چرا دونماز بر بدن شهيد مطهری خوانده شد؟/ امام هیچ وقت تحت تاثیر آقای هاشمی نبود
مهندس بازرگان با روحانيت و حوزه خيلي دمساز نبود و بعضي از اعضای دولت او اصلا با سنت و روحانيت ميانهاي نداشتند و همين مقداري مشكل ساز ميشد.
مجتبي مطهري فرزند ارشد شهيد مطهري به مناسبت سالروز شهادت پدر، گفت و گويي با روزنامه اعتماد داشته كه مهمترين بخش هاي آن از نظر گراميتان مي گذرد: • وقتي شهيد مطهري به مدرسه عالي بابلسر رفت كه مدير آن پاپيون ميزد و غربيمآبانه رفتار ميكرد از آنجا كه برخي دختر خانمهاي بيحجاب نيز براي استقبال آمده بودند شهيد مطهري خواهش كرد كه آنها عقب بنشينند و خانمهايي كه محجبه بودند جلو آمدند. • ايشان پيش از انقلاب در مجله زن روز مطلب مينوشت كه خب انتقاد ميكردند و ميگفتند در شأن شما نيست در چنين نشريهاي بنويسد ولي ايشان پاسخ ميدادند من براي خدا و تبليغ اسلام اين كار را ميكنم، چون آن مجله را اغلب افراد غيرمذهبي ميخواندند و بهترين جايي كه ميتوان تبليغ انجام داد همانجا بود. • فشارهايي كه در نبود پدر به ايشان( بازرگان) وارد شد در او عقدههاي روحي ايجاد كرد. ميخواهم بگويم اگر آن فشارهاي سياسي و توهينها به ايشان وارد نميشد به حكومت ديني بدبين نميشد. ايشان از زمان طاغوت انسان معتقدي بود منتها روش اينها روش درستي نبود. استاد مطهري هم حضور نداشت كه مسير را هدايت كند، مهندس بازرگان بدبين شد. البته يك دليل ديگر هم اين بود كه مهندس بازرگان با معارف اسلامي عميقا آشنا نبود به طور مثال ميگفت امام حسين(ع) اصلا نميخواسته حكومت تشكيل دهد يا امام حسن(ع) اصلا علاقهاي به حكومت نداشته است. • مهندس بازرگان آدم صديق، درست و با ايماني بود اما يك مقدار تحت تاثير غرب قرار داشت. با اين وجود فرد مخلصي بوده و قصد خدمتگزاري داشت و پدر هم براي ايشان احترام قايل بود. پدر معتقد بود كه اينها را بايد هدايت و حفظ كرده و با سعهصدر با آنها رفتار شود. • از يك سو دولت موقت و از سوي ديگر روحانيت به دليل عدم درك دقيق از مسائل اشتباهاتي را مرتكب شدند. با نبود شهيد مطهري كساني مقداري احساس ميكردند كه دولت بازرگان اشتباهاتي دارند به خصوص در ارتباط با اينكه درك عميق از امام و انقلاب به آن معنا را نداشتند. بازرگان هم از دركي كه مردم از روحانيت و به خصوص شخص امام داشتند خيلي تبعيت نميكردند. • مهندس بازرگان با روحانيت و حوزه خيلي دمساز نبود و بعضي از اعضاي دولت او اصلا با سنت و روحانيت ميانهاي نداشتند و همين مقداري مشكل ساز ميشد. • من حتي آقاي هاشمي يادم است كه نزد امام رفته حرفي زده بود امام فرموده بودند ميدانيد با چه كسي حرف ميزنيد؟ امام به احدي جز پدر (شهيد مطهري) اعتماد كامل نداشت. روح امام بسيار بزرگ بود و اينكه حرف ديگران بتواند امام را تحت تاثير قرار دهد نبود. آقاي هاشمي گفته بودند كه از روحانيت استفاده بيشتري بشود امام فرموده بودند كه نه، من هم نظر شهيد مطهري را دارم، در اندازه لازم استفاده شود اما به طور گسترده نه. • امام هيچوقت تحت تاثير آقاي هاشمي نبود. بله، از مشورت و نظر ايشان استفاده ميكرد اما تحت تاثير كسي قرار نميگرفت. امام آنقدر به شهيد مطهري ايمان داشت كه ميتوان گفت اگر تحت تاثير يك نفر قرار ميگرفت او، شهيد مطهري بود. اينها حرفهاي سياسي ٨٨ به بعد است كه توسط برخي بيان ميشود و منصفانه نيست. چرا دونماز بر بدن شهيد مطهري خوانده شد؟/ ماجراي علاقه معلم شهيد به صداي اكبر گلپايگاني • پدر چند شب قبل از شهادت خواب پيامبر را ديده بودند كه در كعبه پيامبر اكرم امام و ايشان را بوسيده بودند اما به ايشان بيش از امام توجه كرده بودند. جمعه شب اين خواب را ديده بودند و سهشنبه هم به شهادت رسيدند. پدر بعد از اين خواب بسيار منقلب شده بودند و احساس ميكردند كه شهيد خواهند شد. از آنجا كه مادر هم اهل تهجد و رياضت بودند گفتند ميخواهيد من خواب شما را تعبير كنم؟ تا حدي بلدم. تعبير خواب شما اين است كه پيغمبر -معيار و حقيقت اسلام- بر راه شما و آثارتان مهر تاييد زده است. بعد پدر گفتند اين هست اما چرا به من بيش از امام توجه نشان دادند حتما حادثهاي در راه است. بعد از شهادتشان مادر اين خواب را براي امام تعريف كردند، چشمان امام پر از اشك شد و فرمودند پيامبر از عالم ديگر براي ايشان خبر لقاءالله را آورده بودند. • اگر اشتباه نكنم مقام معظم رهبري زودتر از بقيه خود را به بيمارستان رساندند چون عضو شوراي انقلاب بودند. البته الان راستش خيلي مطمئن نيستم ولي آقاي هاشمي آمده بودند. • شهيد بهشتي و آيتالله گلپايگاني بر بدن شهيد مطهري نماز خواندند. در واقع دو بار نماز خوانده شد. ابتدا آيتالله گلپايگاني نماز خواندند. اما يك مرتبه ديديم كفن خوني شد و در واقع خون زده بود بيرون. به همين خاطر مجددا جنازه را شستيم و كفن كرديم و اينبار شهيد بهشتي نماز را خواندند. اين نشان ميدهد كه پيغمبر با آن عظمت بيدليل به اين مرد توجه نشان نداده بود. خون ايشان اسلام را بيمه كرد. امام فرمودند خون مطهري تاييد اين انقلاب بود. • برخي عليه ايشان نزد آيتالله بروجردي سعايت و بدگويي كرده بودند و مثلا گفته بودند كه مطهري به حاج آقا روحالله امام(ره) خيلي ارادت دارد اما به شما اين ارادت را ندارد. سعايت كرده بودند در حاليكه پدر واقعا به آيتالله بروجردي علاقه زيادي داشتند. گويا شهيد مطهري به ديدار ايشان رفته بودند و خواسته بودند كه به ايشان اجازه توضيح دهد و با صحبتهايي كه كرده بودند دل ايشان تسكين پيدا كرده بود. • آقاي منتظري در اين باره وساطت كردند. در واقع اگر اين وساطت نبود كه اصلا آشتي نميشد. خود آقاي منتظري و بعضي از نزديكان خاص آيتالله بروجردي واسطه شدند. پدر ناراحت بود و نميخواست كه آيتالله بروجردي از ايشان ناراحت باشند و ميگفتند ايشان استاد من است و از ايشان خواهش ميكرد كه از او راضي باشند. خيلي به ايشان مراجعه كردند و در نهايت هم توضيح دادند. هرگز هم از آيتالله بروجردي انتقادي نكردند و ميگفتند من هشت سال از وجود ايشان استفاده كردم. نظرات امام را بيشتر قبول داشتند اما هرگز پشت آيتالله بروجردي را زمين نگذاشتند. لذا با وساطت آقايان رفع كدورت شد و خوشبختانه آيتالله بروجردي هم رضايت خاطر پيدا كردند. • اين نقص در جامعه و صدا و سيماي ما هست كه گاهي بعضي مسائل را گلچين ميكنند يعني گزيدهاي عمل ميكنند. واقعا شهيد مطهري به تعبير مقام معظم رهبري مبناي نظام جمهوري اسلامي است و به گفته امام خميني(ره) آثار ايشان بلااستثنا آموزنده است. اگر اين گونه نگاه كنيم بايد تمام آثار شهيد مطهري را به طور متوازن، متعادل و متناسب ارايه كنيم. متاسفانه فرهنگ تا حدي اسير سياست شده است، به نظر من اين آلودگي است. شهيد مطهري آن طور كه هست بايد معرفي شود، كشور ما يك مقدار سياستزده است. ما اگر شهيد مطهري را بخواهيم بايد تمام افكار ايشان را قبول كنيم به طور مثال ايشان انسان متعادلي است اما امروزه در جامعه و مجلس ما برخي كه افراطي هستند اصلا با اعتدال ايشان كاري ندارند. به طور مثال شهيد مطهري اعتقاد دارند ماركسيست بايد در دانشكده الهيات تدريس شود و ما نقد ميكنيم. چرا دونماز بر بدن شهيد مطهري خوانده شد؟/ ماجراي علاقه معلم شهيد به صداي اكبر گلپايگاني • پدر ذوق داشتند. من يادم است كه گاهي خودشان با آهنگ ميخوانند «بشنو از ني چون حكايت ميكند...» و ميگفتند صداي آقاي گلپايگاني - (اكبر گلپا) خواننده زمان طاغوت- به دلم مينشيند اما حيف كه در محيط آلوده راديو فعاليت ميكند ولي صداي خوبي دارد. البته خود آقاي گلپايگاني فرد نجيب و سنگيني بودند. • يك بار آقاي حدادعادل ميگفتند پدر بعد از نماز تعقيبات را با آهنگ ميخواندند. گاهي اشعار حافظ را با آهنگ ميخواندند و در جواب تعجب من ميگفتند با حال خودم خوش هستم. • ما نبايد با نهضت آزادي كه آيتالله طالقاني هم عضو آن بود اين طور برخورد ميكرديم. اينها نياز به هدايت آيتالله طالقاني و شهيد مطهري داشتند. خطاها و اشتباهات زيادي داشتند اما به جاي طرد بايد اينها را اصلاح و به سوي اسلام جذب ميكرديم. دفع كردن هنر نيست. • اگر ايشان زنده مي ماند بعضي معتقدند ايشان رهبر ميشد. اما من اين را خيلي نميپسندم. من احساس ميكنم ايشان رهبري را قبول نميكردند مگر اينكه شرايط حاد ميشد يا امام اصرار ميكردند، اما پدر اصرار داشتند نقش تفكر و زيربناهاي فرهنگي را داشته باشند. • آقاي منتظري هم اشتباه كردند اما پدر سعي ميكردند ايشان را هدايت كند. اما اگر پدر زنده بودند آقاي منتظري هم تحت تاثير ايشان قرار ميگرفتند و اين مسائل پيش نميآمد. حق آقاي منتظري اين نبود هرچند اشتباهاتي داشتند. منبع: هشت صبح
دیدگاه تان را بنویسید