«فردا» گزارش می‌دهد

خیز همتی برای انتخابات بعدی

عبدالناصر همتی که هنوز در حال و هوای مناظرات انتخاباتی است، از احتمال کاندیداتوری مجدد خود در انتخابات آتی ‌می‌گوید. او همچنین ناگفته‌هایی از حضور انتخاباتی خود در 1400 دارد.

کد خبر : 1174364

گروه سیاست سایت فردا - عبدالناصر همتی را نه سیاسیون در جبهه اصلاح‌طلبی جدی گرفتند و نه بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان؛ همین هم شد که رای نیاورد. فضای انتخابات در سال 1400 و دست خالی بودن اصلاح‌طلبان اما برای وی این تصور را ایجاد کرد که واقعا حرفی برای گفتن دارد! از این رو است که شاهدیم اگرچه یک سال از شکست او و شروع به کار دولت رئیسی می‌گذرد اما هنوز در حال و هوای مناظرات انتخاباتی است. دست به توییت است و مدام به دولت و جریان اصولگرا می‌تازد.

دلیل این همه فعالیت و اصرار به حفظ روحیه رقابتی اما آنطور که خودش گفته، تمایل به حضور در انتخابات آتی و کاندیداتوری دوباره است. اگرچه که خودش هم می‌داند اصلاح‌طلبان از وی حمایت نخواهند کرد حتی اگر مثل فقره قبلی دست خالی باشند و نامزدی در قد و قواره رقابت با جریان رقیب نداشته باشند.

میل به کاندیداتوری و نشانه‌های این خطای محاسباتی همتی را در می‌توان از سطر به سطر مصاحبه‌ای که از وی در کتاب «بزنگاه» به قلم حسام رضایی منتشر شده، دریافت. اگرچه که خود نیز صراحتا این را می‌گوید.

همتی در بخشی از این گفت‌وگو که در آبان‌ماه ۱۴۰۰ در دفتر رئیس کل سابق بانک مرکزی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران انجام شده ، در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخابات مجلس سال ۱۴۰۲ یا انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۴، به عرصه باز خواهد گشت، تاکید می‌کند: فعلا زود است بخواهیم در این‌باره صحبت کنیم؛ اجازه بدهید یک مقدار شرایط جلو برود. اگر احساس کنم حضورم می‌تواند به بهترشدن شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کمک کند، حتما در صحنه خواهم بود؛ اما اگر احساس کنم حضورم فایده‌ای ندارد، حتما این کار را نمی‌کنم. باید روند را ببینیم. آنچه در انتخابات پیش‌بینی می‌کردم، دارد اتفاق می‌افتد. تا پایان سال باید منتظر بمانیم و اگر دولت،اصلاحات ساختاری انجام داد و به تعاملات بین‌المللی بهبود بخشید و با تدبیر به مسائل پرداخت می‌توان امیدوار بود و اصلا شاید نیازی به حضور افرادی مثل من نشد.

او درباره چگونگی ورود خود به انتخابات 1400 نیز می‌گوید: در یک بحث سرپایی که آقای وزیر کشور هم در آنجا حضور داشتند، به آقای دکتر روحانی عرض کردم که افراد مختلفی دارند ثبت‌نام می‌کنند و معلوم نیست چه کسی تایید و چه کسی رد بشود. ایشان همانجا گفتند: «خب! همگی بروید ثبت‌نام کنید تا ببینیم چه می‌شود». برداشت من این بود که هر کسی در دولت احساس می‌کند می‌تواند کاندیدا بشود، برود و ثبت‌نام کند. من هم صحبت آقای روحانی را به عنوان چراغ‌سبز گرفتم و ثبت‌نام کردم. حتی تا ساعات آخر منتظر ماندم تا ببینم کسانی که بینش اقتصادی دارند، می‌آیند یا نه که دیدم خبری نیست.

او که انگار خیلی از روحانی و همکارنش در دولت قبل دلخور است، می‌گوید: «من حمایت نخواستم اما بالاخره آقای روحانی رئیس من بودند و باید در جریان قرار می‌گرفتند. فردای روزی که ثبت‌نام کردم، ایشان در جلسه ستاد اقتصادی به من اعتراض کردند که چرا شما رفتید ثبت‌نام کردید؟ من هم گفتم که خودتان اجازه دادید. ایشان هم گفت، نه! ما همینطوری داشتیم صحبت می‌کردیم. در جواب گفتم که بنده صحبت شما را به عنوان چراغ سبز در نظر گرفتم. البته برداشت من این بود که آقای روحانی ثبت‌نام من را خیلی جدی نگرفته بودند. شاید چون احتمال نمی‌دانند من تاییدصلاحیت بشوم یا فکر نمی‌کردند بقیه رد صلاحیت بشوند.

او می‌گوید: روزی که اسامی تایید صلاحیت‌شده‌ها اعلام شد، به بعضی از اعضای دولت مثل آقای جهانگیری و آقای شریعتمداری شوک وارد شد؛ آقای لاریجانی هم که ردصلاحیت شده بودند. فردای اعلام اسامی، دوباره جلسه ستاد اقتصادی بود و من پیش‌بینی می‌کردم که جلسه جالبی نباشد. از این جهت که خود آقای جهانگیری رد شده بود و به عنوان معاون اول در این جلسه حضور داشت. بحث جلسه، خیلی مربوط به آقای لاریجانی نبود و بیشتر مربوط به کسانی مثل آقای جهانگیری یا آقای شریعتمداری بود که از دولت رد شده بودند. جلسه خوبی نبود.

 همتی روایتش از این جلسه را با سوال و جواب میان خودش و حسن روحانی ادامه می‌دهد: آقای روحانی به من گفت که یعنی شما می‌خواهید تا آخر بمانید؟ من هم گفتم که بالاخره شرکت کرده‌ام، تایید شدم و می‌خواهم در صحنه بمانم. آقای روحانی گفت که نمی‌شود! شما همزمان هم می‌خواهید رئیس کل بانک مرکزی بمانید و هم کاندیدا بشوید؟ گفتم که بله! چه اشکالی دارد؟ من طبق قانون می‌توانم اداره بانک مرکزی با تمام اختیارات را به مدت یک ماه به قائم‌مقام خودم بسپارم؛ ایشان (اکبر کمیجانی) هم انسان صاحب‌نظری است و سال‌ها کار کرده و بنابراین مشکلی پیش نمی‌آید. آقای روحانی هم گفت که نمی‌شود.

همتی به واکنش جهانگیری هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در همین جلسه، آقای جهانگیری به من گفتند که اصلاح‌طلبان اصلاً شما را معرفی و تایید نکرده‌اند؛ چطور می‌خواهید وارد صحنه بشوید؟ من هم گفتم که خودم تصمیم به حضور گرفته‌ام و ان‌شاالله شما هم کمکم می‌کنید؛آقای جهانگیری هم صریحا گفتند که نخیر! من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. با همین صراحت؛ خیلی تند گفتند که من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. گفتم که اشکالی ندارد و خودم مسیر را ادامه می‌دهم.

کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ در پاسخ به این پرسش که چرا بخشی از جریان اصلاح‌طلب او را به‌عنوان مهره‌ای امنیتی برای حضور در صحنه می‌دیدند، تصریح می‌کند: بالاخره اگر بخواهند تصمیم بگیرند که من را معرفی یا پشتیبانی نکنند، باید دلایلی برای آن بسازند چون نمی‌توانند بگویند که همتی تجربه عملی ندارد یا سیاست و مدیریت نمی‌فهمد؛ من همه این‌ها را گذرانده‌ام و از خیلی ازکاندیداها بیشتر در جریان مسائل انقلاب و سیاست و اقتصاد و حکومت‌داری بوده‌ام. چون می‌خواهید در تاریخ ثبت کنید، خوب است که این هم گفته بشود؛ در همان روزهای اول یا دوم پس از اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیت‌شده گفت‌وگویی تلفنی با حاج‌حسن‌آقای خمینی درباره انتخابات داشتم و از ایشان خواستم تا پشتیبانی کنند؛ ایشان یکدفعه همان اول برگشتند گفتند: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک می‌زنی»! من هم در جواب گفتم: «کسانی که ردصلاحیت شده‌اند باید بررسی شوند که چرا مشکوک می‌زنند و رد شدند نه کسی که تایید شده‌ است».

همتی در این مصاحبه از دیدار خود با محمد خاتمی و واکنش او به خبر کاندیداتوری خود چنین روایت می‌کند: نظر ایشان به کاندیداتوری من مثبت بود اما در جریان اصلاحات سازوکاری گذاشته بودند که باید برای حمایت از یک گزینه واحد رای دو-سوم مجمع را می‌داشتند که در دفعه اول رای نیاورد و در دفعه دوم هم با اختلاف دو تا، رای نیاورد و اینطور گفتند که چون آقای خاتمی مقید به رعایت این سازوکار بودند، نتوانستند حمایت کنند. علی‌رغم احترام زیادی که برای جناب خاتمی و شخصیت ایشان قائل هستم، حمایت این نیست که شما فقط یک جمله غیر مستقیم (مردم «همت» کنید و رای بدهید) در لحظه آخر بگویید؛ با توجه به تجربه قبلی، دوره اینکه یک شخصیت چیزی بگوید و مردم بریزند رای بدهند، دیگر گذشته است. ستادهای شهرستان باید پشتیبانی می‌کردند و الا صرف اینکه در روزهای پایانی تبلیغات، جمعی بیایند و اطلاعیه بدهند که مشکلی را حل نمی‌کند.شاید بد هم نشد؛ بالاخره رایی که برای من اعلام شد، رایی بود که مردم بیشتر به خودم دادند چون بخش‌هایی از تشکیلات اصلاح‌طلبان حمایت نکردند اما از آن‌ گروه اصلاح‌طلبان که تحت عنوان «ائتلاف جمهور» حمایت کردند و نیز بعضی شخصیت‌های مهم سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که حمایت کردند، ممنونم.

 

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: