مهدی محمدی در گفت‌وگو با «فردا»:

افزایش فقر موجب کاهش سرمایه اجتماعی است

کد خبر: 1221143

یک کارشناس اقتصادی گفت: ادامه روند تورمی و فقدان چشم انداز بهبود آن حتی در صورتیکه شتاب تورم کاهش پیدا کند، باعث کاهش سرمایه اجتماعی دولت نزد شهروندان خواهد شد.

افزایش فقر موجب کاهش سرمایه اجتماعی است

گروه سیاست سایت فردا: فقر و ناامنی اقتصادی که این روز ها شاهد آن در افزایش روزانه قیمت ها هستیم، برای بخش هایی از جامعه که حقوق و دستمزدی مشخص دارند، بسیار نگران کننده و همراه با رفتار های هیجانی است. اما این اتفاق صرفا به استرس کشیدن طبقه متوسط و فرودست خلاصه نمی شود و کاهش سرمایه اجتماعی سیاست مداران در این بین فقط دوم تاثیرات فقر بر جامعه است.

مهدی محمدی، کارشناس اقتصادی، درباره وضعیت فعلی فقر در ایران به «فردا» گفت: «فقر را می توان با دو چهره در نظر گرفت، یکی فقر در معنای مرسوم است، که به معنای عدم هماهنگی هزینه ها و درآمد ها برای شخص و خانواده و جامعه است؛ اما صورت دیگر فقر احساس فقر است. اینکه در جامعه ای اشخاص احساس فقیر بودن داشته باشند. این احساس فقیر بودن را می توان حتی در مقایسه ی قیمت یک خودرو دسته دوم در یکی از کشور های حاشیه خلیج فارس و یک برند داخلی خودرو جستجو کرد. یا در مقایسه دستمزد بین یک کارگر ساده در کشوری مانند چین با روزانه حداقل دو میلیون تومان دستمزد و یک کارگر ساده در کشور ما با روزانه دویست هزار تومان! منتهی آنچه در حال حاضر در کشور ما به وقوع پیوسته چهره اول فقر است؛ به معنای عدم هماهنگی هزینه ها و در آمدها!»

وی در ادامه نسبت به تاثیر ناامنی اقتصادی بر رفتار شهروندان افزود: «هرشهروند ایرانی بنا به پیشه، شغل یا موقعیت اجتماعی خود از سطحی از درآمد برخوردار است که بر اساس عقل معاش نسبت به آن برنامه ریزی می کند. او پیش خود می گوید، برای هزینه کردن در یک سبد غذایی در کوتاه مدت و در ادامه برنامه ریزی برای خرید کالا سرمایه ای از جمله مسکن و خودرو، دارای درآمد مشخصی هستم پس برنامه ریزی من برای خرید این محصولات نیز ثابت است، منتهی شهروند ایرانی در حداقل دو دهه گذشته بنا به همان عقل معاش آموخته است که باید به طور پیوسته منتظر تورم باشد. در بسیاری از اوقات نیز انتظار تورمی شهروند ایرانی با تورم واقعی در بازار تفاوت معناداری دارد. برای مثال برای او معلوم است که قیمت ارز از ده هزار تومان به بیست هزار تومان برسد اما رسیدن به پنجاه هزار تومان به نوعی مخاطره آمیز به نظر می رسد. پس او برای مقابله با این ناامنی شیوه های مختلفی در پیش می گیرد؛ این شیوه های مختلف را در سرازیر شددن سرمایه های سرگردان و خرد به سوی بازار های موازی در ارز، مسکن، طلا، زمین و حتی خرید کالاهای سرمایه ای که فعلا به آن نیازی ندارند مشاهده می کنید. این رویه در مورد بخشی از جامعه است که هنوز توانایی تبدیل بخشی از پس انداز خود را به خرید کالای سرمایه ای دارند. در بخش دیگری از جامعه ناامنی ناشی از تورم خانوار را به سوی کوچک تر کردن سفره غذایی پیش می راند. بازتاب روانی فقر در یک شهروند در بطن قضیه او را تبدیل به یک صاحب اندیشه ی محاسبه گر می کند؛ که پیوسته مانند یک ماشین حساب در حال محاسبه و تغییر محاسبات خود برای چسباندن ابتدای ماه به آخر ماه است.

محمدی در پایان درباره تاثیر فقر بر سیاست و حکمرانی گفت: «ادامه روند تورمی و فقدان چشم انداز بهبود آن حتی در صورتیکه شتاب تورم کاهش پیدا کند، باعث کاهش سرمایه اجتماعی دولت نزد شهروندان خواهد شد و شهروندان را نسبت به سیاست های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دولت حداقل بدبین می کند؛ این بدبینی خود را در فرار مالیاتی، تلاش برای دور زدن قوانین، رفتار هیجانی در حوزه سرمایه گذاری و حمله به بازار های دارایی های رزرو و در نهایت در بخش هایی از جامعه به وندالیسم منتهی می شود».

۱

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها