دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
عقب نشینی خاتمی
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا: در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور پرداخته میشود.
کیهان: حسن روحانی چراغ بداخلاقیهای انتخاباتی را روشن کرد
هرچند اغلب بر ضرورت پرهیز از بداخلاقی و دوقطبیسازی در ایام انتخابات تاکید میشود اما همواره برخی جریانها هستند که حیات سیاسیشان به این دو وابسته است و از هیچ کاری در مسیر انجام آن دریغ نمیورزند.
کیهان در این خصوص نوشته: امسال، سال انتخابات است و از آغازین روزهای سال ظاهرا بنای تشکیک در انتخابات آغاز شده است. رویهای مرسوم در سالهای اخیر که از طرف برخی جریانهای سیاسی بدسابقه دنبال میشود و متأسفانه مواجهه بازدارندهای با آن صورت نگرفته است. آنها انتقام بیاقبالی مردم به جریان سیاسی مطبوعشان را از صندوقهای رأی میگیرند. حسن روحانی در آغازین روزهای سال جدید چراغ بداخلاقیهای انتخاباتی را روشن کرد و در دیدار نوروزی با مدیران ارشد دولت خود در سالهای 1392 تا 1400 گفت: «سال جدید سال امتحان نظام در انتخابات اسفند ماه است... چشم دنیا به انتخابات اسفندماه است تا ببینند و ببینیم سالم و رقابتی و آزاد برگزار خواهد شد یا نه.»
انتخاب او در سال 1392 تنها با 7 دهم درصد رأی بیشتر (269 هزار و 251 رأی)، آشکارترین نشانه این است که جمهوری اسلامی سالهاست از آزمون انتخابات سربلند بیرون آمده و انتخاباتی سالم، رقابتی و آزاد برگزار کرده است؛ حتی اگر این فرآیند منجر به انتخاب فردی شود که یکی از عوامل عقبماندگی کشور در دهه 90 باشد. مواجهه بدون تعارف و رودربایستی با مسئولان پرمدعا و شبههساز از هر حزب و گروهی که با هر نیتی بدون اسناد و مدارک معتبر در سلامت انتخابات، سازوکار آن و نحوه اجرای آن خدشه کرده و از این رهگذر موجبات دلسردی مردم از صندوقهای رأی و در نتیجه تضعیف انتخابات را فراهم میکنند، یکی از الزامات راهبرد مشارکت در انتخابات خواهد بود.
جوان: براندازان برای حفظ فرقه خشونتطلب هدفگذاری کردهاند
براندازان متفرقتر از همیشه در حال تقلا برای حفظ شریانهای حیاتیشان هستند و هر چند دولتهای حامیشان نیز به آنها پشت کردهاند اما یافتن منابع مالی جدید آنها را به هر کاری وامیدارد.
روزنامه جوان در این زمینه نوشته: آیا شکست پروژه فروپاشی و مهار ایران را باید به معنای پایان این مدل دشمنیها و پایان جنگ هیبریدی و شناختی دشمنان علیه انقلاب اسلامی و ایران عزیز دانست؟ ترویج ادبیات موهن و غیراخلاقی بیحد و مرز و نیز بسیار خشونتطلبانه، اهریمنسازی از رهبران انقلاب اسلامی و مسئولین نظام و نیز طرفداران و حامیان انقلاب اسلامی، تشویق به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه و حمایت از اقدامات جنایتکارانه بر علیه یک روحانی و نیز آیتالله سلیمانی، تشویق به عبور و نادیده گرفتن قوانین کشور و عبور از ارزشهای دینی و حتی عرفی جامعه و تداوم هجمه شناختی و معرفتی به قوه ادراکی مردم و دستکاری آن، نشانههایی از تلاشها برای حفظ هویت «برانداز» با جهتدهی آن به تعمیق رفتارهای فرقهای است. به زعم طراحان اصلی پروژه «ایران ۱۴۰۱»، «براندازی» ایدهای ناکام و شکست خورده است، ولی حفظ بدنه کوچک حامی آن برای پروژههای آینده، مهم و حیاتی بوده و امروز تنها راه آن، هویتسازی در قالب یک فرقه اجتماعی خشمگین و خشونتطلب است.
گزارش جام جم از کمپین براندازی از تهران تا پاریس
«گفتوگو برای نجات ایران» برخلاف عنوانش از سوی کسانی طراحی شد که کوچکترین علقه و مهری نسبت به ایران ندارند اما در پوشش این عناوین علیه ایران فعالیت میکنند.
جام جم در این باره گزارش داده: برگزاری یک کلاس آموزشی اینترنتی با عنوان «گفتوگو برای نجات ایران» مورد توجه رسانههای ضدانقلاب در خارج از کشور قرار گرفته است. این کلاس توجیهی توسط سازمان تروریستی منافقین برگزار شده و محوریت آن برعهده اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی بوده است. بعد از بیانیه موسوی و عدم همراهی اصلاحطلبان و بهویژه افکارعمومی در ایران با دستور او برای عبور از قانوناساسی فرمانی از پاریس رسید تا ویرانیطلبان به اشتراک برسند.
براساس این دستورالعمل ویرانیطلبان داخل و خارج توسط دو نفر از خدمتکاران مشاوران خارج از ایران میرحسین موسوی یعنی کیوان صمیمی و علیرضا بهشتیشیرازی در یک شبنشینی کلابهاوسی دور هم جمع شدند. برای اجرای این ایده، صمیمی و بهشتیشیرازی در تماسهای مکرر از افراد خود در داخل درخواست کردند که برای این نشست کلابهاوسی بهعنوان «نجاتایران» محتوا آماده کنند، محتوایی که بعدها مشخص شد در حد همان شبنشینی بوده و هیچ راهکار مشخصی ندارد مگر استفاده تام از بودجهای که از سرویس اطلاعاتی فرانسه آمده بود و مستقیم به جیب مشاوران موسوی میرفت. افرادی مانند علیرضا بهشتیشیرازی و کیوان صمیمی، از چهرههای مارکسیست نزدیک به فرقه رجوی هستند که همانند فرقه محبوب خود هدفی جز ویرانی ایران مد نظر ندارند.در طرح آنها یک تقسیمکار ویژه میان برخی عناصر گروهکی در داخل با سرپلهای آنها در خارج از کشور صورت گرفته بود تا فرآیند رهبری اغتشاشات بار دیگر از خارج به داخل منتقل شود.
راهبرد مقاومت، کارآمد و اثربخش
مهدی فضائلی تحلیلگر سیاسی در روزنامه صبح نو نوشته: اول؛ عربستان سعودی که از دیماه ۱۳۹۴، در یک تصمیم شتابزده- البته در پی رفتار خودسرانه و غیرقابل دفاع عدهای که به سفارت این کشور حمله کرده بودند- روابط خود را با ایران قطع کرده بود، از رئیسجمهور چین درخواست می کند برای عادیسازی روابط با جمهوری اسلامی ایران میانجیگری کند. دوم؛ عربستان سعودی که در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ میلادی، برابر با ۶ فروردین ۱۳۹۴، در رأس ائتلافی از کشورهای منطقه، حمله نظامی به یمن را با نام عملیات طوفان قاطعیت (عملیة عاصِفة الحزم) آغاز کرده بود، شکست را پذیرفته و برای خاتمه جنگ، با انصارالله یمن وارد مذاکره میشود. سوم؛ کشورهای عربی که پس از بحران سوریه، در حمایت از مسلحین و گروههای تکفیری، روابط خود با این کشور را قطع کرده بودند، یکی پس از دیگری دنبال ازسرگیری روابط با این کشور هستند و احمد ابوالغیط، دبیرکل مصری اتحادیه عرب نیز دیروز به صراحت اعلام کرد بشاراسد جنگ را بُرد و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب- که بیش از یازده سال پیش به حالت تعلیق درآمد- حتمی است. نتیجهبخشی راهبرد مقاومت در جریان هشت سال دفاع مقدس، به گفته سیدالشهدای مقاومت یعنی سردار سلیمانی، دفاع مقدس ما را چون قلهای در سلسله جبال مقاومت سربلند کرد و سپس در فلسطین، لبنان، عراق، ونزوئلا و... نیز اثربخشیاش را تکرار کرد و به نمایش گذاشت. این راهبرد البته بیهزینه نبوده و نیست اما اولا: هزینهاش از سازش و تسلیم به مراتب کمتر است و ثانیا: برخلاف راهبرد سازش که همراه با ذلت و سرافکندگی است، عزت و سربلندی را به همراه دارد که خود سرمایه و دستاوردی است بس ذیقیمت و غیرقابل ارزشگذاری مادی.
صبح نو عنوان کرد: نقشه راه اتصال اپوزیسیون برانداز و اپوزیسیون رادیکال داخلی
از سالها پیش ارتباط تنگاتنگی میان براندازان خارجی و رادیکالهای داخلی برقرار بوده و اکنون نیز آنها سعی دارند این پیوند وارد مرحله تازهای کنند.
روزنامه صبح نو در این ارتباط نوشته: جمهوری اسلامی ایران سالهاست با کارزار براندازان و معاندینی مواجه است که روزها و ماهها خوابهای آشفتهای را برای نظام میبینند. در این میان و طی کمتر از یک سال گذشته، میرحسین موسوی و یاران نزدیک او نقش مهمی در اتصال اپوزیسیون برانداز و اپوزیسیون رادیکال داخلی ایفا میکنند.
