال گذشته، اذعان کرد که گره زدن اقتصاد به تحریم، دروغ بزرگی گفتهاند. شرق به قلم سعید لیلاز نوشته بود: «آیا اقتصاد ایران در حال پس رفتن است؟ آیا با برقراری رابطه با آمریکا، مسائل اقتصادی حل خواهد شد؟ بهویژه پس از موج دوم تحریمها، تلاش برای انجام مصالحه، عملاً معنایی جز دست شستن از برنامه هستهای ایران و کوتاه آمدن آن از موضع یک قدرت منطقهای مستقل در جنگل خاورمیانه ندارد. صرف نظر از آمار شگفتانگیز بانک جهانی که رشد اقتصادی پیوسته را نشان میدهد، اطلاعات و آمار بانک مرکزی نیز نشان میدهد که اقتصاد ایران از زمستان سال 1398 (به «قیمت ثابت» و نه «جاری» مدنظر بانک جهانی)، بیوقفه در منطقه رشد قرار دارد و از نیمه سال 1400 به بعد، رکورد تاریخی حجم تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت در سال 1396 را پشت سر گذاشته است. رشد اقتصادی دو سال 1399 و 1400، کاهش حجم اقتصاد ایران در دو سال قبل را پشت سر گذاشت و حجم اقتصاد در سال 1400 معادل 3.2 درصد بزرگتر از بالاترین عملکرد ماقبل آن، یعنی سال 1396 بود. آنها که سالها هرگونه بهبود بنیادین در اوضاع اقتصادی را در گرو حل مسئله هستهای، رفع تحریمها و برقراری روابط با آمریکا دانستهاند، در همه این سالها و به مدد شواهد متقن، بر سر قبریگریستهاند که مردهای در آن دفن نشده است. ادعای تعیینکننده بودن تحریمها، تکرار یک اشتباه علمی و یک دروغ سیاسی بزرگ بود. مخالفان جمهوری اسلامی، دنبال مصالحه یکجانبه و از سر وادادگی با آمریکا هستند»./کیهان