آقای شکوری راد! این شما و دوستان تان بودید که مقابل رای مردم ایستادید نه قالیباف/ اصلاح طلبان در سال ۱۴۰۳ چه قدر به مشارکت سال ۱۴۰۰ افزودند؟/ قالیباف با رای مردم به مجلس رفته، ۱۲ سال هم شهردار منتخب نمایندگان مردم بود
محمدباقر قالیباف نه فقط هیچگاه جلوی مردم نایستاده، بلکه همواره در همه مقاطع و در همه مسئولیتهایش سعی در کسب رضایت عمومی داشته است؛ چه آن زمان که شهردار تهران بود و به استنادهای فراوان، مردم تهران بیشترین رضایت را از عملکرد او در حوزه شهری داشتند و چه بعد از آن که با رأی مستقیم مردم به مجلس راه یافته و باز هم سعی کرد در جایی بایستد که حق مردم تأمین میشود. ضمنا او این جسارت را داشته است که همواره خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و مردم هم با رأی خود، او را در دو دوره روانه مجلس کردند. قالیباف هم با رای مردم به مجلس رفته و هم با رأی غیرمستقیم مردم و از طریق نمایندگان مردم به ریاست مجلس برگزیده شد. پیش از این هم با رأی شورای منتخب مردم، شهردار تهران بوده است .
گروه سیاست سایت فردا: فضاسازیهای اصلاحطلبان رادیکال علیه رئیس مجلس باز هم آغاز شده است و اینبار به بهانه ابلاغ قانون حجاب و عفاف. آنها که هر چند وقت یکبار به بهانههای مختلف توپخانههایشان را علیه محمدباقر قالیباف روشن میکنند، اینبار ابلاغ قانون مصوب مجلس را نشانه پشتکردن قالیباف به مردم معرفی میکنند! سخنی عجیب که با هیچ منطق قانونی، عرفی و هنجاری موافق نیست. اخیرا علی شکوریراد، دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت و سخنگوی پیشین جبهه اصلاحات ایران گفته است قالیباف میخواهد با مردم «هماوردی» کند. او مدعی شده که قالیباف میخواهد به یک طیف خاص ثابت کند من شجاعت ایستادن در مقابل ملت را دارم و چیزی را که به ضرر کشور و مردم است، ابلاغ میکنم.
این سخنان از چند منظر قابل نقد است. نخست آنکه قالیباف در کجای فعالیت سیاسیاش در مقابل رأی مردم ایستاده است؟ اتفاقا او همواره سعی کرده است خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و بسیاری از مناصب او در ارتباط با رای مردم بوده است. در مقطع کنونی هم لایحه حجاب و عفاف که حالا تبدیل به قانون شده است، نتیجه نظر اکثریت مجلس بوده است و قالیباف در مقام رئیس مجلس بر اساس قانون اساسی وظیفه دارد قانون مصوب مجلس را به رئیسجمهور ابلاغ کند. عجیب است شکوریراد که خود روزگاری در مجلس ششم نماینده بوده است این امر واضح را نمیداند که رئیس مجلس بر اساس قانون اساسی وظیفه دارد قانون مصوب مجلس را بعد از نهاییشدن یعنی پس از تأیید شورای نگهبان به رئیسجمهور ابلاغ کند. عجیب است فردی که سابقه نمایندگی را در کارنامه کاری خود دارد ابلاغ قانون را به مثابه ایستادن در مقابل مردم معرفی میکند!
محمدباقر قالیباف نه فقط هیچگاه جلوی مردم نایستاده، بلکه همواره در همه مقاطع و در همه مسئولیتهایش سعی در کسب رضایت عمومی داشته است؛ چه آن زمان که شهردار تهران بود و به استنادهای فراوان، مردم تهران بیشترین رضایت را از عملکرد او در حوزه شهری داشتند و چه بعد از آن که با رأی مستقیم مردم به مجلس راه یافته و باز هم سعی کرد در جایی بایستد که حق مردم تأمین میشود. ضمنا او این جسارت را داشته است که همواره خود را در معرض رأی مردم قرار دهد و مردم هم با رأی خود، او را در دو دوره روانه مجلس کردند. قالیباف هم با رای مردم به مجلس رفته و هم با رأی غیرمستقیم مردم و از طریق نمایندگان مردم به ریاست مجلس برگزیده شد. پیش از این هم با رأی شورای منتخب مردم، شهردار تهران بوده است .
اتفاقا این اصلاحطلباناند که در کارنامه خود عدم تمکین به رأی مردم داشته اند و اگر در انتخاباتی مثل سال ۸۸ نتیجه مورد نظر حاصل نشود، زیر میز بازی میزنند و کشور را دچار تنش و مخاطره میکنند و این اصلاحطلباناند که قواعد دموکراسی را خوب نیاموختهاند و دموکراسی و انتخابات تنها زمانی خوب است که فرد یا افراد مورد نظر آنها را از صندوق بیرون آورد. همین حالا وقتی مسعود پزشکیان به عنوان رقیب انتخاباتی قالیباف توانست پیروز انتخابات شود، قالیباف با روی گشاده نتیجه به او تبریک گفت و تا امروز هم سعی کرده است در چارچوب قانون با دولت تعاملی سازنده داشته باشد زیرا او قواعد دموکراسی را بسیار بهتر از اصلاحطلبان درک میکند.
اکنون طیف رادیکال اصلاحات از یکسو در جهت تخریب شخصیتهای نظام است و از سوی دیگر به دنبال هزینهکردن دولت چهاردهم به نفع خود است. فراموش نکردهایم که همین طیف در جریان انتخاب کابینه یا انتصاب استاندارها چه نقدهای تند و تیزی علیه پزشکیان میکردند. آنها به راحتی وقتی امیال سیاسیشان تأمین نشود، از پزشکیان هم عبور میکنند کمااینکه تا اینجای کار هم چنین بوده است. مضافا آنکه رادیکالهای اصلاحطلب که به جای هشتاد میلیون ایرانی سخن میگویند باید توضیح دهند که در انتخابات ریاستجمهوری اخیر توانستند چند درصد بر میزان مشارکت ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ بیفزایند؟ سرمایه سیاسی و اجتماعی آنها در میان مردم چه قدر است که در میان تمام نیروهای سیاسی صرفا خود را مردمی میدانند؟
در جبهه اصلاحات هم روزنهگشایان جای رادیکالها را گرفتهاند و این طیف برای حذف نشدن خود دنبال دوقطبی سازی است. در عین حال این اصلاح طلبان به جای ایجاد تنش سیاسی باید به دنبال کارنامه اقتصادی باشند تا همین سرمایه کمتر شده اجتماعی آنها باز هم کمتر نشود. این جریان سیاسی اگر کمی تدبیر داشت به جای قطبی سازی به دنبال استفاده از ظرفیت مجلس برای ایجاد دستاورد برای دولت می رفت.
دیدگاه تان را بنویسید