واکنش‌ها به موضع‌گیری عجیب زیدآبادی درباره حماس

باهنر: مستشاران نتانیاهو هم مثل زیدآبادی حرف نمی‌زنند!/ گیوه‌کی: برخی اصلاح‌طلبان در نقش پیاده‌نظام اسرائیل و آمریکا در ایران هستند

پس از موضع‌گیری عجیب احمد زیدآبادی با این محور که حماس باید از غزه خارج شود، فعالان سیاسی و رسانه‌ای نسبت به او واکنش نشان دادند.

کد خبر : 1251910

گروه سیاست سایت فردا: به تازگی احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی تلگرامی که در کانالش منتشر شده، مواضعی عجیب درخصوص حماس گرفته است و گفته است اگر حماس غزه را ترک کند، مصیبتی رخ نمی‌دهد.

گیوه‌کی: با تئوریزه‌کردن منویات اسرائیل در ایران قصد دارند مقاومت را زیر سؤال ببرند

مهدی گیوه‌کی، مدیر مسئول روزنامه جام جم در واکنش به مطلب زیدآبادی، یادداشتی با عنوان «سرمایه‌های اسرائیل در ایران به‌دنبال سازش در غزه» نوشت که مشروحش را در ادامه می‌خوانید:

۱- آقای احمد زیدآبادی در متنی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده نوشته‌است: «اگرحماس برای جلوگیری از حمله زمینی ارتش اسرائیل به نوارغزه، نیروهای خود را از این منطقه بیرون بکشد و با واگذاری کنترل باریکه به دولت خودگردان، کادر خود را به نقطه‌ای دیگر از دنیا منتقل کند، آیا مصیبتی رخ می‌دهد؟» در ادامه این نوشته هم مثال سال ۱۹۸۱ و خروج نیروی‌های ساف به رهبری یاسر عرفات از جنوب لبنان به تونس را به عنوان شاهد مثال آورده و در نهایت هم خواسته‌است حماس برای نجات مردم نوار غزه به فرمول مشابهی عمل کند!

۲- ابتدا باید متذکر شد که اصل این سخن و ادعا از پایه سست است. همان تجربه سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) که به عنوان تجربه موفق آمده، آیا عقب‌نشینی آنها، به صلح منتهی شد؟ مگر اسرائیل بعد از آن قضیه دیگر شهرک‌سازی نکرد؟ اصولا پیروزی با مقاومت حاصل می‌شود نه تسلیم و سازش. اتفاقا موضوعی که باعث شده اسرائیل حمله زمینی را به انحای مختلف عقب بیندازد، ترس از مقاومت است و اگر به توصیه آقای زیدآبادی گوش می‌کردند و حماس نیروهای خود را از باریکه غزه خارج می‌کرد، قطعا جنگ شدیدتر و نسل‌کشی بزرگ‌تری رخ می‌داد.

۳- در اینجا اصلا کاری به طرفین ماجرا و حق وباطل بودن آنها نداریم، موضوع مهم موضع‌گیری‌های عجیب جریان غربگراست. سابق بر این و طی سالیان گذشته بارها گفته شده‌است که برخی اصلاح‌طلبان عملا در نقش پیاده‌نظام اسرائیل و آمریکا در ایران هستند. حتی رئیس رژیم غاصب در جریان فتنه ۸۸ گفته‌بود: «اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! شاید یافتن برخی مصداق‌ها در گذشته برای تبیین نسل حاضر کمی ازحوصله این نوشته خارج باشد؛ ولی این موضع آقای زیدآبادی می‌تواند مورد مطالعاتی خوبی برای تحلیل و تبیین این ادعا باشد که چرا برخی اصلاح‌طلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟!

