ورزش هایی که در گوانگجو ناکام ماندند

افکار:‌ ناكامي‌هاي بوكس، تير و كمان، شمشيربازي و دوچرخه‌سواري در برابر شكست‌هاي تيم ملي فوتبال و پس دادن عنوان سومي دوره گذشته يك اتفاق كاملا عادي محسوب مي‌شود! تيمي كه ميليون‌ها تومان براي آماده‌سازي‌اش هزينه شد، ليگ برتر را متوقف كرد و جنجال‌هاي زيادي را به دلايل مختلف در جامعه فوتبال به وجود آورد، در نهايت و در مصاف با نخستين حريفان قدرتمندش يكي پس از ديگري مغلوب شد و به رتبه‌اي بهتر از چهارمي دست پيدا نكرد. كسب عنوان چهارمي بازي‌هاي آسيايي با 20 مدال طلا مسئولان ورزش را به شدت هيجان‌زده كرده و همان طور كه انتظار مي‌رفت درگيري بر سر تصاحب اين موفقيت‌ها بيش از هرزمان ديگري بالا گرفته است. رئيس فعلي كميته ملي المپيك كه رئيس سابق سازمان تربيت‌بدني هم محسوب مي‌شود، در اكثر مصاحبه‌هايش تلاش مي‌كند موفقيت ورزشكاران ايراني در گوانگژو را به برنامه‌ريزي‌هايي ربط بدهد كه از سه سال قبل و در زمان حضور او در راس امور سازمان تدارك ديده شده. از سويي ديگر رئيس فعلي هم مدام تاكيد مي‌كند از روزي كه وارد ورزش شده با ويرانه‌اي مواجه بوده كه براي سروسامان دادنش خون دل‌ها خورده است! سوال كليدي اما اين است كه آيا هيچ كدام از آنها حاضرند ناكامي هفت فدراسيوني را كه در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، به گردن بگيرند؟ جودو، ادامه سقوط مسئولان فدراسيون جودو در گزارش‌ها و تحليل‌هايشان پيش از اعزام به گوانگژو از كسب يك مدال طلا، يك نقره و يك برنز خبر داده بودند. طلايي كه قرار بود توسط محمدرضا رودكي به ثبت برسد و آرش ميراسماعيلي هم نقره‌آور جودوكاران اعزامي به چين باشد. روي محسن غفار و عليرضا محجوب هم با توجه به درخشش آنها در تورنمنت‌هاي قبلي به عنوان بخت‌هاي كسب مدال برنز حساب باز شده بود اما از ميان اين نفرات تنها رودكي بود كه توانست با كسب يك مدال نقره در وزن آزاد و يك برنز در 100+ كيلوگرم، نامش را به عنوان تنها مدال آور جودوي ايران در گوانگ‌ژو به ثبت برساند. جودوي ايران آخرين بار در بازي‌هاي آسيايي بوسان در سال 2002 و توسط مسعود حاجي آخوندزاده به مدال طلا رسيده و پس از آن ديگر رنگ طلا را نديده است. قرار دادن اين آمار در كنار عملكرد فوق‌العاده ضعيف اين تيم در مسابقات جهاني ژاپن كه 3 ماه قبل برگزار شد و نمايندگان ايران در تمام اوزان پس از انجام حداكثر 3 مسابقه حذف شدند، مخاطب را به اين نتيجه مي‌رساند كه جودو در گوانگژو آن قدرها هم فاجعه‌آميز كار نكرده اما ناكامي آرش ميراسماعيلي و طلايي نشدن رودكي وضعيت اين رشته را با چالش مواجه كرده است. اهالي جودو معتقدند اين تيم با محمدرضا حاج يوسف زاده، سرمربي هميشگي‌اش به بن بست رسيده و بايد تغييراتي در كادرفني ايجاد شود اما فدراسيون نشينان هم معتقدند در شرايطي كه ژاپن، كره جنوبي و كره شمالي مربيان تراز اولشان را در اختيار ساير كشورها قرار نمي‌دهند، بهترين راهكار ادامه دادن با همين مربي است و گزينه‌اي بهتر از او وجود ندارد. فدراسيون البته رايزني هايش را با دو مربي گرجستاني و ازبك آغاز كرده كه قرار است يكي از آنها تا چند روز ديگر به عنوان دستيار حاج‌يوسف‌زاده به ايران بيايد تا كادرفني تقويت شود. هرچند عده‌اي معتقدند احتمال تغييراتي بسيار وسيع تر در فدراسيون وجود دارد و سازمان يك خانه تكاني اساسي در جودو را در برنامه‌هاي خود گنجانده است. شنا، آبتني تفريحي شناي ايران با توجه به توانايي‌ها و سوابقش نتايج دور از انتظاري در گوانگژو به‌دست نياورد اما آنچه باعث شده از اين تيم به عنوان يكي از نمايندگان ناكام ايران در اين مسابقات ياد شود، بي‌نصيب ماندن شنا از كسب مدال است. محمد عليرضايي كه از او به عنوان بخت مسلم كسب يك مدال براي ايران ياد مي‌شد، توانست پس از 36 سال ايران را در يكي از رشته‌هاي شنا به فينال برساند اما او در فينال رتبه‌اي بهتر از چهارمي كسب نكرد و دستش از كسب مدال كوتاه ماند. شناگران ايراني در بخش تيمي هم نسبت به دوره‌هاي گذشته بهتر كار كردند و حتي توانستند دو ركورد ملي را در همين مسابقات جا به جا كنند. اين تيم هشت‌نفره قبل از آغاز مسابقات يك اردوي آماده‌سازي بلندمدت در كرواسي را پشت‌سر گذاشته و با پرو كوترويچ، سرمربي كرواتش به شرايط ايده‌آل‌تري فكر مي‌كرد اما در نهايت به هدف اصلي‌اش كه به مدال رساندن ايران در رشته شنا بود نرسيد تا سرمربي مشهور و سابق تيم ملي كرواسي روي كار سختي كه در ايران دارد بيش از هر زمان ديگري تامل كند. روزي كه او هدايت تيم ملي شناي ايران را برعهده گرفت، از المپيك 2012 لندن به‌عنوان هدف اصلي‌اش براي موفقيت نام برد و از امروز به بعد هدف شاگردانش كسب بيشترين سهميه ورودي ممكن براي حضوري آبرومند در اين رقابت‌هاست. ادعاهاي عجيب رئيس جديد فدراسيون شنا كه قول كسب مدال داده بود توقعات را از شنا بالا برد اما اين ادعا در حد وعده‌اي دست نيافتني باقي ماند تا مشخص شود شناي ايران تكاني نخورده و همان است كه قبلا بود. بوكس، پايان حكمراني احمد ناطق نوري پس از كسب يك مدال طلا و سه برنز در بازي‌هاي آسيايي دوحه، مسئولان فدراسيون بوكس به اين نتيجه رسيدند كه اين ورزش در ايران شرايط ايده آلي دارد و بايد در بازي‌هاي آسيايي گوانگژو روي كسب مدال‌هاي بيشتري حساب كرد اما آماري كه امروز از عملكرد اين تيم برجاي مانده، نه‌تنها پيشرفتي را نشان نمي‌دهد كه تنها طلاي ايران در دوره گذشته را هم از دست رفته مي‌بيند! اين تيم بعد از بازي‌هاي آسيايي دوحه يك مربي مشهور اوكرايني به نام ولاديمير دورتسوف را بالاي سر خود ديد. مربي‌اي كه در المپيك آتالانتا هدايت تيم ملي كشورش را برعهده داشته و فرد كاملا شناخته شده‌اي محسوب مي‌شود اما به گفته اطرافيان تيم ملي بوكس او به دليل عدم استقلال كاري لازم نتوانست برنامه هايش در اين تيم را به‌طور كامل پياده كند. فشارهايي كه او براي به همراه بردن مرتضي سپهوند در دسته 69 كيلوگرم متحمل شد و مجبور شد قيد سجاد محرابي را با وجود اعتقادي كه به او داشت بزند، بخشي از اين دخالت‌هاي نامتعارف بود. سپهوند كه به توصيه شخص سعيدلو به تيم ملي اضافه شد، در دور دوم مسابقات با ثبت شكستي تحقيركننده مقابل رقيب چيني‌اش از رقابت‌ها كنار رفت. بوكس در اين دوره از بازي‌هاي آسيايي يك ناكام به تمام معنا بود و جالب اينجاست كه مسئولان اين فدراسيون براي جبران اين ناكامي‌ها به بركناري دورتسوف و آوردن يك مربي ديگر فكر مي‌كنند! ‌اي دوران طولاني و مرموز حكمراني ناطق نوري بر فدراسيون بوكس به پايان مي‌رسد؟ دوچرخه سواري، در حسرت مدال طلا پيش بيني‌ها اين بود كه دوچرخه سواري در گوانگژو حتما به مدال طلا دست پيدا خواهد كرد. هزينه‌هاي هنگفتي هم براي دستيابي به اين مهم انجام شده بود. از خريد دوچرخه‌هاي گران قيمت گرفته تا استخدام يك مربي انگليسي مشهور كه حقوق روزانه‌اش چيزي حدود دو ميليون تومان برآورد مي‌شود! جورج مك لين مشهور كه خودش تا دوسال قبل ركاب مي‌زد و در قسمت پيست چندين و چند طلاي جهاني در كارنامه‌اش ثبت شده، براي به اوج رساندن دوچرخه سواري پيست به ايران آمده بود كه در نهايت به آنچه از او انتظار مي‌رفت دست پيدا نكرد. قرار بود ستاره‌هايي مثل مهدي سهرابي و حسين عسگري طلايي پوشان ايران در اين رقابت‌ها باشند اما هيچ كدام موفق به برآورده كردن انتظارات نشدند تا سه مدال برنز، همه دستاورد دوچرخه سواران ايراني از گوانگژو باشد. اين تيم قرار است چند روز ديگر به مسابقات جهاني سيدني اعزام شود تا شايد بتواند در آن رقابت‌ها جبران ناكامي‌اش در بازي‌هاي آسيايي را انجام دهد؛ شايد هم شرايط برعكس شود و ادامه نتايج ضعيف دوچرخه سواران اين تيم را بيش از هر زمان ديگري غرق در بحران ببيند. پسرفت دوچرخه سواري از آنچه در بازي‌هاي آسيايي دوحه بدست آمد غيرمنتظره ترين اتفاق ممكن بود. شمشيربازي، پناهندگي و ديگر هيچ عملكرد شمشيربازها در گوانگژو چيزي شبيه فاجعه بود. تيم پراميد اعزامي به اين مسابقات قرار بود دو برنزي كه در دوره قبلي به دست آورده بود را ارتقا بدهد اما شمشيربازان ايراني در قسمت انفرادي و هر سه اسلحه سابر، فلوره و اپه، پا را از دور سوم فراتر نگذاشتند و بلافاصله حذف شدند. بلايي كه در بخش تيمي هم تكرار شد و ايران حتي جايي در ميان هشت تيم مرحله پاياني هم براي خودش دست و پا نكرد. با وجود اين عملكرد سوال برانگيز، فضل‌الله‌ باقرزاده، رئيس فدراسيون هيچ اعتقادي به تغيير كادرفني ندارد و به نظر مي‌رسد قصد دارد با همين شرايط تيم را براي كسب سهميه المپيك لندن مهيا كند. بنا به گفته برخي از كارشناسان شمشيربازي، مربيان سرشناس و مشهور اين رشته دستمزد بسيار بالايي را طلب مي‌كنند و اين موضوع، مهم‌ترين عاملي است كه باعث مي‌شود مسئولان فدراسيون زير بار تغيير كادرفني نروند. برآيند اين اتفاقات و همينطور نتايج ضعيف شمشيربازان در رقابت‌هاي جهاني فرانسه و پناهنده شدن يكي از ملي‌پوشان باعث شده تا فدراسيون تحت هدايت باقرزاده روزهاي پرفراز و نشيب و احتمالا پرخبري را پيش رو داشته باشد. تير و كمان، اولين استعفا كريم صفايي، رئيس فدراسيون تير و كمان، روزگذشته به واسطه عملكرد ضعيف تيم اعزامي اين فدراسيون به گوانگژو به صورت رسمي از سمتش كناره‌گيري كرد. كمانداران ايراني در قسمت كامپوند صاحب جايگاه ويژه‌اي در جهان هستند اما در ريكرو هيچ‌گاه به عنوان قابل توجهي دست نيافته‌اند. كامپوند در المپيك و بازي‌هاي آسيايي هيچ جايگاهي در ميان رشته‌ها ندارد و دقيقا به همين دليل صفايي و ساير مسئولان فدراسيون تير و كمان پيش از اعزام اين تيم به مسابقات هم هيچ قولي براي كسب مدال به سازمان تربيت‌بدني و كميته بين‌المللي المپيك نداده بودند. در متن استعفاي صفايي رسما به اين موضوع اشاره شده كه دليل كناره‌گيري‌اش از رياست فدراسيون، باخت مقابل نپال كه تيمي ضعيف‌تر از ايران محسوب مي‌شود، بوده است اما به نظر مي‌رسد توقع جامعه از كمانداران كه به واسطه عملكرد درخشان ملي‌پوشان بخش كامپوند در سال‌هاي اخير ايجاد شده بود، صفايي را به اين نتيجه رسانده كه استعفا در مقطع فعلي مناسب‌ترين راهكار است. درنهايت حقيقت اين است كه ريكروكاران ايراني براي نخستين بار حضور در بازي‌هاي آسيايي را تجربه مي‌كردند و هدف‌شان چيزي جز كسب تجربه نبوده است. شرايطي كه رشته‌هايي مثل پينگ‌پنگ و ژيمناستيك هم در اين مسابقات تجربه كردند و براي تجربه‌اندوزي يا به قول بهرام افشارزاده، پشتوانه‌سازي به چين فرستاده شدند. فوتبال، كلكسيون ناكامي‌ها ناكامي‌هاي بوكس، تير و كمان، شمشيربازي و دوچرخه‌سواري در برابر شكست‌هاي تيم ملي فوتبال و پس دادن عنوان سومي دوره گذشته يك اتفاق كاملا عادي محسوب مي‌شود! تيمي كه ميليون‌ها تومان براي آماده‌سازي‌اش هزينه شد، ليگ برتر را متوقف كرد و جنجال‌هاي زيادي را به دلايل مختلف در جامعه فوتبال به وجود آورد، در نهايت و در مصاف با نخستين حريفان قدرتمندش يكي پس از ديگري مغلوب شد و به رتبه‌اي بهتر از چهارمي دست پيدا نكرد. در مورد فوتبال تمام آنچه بايد گفته شود، بارها و بارها كارشناسي شده و بايد پرسيد آيا فقط احضار مسئولان فدراسيون به مجلس مي‌تواند دواي درد اين رشته هميشه بحران‌زده شود؟ فدراسيون فوتبال كلكسيون ناكامي‌هايش را با مقام چهارمي تيم اميد در گوانگژو كامل كرد و حالا جام ملت‌هاي آسيا تنها كورسوي اميد كفاشيان و شركا براي فرار از تاريكي محسوب مي‌شود.