نشست کلابهاوس با عنوان «همایش گفتوگو برای نجات ایران» را باید اوج و قله اقدام ضدامنیتی یاران موسوی بهشمار آورد. علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران موسوی، در پلتفرم کلابهاوس با عنوان «همایش گفتوگو برای نجات ایران» در سخنانی گفت: «بعد از حوادث سال گذشته پنجره اصلاحات کاملا بسته شده است و با وجود وضعیت بهظاهر آرام فعلی، تغییر، یک امر قطعی است و ما باید خودمان را برای آن آماده کنیم.» اگرچه مواضع مغشوش و بیبنیاد بهشتی شیرازی و دیگرانی نظیر عبدالله مؤمنی، با دستگیری آنان همراه شد، لیکن این مواضع نشان از نوعی همسویی و سمپاتی میان رادیکالهای داخل (عمدتا از میان اصلاحطلبان تندرو) و شورشیان برانداز خارج از کشور دارد.
صبح نو: عقب نشینی خاتمی؛ تاکتیکی یا راهبردی؟
اگرچه بسیاری از اصلاحطلبان همچون خاتمی با ناآرامیهای سال گذشته برخوردی همدلانه داشتند اما با فروکش کردن التهابات سعی کردند مسیر خود را تافته جدابافتهای از براندازان نشان دهند.
صبح نو در این باره نوشته: خاتمی در التهابات اجتماعی سال گذشته، اگرچه میتوانست موضع فعالی را برای آرام کردن فضا بگیرد اما به جز پیامی کوتاه درباره فوت خانم مهسا امینی، عملا تصمیم به سکوت گرفت و تنها 50 روز بعد از اغتشاشات و زمانی که فضای سیاسی از همیشه شفافتر شده بود، براندازی را نامطلوب خواند و از زیبایی شعار «زن، زندگی، آزادی» سخن گفت.
رئیس دولت اصلاحات قصد دارد از فضای ایجاد شده در جامعه استفاده کرده و با تغییر جهت شعار «زن، زندگی،آزادی» به نفع جریان اصلاحطلبان در سال منتهی به انتخابات، بتواند فعالان جریان اصلاحات را به عرصه قدرت بازگرداند. موضعی که باید فراتر از جنبه تاکتیکی، تبدیل به راهبرد اصلاح طلبان شود؛ راهبردی که توانایی مرزبندی محکم با موسوی و اپوزیسیون خارج از کشور را داشته باشد و در عین حال از سوی خاتمی متوالی و مداوم باشد.مداوم بودن این سخنان نشانه ای برای نگاه راهبردی اصلاح طلبان به عرصه سیاست داخلی است. هرچند شکست اپوزیسیون برانداز و ریزش شورای همبستگی، از جمله مسائلی است که جریانهای اصلاحات و اعتدالگرا را علیرغم کارنامه ضعیفشان امیدوار کرده است که از این نمد برای خود حصیری ببافند و بتوانند به جریان قدرت بازگردند، آن هم در شرایطی که بخشی از اتفاقات و التهابات اجتماعی معلول به ضعف عملکردی آنان در سالهای گذشته برمیگردد. اما دامنه دار شدن این مواضع ممکن است امکان رقابت سیاسی به اصلاح طلبان عمل گرا و معتدل بدهد.
همشهری مطرح کرد: تنهایی پلیس در مقابله با بیحجابی
در طول ماههای اخیر پیشنهادات و اظهارنظرهای گوناگونی درباره چگونگی برخورد با مسائل اجتماعی از جمله در موضوع عفاف و حجاب مطرح شده است. در این فضا در نهایت طرح آماده شد که در حال اجرا از سوی فراجاست.
همشهری در این خصوص نوشته: طرح شنبه فراجا دارای 2پاشنه آشیل است؛ اول نظارت و برخورد با تجهیزات هوشمند و دوم ورود نهادها، سازمانها، بنگاهها و دکانها در ممانعت برای قانونشکنان. اما این دو هر دو نقص جدی دارند. اول اینکه تجهیزات دوربینی پلیس مگر چه میزان از شهر را پوشش میدهد؟ اما دوم و مهمتر اینکه آیا دوربین کافی است؟ نمیتوان با یک نسخه کلی نقش پلیس را به دیگران حواله داد؛ مثلا کافهها و رستورانها و دکانهای خصوصی شاید بتوانند همراه پلیس باشند و نسبت به محیط خود تذکر دهند، اما آیا این نسخه برای مترو، برای پارکها، فرودگاهها، مالها، قطارها و دیگر مکانهای عمومی هم مؤثر است؟ خدا را خوش میآید نگهبانی که نه آموزش دیده است و نه ممکن است انگیزه کافی داشته باشد و نه اساسا چنین ماموریتی داشته و دارد، بخواهد مانع آمد و شد قانونشکنها باشد و خدایی ناکرده در مواردی ولو معدود توهین بشنود؟ مهمتر از اجرای قانون، اقتدار قانون است. اساسا اقتدار یعنی چه؟ اقتدار یعنی اسم قانون مؤثر باشد و اساسا با وجود آن، کار به اعمال قانون نکشد؛ لذا نسخه ناقص شنبه سردار با این نقصهای جدی هم ثمربخش نیست و هم اقتدارشکن است و هم مردم عادی و کارگر و کارمند آموزش ندیده را مقابل قانونشکنان قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید