روایت امام سجاد از دعای اباعبدالله در صبح عاشورا
زمانی که بامداد روز عاشورا لشکر دشمن رو به حسین علیهالسلام آورد، آن جناب دستهاى خود را برای دعا به آسمان بلند کرد.
خبرگزاری تسنیم: صبح روز عاشورا اولین تقابل لشکریان امام حسین (ع) با یزیدیان شکل گرفت. اولین حملات را شمر ملعون به سوی سپاه اباعبدالله (ع) انجام داد. آنها اسبهاى خود را در اطراف خیمههاى اباعبدالله به جولان در آوردند و آن خندق را در پشت خیمهها و آتشها را که در آن شعله میکشید دیدند. شمر جسورانه فریاد زد: اى حسین به آتش شتاب کردهاى پیش از روز رستاخیز؟ امام حسین علیهالسلام فرمود: این کیست؟ گویا شمر بن ذى الجوشن است؟ گفتند: بله؛ حضرت فرمود: اى پسر زن بزچران تو سزاوارترى به آتش افروخته؛ یَا ابْنَ رَاعِیَةِ الْمِعْزَى أَنْتَ أَوْلى بِها صِلِیًّا (اشاره به آیه ۷۰ سوره مریم س)
شیخ مفید در کتاب «الإرشاد» خود از امام سجاد زین العابدین علیهالسلام نقل میکند: زمانی که بامداد روز عاشورا لشکر دشمن رو به حسین علیهالسلام آورد، آن جناب دستهاى خود را به آسمان بلند کرده گفت:
اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ وَ رَجَائِی فِی کُلِّ شِدَّةٍ وَ أَنْتَ لِی فِی کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ؛ بار خدایا تو تکیهگاه منى در هر اندوهى، و تو امید منى در هر سختى، و تو در هر مشکلى برایم پیش آید مورد اعتماد و مهیاکننده ساز و برگ منى.
کَمْ مِنْ هَمٍّ یَضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَةُ وَ یَخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ وَ یَشْمَتُ فِیهِ الْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِکَ وَ شَکَوْتُهُ إِلَیْکَ رَغْبَةً مِنِّی إِلَیْکَ عَمَّنْ سِوَاکَ فَفَرَّجْتَهُ وَ کَشَفْتَهُ وَ أَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ کُلِّ حَسَنَةٍ وَ مُنْتَهَى کُلِّ رَغْبَة؛ چه بسا اندوهى که دلها در آن سست شود و تدبیر در آن اندک شود، دوست در آن خوار شود و دشمن در آن شاد شود که من آن را به درگاه تو آوردم و شکوه آن پیش تو کردم به خاطر آنکه از جز تو دیده بستم و تو آن اندوه را از من برطرف کرده، گشایش دادى. پس تویى صاحب اختیار هر نعمت و دارنده هر نیکى و نهایت هر آرزو و امیدى.
پس از آن امام حسین علیه السلام به سمت لشکر دشمن رفت و خطبهای برای آنها ایراد کرد. امام در این خطبه به معرفی نسب خویش پرداختند و بعد کوفیان را یادآور عهد و پیمانشان کردند و آنها را از مقاتله با خاندان وحی انذار دادند. در این هنگام بود که اولین طلیعههای ایمان در قلب حر بن یزید ریاحی ایجاد شد.