مدال «قوری» به گردن زن قهرمان!

آنها که کمی با فضای ورزش حرفه‌ای در ایران آشنا هستند سارا عبدالملکی را می‌شناسند، کاری که او کرده بی‌اغراق می‌تواند سوژه فیلم‌های هالیوودی باشد، شاید هنوز هم بسیاری با شنیدن نام سارا عبدالملکی به سرعت ناراحت شده و یاد اتفاق تلخی می‌افتند که زمستان سال ۹۴ برای او افتاد. او که عضوی از تیم ملی راگبی ایران بود در آن سال بر اثر یک حادثه رانندگی قطع نخاع شد.  داستان تصادف و ماجرای تلخی که بر او رفته بود، چنان غمگین بود که بسیاری از اهالی ورزش تلاش کردند هرطور شده به این دختر ورزشکار کمک کنند. اگرچه روند بهبودی او قریب به دو سال طول کشید، ولی مشخص شد که دیگر نمی‌تواند روی پاهایش بایستد و برای همیشه ویلچرنشین خواهد بود. با این حال، سارا که جنگندگی را از دوران نوجوانی آموخته بود از پا ننشست و یکی دو رشته ورزشی دیگر را امتحان کرد. او ابتدا به سراغ پرتاب نیزه رفت و سپس هم که سر از رشته پاراقایقرانی درآورد.

از همان سال تا امروز اما که سارا توانسته مدال خوش‌رنگ مسابقات آسیایی را در این رشتهبه دست آورد خیلی مشکلات بر او گذشت، اما آنچه حالا او را در فضای رسانه‌ای ایران مطرح کرده نه اراده پولادین او و نه موفقیت اخیرش که هدیه عجیب شورای شهر  به این قهرمان زن ایرانی است؛ یک دست قوری و کتری!

هدیه‌های میلیاردی شیوخ عرب به ورزشکاران را فراموش کنید، هیچ ورزشکاری در ایران هم انتظار ندارد چاه نفتی به نامش سند بخورد، یا خودروهای لاکچری سوپرمیلیاردی زیر پایش بیندازند، از امکانات بی‌شمار رفاهی در پی موفقیت‌های ورزشی در کشورهای دیگر هم بگذرید، اینکه یک مدال برنز برای یک ورزشکاری در کشوری دیگر به معنای تامین امنیت اقتصادی او و خانواده‌اش تا پایان عمر است. بی انصافی است بگوییم ورزشکاران ما این را هم در شرایط کنونی اقتصادی ایران خواستارند. اما حداقل می‌توانند حالا که قصد هدیه دادن دارند این هدیه صورتی توهین آمیز نداشته باشد! این حداقل خواسته آنهاست. بگذریم که قهرمان جهان کشتی حالا دارد دستفروشی می‌کند و بگذریم از مدال‌آور المپیکی که پشت فرمان مسافرکش شده است. اینها پیشکش دوستان، اما  حتی این بی‌تفاوتی بهتر است از هدیه شورای شهر کرج به این قهرمان ایرانی.