۴- موضع‌گیری زیدآبادی که عملا در حال جا انداختن این گزاره است که مقاومت چرا؟ «بده بره»! در گذشته نیز نمونه‌های مشابه در موضوعات محل مناقشه داشته‌است. برای مثال احمدشیرزاد، از نمایندگان مجلس ششم و امضاکنندگان نامه معروف به جام زهر، یک‌بار در سال ۹۳ در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای تیم روحانی گفته بود، رآکتور آب سنگین اراک بسیار مضر است و طرف غربی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران می‌گوید که آب سنگین این نیروگاه را با آب سبک عوض کند و این برای ما نیز بهتر است! یعنی مقاومت چرا؛«بده بره»، جریان موصوف از این دست اظهارات همسو با اسرائیل و آمریکا کم ندارد؛ اظهاراتی که بیشتر مصرف داخلی دارد و با هدف شبهه‌سازی در افکار‌عمومی مطرح می‌شود. اگر قرار به اجرای سیاست‌های این جریان بود تا الان خیلی چیزها را داده‌بودیم رفته‌بود!

۵- بزرگ‌ترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران جریانی است که به گفته خودشان فقط گفت‌وگو بلدند یا حداقل ادعای آن را دارند و زمانی که گفت‌وگو به هر دلیلی به نتیجه نمی‌رسد یا با بن‌بست مواجه می‌شود، سعی می‌کنند فارغ از هر موقعیت و جایگاهی که در آن قرار دارند، فقط در آن لحظه به اوج لذت برسند! درست مصداق آن ضرب‌المثل که وقتی دیدی مورد تجاوز قرار گرفته‌ای و کاری نمی‌توانی بکنی، دستانت را بالا ببر و کیف کن! همین‌قدر تباه و فاسد!

۶- جریان طوفان‌الاقصی و درگیری با صهیونیست‌ها باعث شد بار دیگر این جریان وابسته در داخل ایران ماهیت اصلی خود را نشان دهد و در جایی که مردم ایران تمام‌قد و فارغ از صف‌بندی‌های مرسوم از حمایت از فلسطین مظلوم تاکید دارند و حتی طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبان از ضرورت مقاومت در برابر صهیونیست‌ها و آزادی فلسطین سخن می‌گویند، این جریان کاملا وابسته که همان سردهندگان شعار «نه غزه نه لبنان» هستند، بار دیگر در مقابل مردم ایستادند و با تئوریزه کردن منویات اسرائیل در ایران قصد دارند مقاومت را زیر سؤال ببرند. مقاومت هزینه دارد ولی هزینه سازش از هزینه مقاومت بیشتر است و این گزاره برای جریان سازش قابل درک نیست. این وعده الهی در قرآن است که طرفداران حق ممکن است قربانی بدهند اما پیروز نهایی‌اند.

باهنر: از این کلمات بوی بسیار بدی را استشمام می‌کنم

محمدرضا باهنر، فعال سیاسی هم در برنامه «نقش جهان» در شبکه افق به سخنان باهنر واکنش نشان داد و گفت: «اگر انسان حداقلی از خرد و احساس و عصبیت نه به اسلام و نه به انقلاب و نهضت فلسطین بلکه بر دفاع از حقوق اولیه بشر داشته باشد، باید این حرف را بزند و در قاموس فردی که حداقل احساس را بر حقوق بشر داشته باشد نمی‌گنجند. کسی که این حرف را زده است کشتارهای مدام صهیونیست‌ها را نمی‌بیند. مقصودش چیست؟ نیل تا فراط را به صهونیست‌ها واگذار کنیم، مشکل او حل می‌شود؟ واقعا من از این کلمات بوی بسیار بدی را استشمام می‌کنم. هنوز هم که هنوز است باور نمی‌کنم این کلمان از دهن فردی که حداقل خرد و احساس مسئولیت و نوعی دوستی را داشته باشد، بیرون آمده باشد. بحث ما این است این نهضت گسترده شود و نهضتی اسلامی، عربی و فلسطینی خواهد شد و باید بشود. اینکه بگویند افرادی که در مرکز مقاومت هستند رها کنند و بروند، حرف بعدی‌اش هم این است که مردم غزه هم کوچ داده شوند به جایی دیگر و این قسمت هم به صهیونیست‌ها داده شود و آرام‌آرام زمین‌ها را برای نیل تا فراط آماده کنند. این حرف را حتی مستشاران نتانیاهوی سفاک هم این حرف‌ها را نمی‌زنند».

