چرا فیلتر تبلیغات در گوگل و تبلیغات در اینستاگرام مغایر با اقتصاد مقاومتی است؟
داستان فیلترکردن سرویسهای خارجی در ایران بیشتر از آنکه بر پایه قوانین و قواعد دنیای فناوری باشد، حاصل نگاهی غیرکارشناسی و سلیقهای، توأم با بدبینی و استباط نادرست از سیاستهای کلی نظام و نیز با چاشنی تئوری نفوذ است.
روابط عمومی تیم وی دی جی مارکتینگ (پارنتر گوگل در ایران) بیانیهای را در خصوص مغایرت فیلتر کردن سرویسهای خارج همچون تبلیغات در گوگل و تبلیغات در اینستاگرام با شعار سال اقتصاد مقاومتی با ارائه مدارکی ارائه دادهاند که در ادامه مطلب قابل مطالعه است.
داستان فیلترکردن سرویسهای خارجی در ایران بیشتر از آنکه بر پایه قوانین و قواعد دنیای فناوری باشد، حاصل نگاهی غیرکارشناسی و سلیقهای، توأم با بدبینی و استباط نادرست از سیاستهای کلی نظام و نیز با چاشنی تئوری نفوذ است. همین کجاندیشیها در سالی که به «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گرفته بود تا آنجا پیش رفت که سرویس تبلیغات در گوگل - گوگل ادوردز در تابستان 1391 فیلتر شد و بسیاری ازکسبوکارهای اینترنتی، فروشگاهی، بازرگانی، گردشگری و... را متضرر کرد.
جلوگیری از خروج ارز و کسب درآمد گوگل از ایران، دلیل فیلتر گوگل ادوردز در سال 1391 بود. تصمیم نادرستی که پس از مدتی تغییر کرد، اما هیچگاه کسی پاسخگوی ضررهای هنگفت کسبوکارها نبود. متأسفانه زمزمههای آن تصمیم اشتباه این روزها با رنگ و لعاب دیگری در حال تکرار است. یکبار به اسم خروج ارز از کشور، یکبار در راستای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و دیگر بار برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان ایرانی، فیلتر تبلیغات در گوگل و تبلیغات در اینستاگرام مطرح میشود.
اگر با نحوۀ کار سیستم تبلیغات در گوگل اندکی آشنایی داشته باشید، احتمالاً بر نبود دانش کافی تصمیمسازان فیلترینگ گوگل ادوردز صحه خواهید گذاشت. تبلیغات در گوگل دارای سیستمی کاملاً هوشمند، هدفمند و دقیق است که کاربران براساس نوع نیاز و جامعۀ هدف و بر پایۀ بازدهی، به گوگل پول پرداخت میکنند.
مثلاً یک آژانس گردشگری با استفاده از سیستم تبلیغات در گوگل، برای جذب توریست خارجی، به ازای فروش تور، تکمیل فرم یا بازدید از سایت مبلغی را به گوگل پرداخت میکند. این مبلغ بهعنوان بودجه تبلیغاتی است که در برابر آن یک توریست جذب میکند، ارز به کشور وارد میکند، تعداد افراد بیکار را کم میکند و به نشاط و رشد اقتصاد کمک میکند. آیا این روال جاری سیستم تبلیغات در گوگل مغایر با اقتصاد مقاومتی و حضور موفق کسبوکارها در بازارهای خارجی و داخلی است؟
از سویی دیگر برخی چشمشان را بر هدفمندی و بهصرفهبودن گوگل ادوردز میبندند و از مفاهیمی همچون حمایت از شرکتهای دانشبنیان و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی سخن میگویند. شاید لازم است بیشتر به ظرف زمان و مکان توجه کنیم.
در شرایط تحریم بینالمللی و رکود بیسابقۀ اقتصادی که حجم بیکاران زیادتر، میزان درآمد کمتر و نرخ تورم روزبهروز بیشتر میشود، فیلتر سرویس تبلیغات در گوگل یا اینستاگرام مانند استفادهنکردن از دانش خارجی برای مداوای بیمار بدحال است. این مسئله به همان اندازه غیرمنطقی و عجیب است که تصمیمگیرندگان در برهههای حساس این کشور، برای دفاع در مقابل دشمنان به سلاحها و هواپیماهای آمریکایی و روسی نه میگفتند.
به نظر میرسد در این وضعیت به بازتعریف مفاهیم نیاز داریم. خودکفایی بهمعنای ازبینبردن برای ساختن نیست. حتی خودکفایی بهمعنای آن نیست که باید همهچیز را خودمان تولید کنیم. این آدرس غلطی است که سالهاست کشور را خموده و بدنۀ اقتصاد را در ورطۀ تکرار و شکست قرار داده است.
اگر میخواهیم برای خودکفایی در حوزۀ آیتی قدمی برداریم، شاید بد نباشد به نتایج سرمایهگذاریهای دولتی در ساخت موتور جستجوی داخلی نگاهی کنیم و اینبار هوشمندانهتر تصمیم بگیریم.
موتور جستجوگر فارسی پس از سالها کار و صرف بیش از 50میلیارد سرمایۀ دولتی، کمتر از 0.07درصد از سهم بازار جستجو در ایران را به خود اختصاص داده است. درحالیکه موتور جستجوی YANDEX در روسیه 51.6درصد از سهم بازار و موتور جستجوی Baidu در چین 68.78درصد از سهم بازار جستجوی کشور خود را دارند.
اقتصاد مقاومتی انتخاب استراتژیهای هوشمندانه و چابک برای تحقق و رشد اقتصاد است. سرویسهایی نظیر تبلیغات در گوگل و تبلیغات در اینستاگرام به کسبوکارهای ایرانی کمک میکند که بر پایه نتایج واقعی در کسبوکار، هزینه تبلیغات دهند و تصمیمات سریع و دقیق اتخاذ کنند.
در ابتدای شکلگیری کسبوکارهای کوچک، گوگل ادوردز به آنها کمک میکند تا با رقبای قدرتمند رقابت کرده و بخشی از بازار فروش را از آن خود کنند. فیلترینگ سرویسهای گوگل و اجبار بر استفاده از سرویسهای جایگزین داخلی، به حمایت کسبوکارهای نوپا و اجرای مفاد سیاست اقتصاد مقاومتی شباهت ندارد.
حمایت از شرکتهای دانشبنیان و ورود فضاهای علمی به عرصه تجارت لازمه رشد اقتصاد است؛ اما فیلترکردن به بهانه حمایت، بیش از آنکه نشانی از حمایت و رشد داشته باشد، فراهمآوری فضای رانت، غرضورزی و تعصب را بیان میکند.
زمزمه فیلترینگ سرویسهای آنلاین آمریکایی مانند تبلیغات در گوگل یا فیسبوک بیش از آنکه بستن سوراخی برای خروج ارز یا پاسخ به تحریمها باشد، محرومکردن صاحبان کسبوکارها از قدرت اطلاعات و هوشمندی در دنیای دیجیتال است.
اگر میخواهیم با بازوی دیجیتال مارکتینگ به اجرای اقتصاد مقاومتی کمک کنیم، باید بدانیم فیلترینگ تبلیغات در گوگل فقط ساختن دیوار بلند بیاعتمادی و ناامیدی بوده و درنهایت موجب شکست کسبوکارها میشود. بهتر است اگر بازی را بلد نیستیم، بازیگران را فیلتر نکنیم و برای تصاحب سهم عادلانه حرکت کنیم.
منبع : - Google Partner - Vdigimarketing
دیدگاه تان را بنویسید