گفتگوی «فردا» با فرید مدرسی درباره پنجماه کنشگری اپوزیسیون خارجنشین؛ از رجوی تا پهلوی
نوبراندازان علیه براندازان؛ فروپاشی در تبعید
فرید مدرسی، فعال رسانه ای، گفت: امروز با براندازی فالوئر محور و لایک محور و توئیت محور و اینستاگرام محور رو به رو هستیم، نه با براندازی کف میدانی و رویارویی واقعی بین اپوزیسیون و جمهوری اسلامی.
گروه سیاسی فردا: چندی پیش بخشی از اپوزیسیون خارج نشین برای تداوم ناامنی در کشور کمپین «وکالت میدهم» را راه انداخت اما این کمپین به جای آنکه حلقه اتحاد گروه های برانداز شود، منجر به جنگ شدید داخلی بین گروه های اپوزیسیون شد.
فرید مدرسی در گفتگو با خبرنگار «فردا» درباره چرایی به وجود آمدن کشمکش های جدی بین گروه های برانداز گفت: این اتفاق کاملا طبیعی و دیرهنگام بود. به هر حال امروز سر سه مسئله ظاهری بین مخاطبان داخل و خارج این گروه ها و تفاوتهای ایدئولوژیک شان اختلافات جدی وجود دارد.
وی با اشاره به دلایل اختلافات ظاهری اپوزسیون افزود: بعضی جناح های اپوزیسیون مثل آقای پهلوی نمی توانند با رشد و تقویت تجزیه طلبی همراهی کنند. به هر حال پیشینه جریان آقای پهلوی و مبانی او نمی تواند با رشد و تقویت جریان تجزیه طلبی همراهی کند. مسئله دوم خشونت پرهیزی و خشونت گرایی است که اپوزیسیون را به دو گروه می کند. مسئله سوم هم آن است که برخی اپوزسیون نمی خواهند با جریان مذهبی سرستیز داشته باشند چون احساس می کنند دچار ریزش بدنه می شوند اما جریانات رادیکال و شبه فاشیستی مذهب را نه تنها در عرصه سیاست بلکه در بحث های فردی هم مورد استهزا و تخریب و حمله قرار می دهند.
این فعال مطبوعاتی با اشاره به دلایل اختلافات باطنی اپوزیسیون اظهار کرد: یک موضوع سر قدرت نمایی در مقابل دول متخاصم جمهوری اسلامی است. در واقع هر کدام می خواهند بگویند «ما قدرت و تأثیرگذاری بیشتری داریم تا در سطح نزاع بین دول متخاصم بر سر جمهوری اسلامی صاحب قدرت و جذب سرمایه شوند. موضوع دوم آنکه بین خود جریان بدنه اپوزیسیون رقابت جدی وجود دارد که هر کدام به دنبال آن هستند با تکنیک ها و تاکتیک هایی دیگری را جذب کنند اما از همه دلایل مهمتر به هم ریختگی، بی نظمی و در هم آمیختگی نامشخص در حوزه منافع، اهداف، استراتژی و ویژگی های مجموعه اپوزیسیون است.
وی ادامه داد: این عدم نظم اپوزیسیون به دلیل عدم شناخت جامعه ایران با وجود تکثر بسیار زیاد و حکومت ایران است. اپوزیسیون جامعه و حکومت ایران را نمی شناسند و چون نمی شناسند تصمیمات غلط می گیرند. از طرفی وقتی موضوع کشورهای متخاصم به میان می آید، قدرت تصمیم گیری شان را دچار چالش جدی می کند. وقتی در مجموعه های براندازی یک نوع به هم ریختگی و آنارشیست گفتمانی و استراتژیک وجود داشته باشد، قاعدتا وضعیت به هم ریخته منجر به این می شود که آنها همدیگر را متهم به مسائل مختلف کنند، لذا نزاع ها براساس اتهام زنی ها رخ می دهد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد: بازی های امروز جریان های اپوزیسیون با گذشته آنها تضاد جدی دارد و آنها هنوز نتوانستند وضعیت جدیدشان را -که به شدت در تضاد با ایدئولوژی و گفتمان های پیشینی شان است- توجیه کنند چون معیار آنها کسب قدرت براساس سه مسئله رسانه، سرمایه و اطلاعات امنیتی است. این مسئله بر میزان نزاع های جریان های اپوزیسیون افزوده است چون میزان قدرت گیری این جریانات براساس ظرفیت ها و ویژگی های جریانی و بدنه های اجتماعی نیست، قاعدتا افرادی که احساس می کنند نسبت به برخی جریانات دیگر باید قدرت بیشتری داشته باشند اما از رانت کمتری از نهادهای امنیتی کشورهای متخاصم برخوردارند، این موضوع نیز نزاع بین آنها را افزون کرده است.
وی افزود: همچنین تلاش اپوزسیون برای نفوذ بین بدنه مردم در داخل کشور با موانع اجتماعی رو به رو است. البته نفوذ امنیتی چون با مجموعه های کوچک امکان پذیر است کار سختی برای اپوزسیون نیست اما در عوض جذب بدنه اجتماعی کار راحتی برای آنها نخواهد بود. اپوزسیون روی دو مسئله سرمایه گذاری کردند که درباره هر دو مسئله تحلیل اشتباه داشتند و هم اینکه برای تحقق آن دو ضعف داشتند.
فرید مدرسی بیان کرد: اپوزیسیون براساس آمارها و نظرسنجی های دقیق میزان نارضایتی عمومی به بیش از 80 درصد افزایش پیدا کرده است، این مسئله آنها را دچار خطای تحلیلی کرد و نارضایتی را -که بخش عمده اش اجتماعی و اقتصادی است- به مثابه براندازی یا مخالفت مردم ناراضی با حاکمیت فرض کردند اما هر نارضایتی به این معنا نیست چون دلایل نارضایتی ها متکثرند و هر کدام معانی خود را دارد.
وی افزود: اپوزیسیون روی رسانه های خودشان حساب ویژه ای باز کرده بودند یعنی احساس می کردند روی افکارعمومی با رسانه های غول پیکر می توانند تأثیر بگذارند و 100 درصد به اهداف شان برسند اما از حوزه رسانه به هر حال به نتایج مطلوب نرسیدند.
این فعال مطبوعاتی یادآور شد: اپوزیسیون تلاش کردند با بازی گری رسانه ای میزان خشونت و سرکوب حاکمیت را علیه معترضان افزایش دهند تا میزان قربانیان خشونت را افزایش داده باشند و از این راه بتوانند هم در داخل مخالفان با جمهوری اسلامی را افزایش دهند و هم در خارج بتوانند از آن بهره برداری کنند اما در این دوره از اعتراضات، حاکمیت و نهادهای صاحب اثر حاکمیتی از همان ابتدا آگاهی کامل از این مسئله داشتند بنابراین نه تنها آن اتفاق مدنظر اپوزیسیون نیفتاد بلکه میزان قربانیان و آسیب دیدگان به مراتب در مقایسه با اعتراضات پیشینی کاهش پیدا کرد.
وی افزود: هر چقدر هر که اپوزیسیون بخواهد با جنگ رسانه ای به اهدافش برسد، تا حدی می تواند موضوعات را بزرگنمایی کند، بیش از آن ممکن نیست. لذا اپوزیسیون در بحث رسانه ای نیز دچار شکست شدند. از طرفی برخی نیروهای اپوزیسیون در حوزه رسانه به دلیل توهم ابتدایی و تحلیل های انگیزه بخش به معترضان در داخل به نتیجه نرسیدند آنچه گفتند لذا دچار ریزش و ضعف نیروی عملیات رسانه ای شدند و آسیب هایی هم در این زمینه دیدند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: اگرچه در ابتدا اپوزیسیون احساس می کردند ورود سلبریتی ها به عرصه براندازی، به جریان اپوزیسیون قدرت می دهد اما این مسئله تنش داخلی اپوزیسیون را افزایش داد. در واقع افراد بدون کارنامه و پیشینه اپوزیسیون در مقابل با اپوزیسیون سیاسی یکدفعه دچار رشد بادکنکی شدند و برخی از دول متخاصم برای عرض اندام رسانه ای جلوی جمهوری اسلامی به هر حال از آنها استقبال کرد و آنها را دید. این مسئله هم یک نوع احساس حقارت را به برخی چهره ها و فعالان سیاسی اپوزیسیون داد.
وی افزود: در نهایت به نظر می رسد اپوزیسیون در حال حاضر دچار یک نوع به هم ریختگی، تنش و نا مشخص بودن کنش گری اش در آتیه است چراکه اهداف و مسیری را انتخاب کرده است که در میانه راه به جای آنکه به نفع شان تمام شود، به ضررشان تمام شده است. الان از یک طرف برگشت از آن مسیر می تواند به معنای شکست در رسانه ها تلقی شود که قطعا از این مسئله آسیب خواهند دید اما اگر همین مسیر را هم ادامه دهند باز هم همچنان در وضعیت شکست و ضعف نه تنها می مانند بلکه میزان شکست و ضعف شان نیز افزایش پیدا می کند.
فرید مدرسی یادآور شد: اپوزیسیون هم اکنون به این نتیجه رسیده است که بدون حمایت لجستیکی، مادی، امنیتی و رسانه ای دول متخاصم نمی تواند تأثیرگذار باشد اگرچه برخی شان تلاش می کنند از برخی نارضایتی های رادیکال شده ای که جنبه های سیاسی پیدا کرده استفاده کنند اما می دانند، شرط لازم تأثیر بخشی شان حمایت های بیگانگان و خارجی ها است. این هم باعث شده بخشی از اپوزیسیون کلاسیک را از کل جریان اپوزسیون جدا کند و گویی که دیگر این جریان برنگردد به جریان اپوزیسیون. این گروه یا به سمت یکسری روال های اصلاح گرانه می رود که اگرچه اسم شان اپوزیسیون است اما از اصلاح طلبان داخل کشور نیز محافظه کارتر، آرام تر و نرم تر خواهند بود، در این صورت به انزوا می روند.
وی افزود: در نهایت به نظر می رسد اختلافات بین رسانه ها و نیروهای رسانه ای شان در کنار آن موضوع سلبریتی نیز مزید بر علت شده است. یعنی در کنار کنشگری شان علیه جمهوری اسلامی که با همدیگر در حال رقابت هستند، رسانه های شان هم در موازات دارند با هم رقابت می کنند که میزان تنش را بسیار افزایش داده است چراکه رسانه ها ویترین اپوزیسیون هستند و ما امروز با براندازی فالوئر محور و لایک محور و توئیت محور و اینستاگرام محور رو به رو هستیم، نه با براندازی کف میدانی و رویارویی واقعی بین اپوزیسیون و جمهوری اسلامی.