پس از این واکنش‌ها زیدآبادی در یادداشت دیگری با عنوان « چرا خشم؟ پیشنهاد خودتان چیست؟» نوشت: به میان کشیدن بحث عقب‌نشینی نیروهای حماس از نوارغزه و سپردن ادارۀ آن به دولت خودگردان فلسطین به منظور اجتناب از گسترش جنگ و آسیب به مردم منطقه، با واکنش‌های بعضاً خشم‌آلودی روبرو شده است. اینکه افرادی به این بحث معترض و یا با آن مخالف باشند، قابل فهم است، اما ابراز خشم در این مورد به نظرم توجیهی ندارد، زیرا: 1- من یک شهروند عادی هستم. دولت حاکم بر یک کشور نیستم که اظهارنظرم در بارۀ یک بحران، اثر تعیین‌کننده‌ای بر روند آن داشته باشد!

2- از اینجا تا نوار غزه دو سه هزار کیلومتر فاصله است و مطمئناً در آن باریکه، نه کسی اسم مرا شنیده و نه کسی با زبان فارسی آشناست که بخواهد در آن بی‌برقی، مطالب کانال مرا پیگیری کند و تحت تأثیر بحث مطرح شده در آن، روحیه‌اش در مواجهه با ارتش اسرائیل تضعیف شود!

3- تصور من این است که حماس می‌خواهد نیروهایش را حفظ کند. حال اگر به نظر افراد معترض به پیشنهاد من، حماس حتی در صورت حملۀ زمینی ارتش اسرائیل نیز امکان حفظ نیروهایش در نوارغزه را دارد که در آن صورت، برای این پیشنهاد، حتی اگر از آن مطلع شود، تره هم خرد نخواهد کرد! بنابراین، چیزی که ارزش خرد کردن تره را هم ندارد، به طریق اوُلی جای ابراز خشم و ناراحتی هم ندارد!

4- حالا اجازه دهید فرض کنیم که حماس هم به این نتیجه برسد که در صورت ایستادگی پایان‌ناپذیر در برابر حملۀ همه جانبۀ ارتش اسرائیل، تمام یا قریب به تمام نیروهایش را از دست خواهد داد. در آن صورت، معترضان به توصیۀ من، آیا نظرشان این است که حماس به قیمت از دست دادن تمام نیروها و امکاناتش، جنگ را ادامه دهد و یا اینکه به سناریوهای دیگری هم بیاندیشد؟

5- برخی افراد با قیاسی مع‌الفارق به حماس توصیه می‌کنند به تأسی از امام حسین تا آخرین نفس و آخرین نفر به کارزار ادامه دهد. حسین اما همین که مرگ را امری محتوم دید، با جمعیت همراهش حِلّ بیعت کرد و آنها را آزاد گذاشت تا به راه خود بروند و فقط خود و حدود هفتاد تن از اعضای خاندان و یاران نزدیکش به مصاف مرگ رفتند؟ افراد معترض آیا همین رفتار را به حماس هم توصیه می‌کنند؟

6- اگر معترضانِ به پیشنهاد من، تن دادن دسته‌جمعی به مرگ را به سازمان حماس توصیه نمی‌کنند و به سناریوهای دیگر هم می‌اندیشند، به جای ابراز خشم بهتر است آن سناریوهای دیگر را مطرح کنند. اگر به سناریویی بهتر از توصیۀ من رسیدند، مرا هم برای تجدیدنظر در پیشنهادم از آن بی خبر نگذارند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: