گزارشی از غارت ۳ کشور فرانسه، آمریکا و انگلستان از آثار باستانی ایران/ غارت واکینگ‌ها از فلات ایران

کد خبر: 879340

موزه لوور فرانسه، موزه متروپولیتن نیویورک و موزه بریتانیا؛ کسی ضرب و تقسیم نکرده، اما با یک نگاه ساده به هرکدام از این موزه‌ها می‌شود فهمید که تعداد اشیای عتیقه ایرانی در آن‌ها بیشتر از قطعاتی است که در خود ایران نگهداری می‌شوند. به عبارتی باید گفت: آن‌ها تاریخ باستانی ایران را غارت کرده‌اند.

گزارشی از غارت ۳ کشور فرانسه، آمریکا و انگلستان از آثار باستانی ایران/ غارت واکینگ‌ها از فلات ایران

روزنامه فرهیختگان: موزه لوور فرانسه، موزه متروپولیتن نیویورک و موزه بریتانیا؛ کسی ضرب و تقسیم نکرده، اما با یک نگاه ساده به هرکدام از این موزه‌ها می‌شود فهمید که تعداد اشیای عتیقه ایرانی در آن‌ها بیشتر از قطعاتی است که در خود ایران نگهداری می‌شوند. به عبارتی باید گفت: آن‌ها تاریخ باستانی ایران را غارت کرده‌اند. ساده‌دلانی هستند که می‌گویند این اشیا جایشان در آنجا امن‌تر است و غربی‌ها از آن‌ها بهتر و پیشرفته‌تر مراقبت می‌کنند؛ اما چطور می‌شود شیئی را که ۱۴ هزار سال در یک قبر سالم مانده بود برای ادامه بقا، محتاج به قاب‌های شیشه‌ای موزه لوور دانست؟ هیچ توجیهی در این‌باره پذیرفتنی نیست و اتفاقا بحث بر سر اشیای عتیقه ایرانی که توسط آمریکا، فرانسه و انگلستان سرقت شده‌اند، دقیقا همان نقطه‌ای است که تناقض غرب‌گرایی از یک‌سو و داعیه باستان‌گرایی ایرانی از سوی دیگر را مشخص می‌کند. سرقت اشیای عتیقه ایرانی توسط غربی‌ها در سه کانال صورت گرفته است. بخش اول از این مسروقات از زمان ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد و تا زمان کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به طول انجامید. در این دوره فرانسوی‌ها دست برتر را در میدان داشتند و کسر قابل‌توجهی از آنچه اکنون در موزه لوور نگهداری می‌شود مربوط به مسروقات همین دوره است. بخش دوم مربوط به آمریکایی‌هاست. آمریکایی‌ها بعد از کودتای ۲۸ مرداد نفوذ خود را در ایران افزایش دادند و با وجود کوتاه‌تر بودن زمان حضورشان نسبت به فرانسوی‌ها، به دلیل بی‌رقیب بودن‌شان در ایران به لحاظ سیاسی، طی همان مدت کوتاه اشیای بسیار زیادی را از کشور خارج کردند. بخش سوم مربوط به انگلیسی‌هاست. انگلیسی‌ها قبل از سارقان فرانسوی در کار اکتشاف و خارج کردن اشیای تاریخی از ایران بودند و بعد از روی کار آمدن آمریکایی‌ها هم همچنان بدون سروصدا کارشان را ادامه دادند. ایران در آن دوره با آمریکا و فرانسه قرارداد‌های ذلیلانه‌ای در مورد حق جست‌وجو و اکتشاف و واگذاری این اشیا منعقد کرده بود، اما انگلیسی‌ها همان دستخط ساده را هم به ایران نداده بودند. متاسفانه اکثر قوانین بین‌المللی بعد از غارت کشور‌های باستانی توسط غربی‌ها تنظیم شدند و به علاوه، در تنظیم این کنوانسیون‌ها هم نفوذ کشور‌های غربی به‌شدت موثر بود.

در بند سوم از ماده ۴ «کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود و صدور و انتقال مالکیت غیرقانونی اموال فرهنگی» مصوب ۱۴ نوامبر ۱۹۷۰ کنفرانس عمومی یونسکو آمده است: «اموال فرهنگی که به‌وسیله هیات‌های باستان‌شناسی، مردم‌شناسی یا علوم طبیعی با موافقت مقامات صلاحیت‌دار کشور مبدأ این اموال به دست آمده‌اند، جزئی از میراث فرهنگی کشور مقصد را تشکیل می‌دهند.» این بند که ظاهرا با کوشش دولت‌های غربی در کنوانسیون ۱۹۷۰ گنجانده شده است، خیال این دولت‌ها را از بابت دعاوی مربوط به رسمیت نداشتن قرارداد‌ها و استناد به جنبه استعماری آن‌ها آسوده می‌کند.

برخی ایرادات و ابهامات موجود در کنوانسیون ۱۹۷۰ موجب شد که یونسکو در سال ۱۹۹۵میلادی معاهده دیگری موسوم به «کنوانسیون یونیدروآ» (UNITROIT) را به‌منظور یکسان‌سازی سیستم حقوقی و قوانین داخلی کشور‌های عضو کنوانسیون۱۹۷۰ به تصویب برساند تا از آن طریق روند استرداد اموال فرهنگی- تاریخی را تسهیل کند و شتاب ببخشد. هنگام تصویب این کنوانسیون، کشور‌هایی مانند ایران، یونان، ترکیه، مصر، مکزیک و… که آثار تاریخی‌شان طی یکی دو قرن اخیر به یغما رفته، خواهان عطف بما‌سبق شدن کنوانسیون شدند، اما این تلاش با مخالفت شدید گروه کشور‌های غربی روبه‌رو و مقرر شد که کنوانسیون صرفا شامل مواردی شود که بعد از لازم‌الاجرا شدن آن واقع شده است. (فصل چهارم، ماده۱۰، بند یک)

اینکه مصر و ایران به ترتیب در سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ به کنوانسیون استرداد اموال فرهنگی پیوستند، اما فرانسه در سال ۱۹۹۷ به آن پیوست، نشان می‌دهد که کشور‌های غربی تا حصول اطمینان نسبت به اینکه اموال موجود در موزه‌هایشان با خطر استرداد مواجه نخواهد شد، حاضر به پذیرش تعهدات بین‌المللی نشدند.

فرانسه

موزه لوور بزرگ‌ترین محل نگهداری اشیای باستانی ایران در جهان است. لوور که به بزرگ‌ترین و پربازدیدترین موزه دنیا تبدیل شده، ٢٠ سالن بزرگ را به نمایش آثار ایرانی اختصاص داده و به عبارتی وسیع‌ترین بخش از این موزه مربوط به تاریخ ایران است. یک نگرش خودفروخته که در زمان پهلوی دوم تصمیم داشت از چنین موضوعی حساسیت‌زدایی کند، سعی در جا انداختن این نکته داشت که وجود این اشیا در آن موزه بزرگ و پیشرفته لااقل باعث می‌شود که مردم از سراسر دنیا نمود‌های تاریخی ایران را ببینند و با آن آشنا شوند؛ اما هیچ پاسخی در برابر این سوال قرار داده نشد که چرا مردم سراسر دنیا نباید در خود ایران این اشیا را تماشا کنند؟ آیا توریستی که هزینه بازدید از موزه لوور را می‌پردازد، در صورتی که این اشیا داخل ایران نگهداری می‌شدند حاضر نبود برای تماشای آن‌ها به موزه‌ای در اینجا بیاید؟ آن هم در حالی که اصل بنا‌ها (مثل تخت‌جمشید، تپه‌های سیلک، مقبره شوش دانیال و...) در ایران هستند و این اشیا از چنین بنا‌هایی سرقت شده‌اند.

خروج آثار تاریخی ایران به مقصد فرانسه یکی به موجب اجازه‌نامه ناصرالدین‌شاه به ماسل دیولافوا در سال ۱۲۶۳خورشیدی است و دیگری به موجب امتیازی که در دو مرحله طی سال‌های ۱۲۷۴ و ۱۲۷۷ (دوره مظفرالدین شاه قاجار) به «هیات انجمن علمی فرانسه» واگذار شد. حتی وقتی مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۶ (دوره پهلوی اول) امتیاز اخیر را ملغی اعلام کرد، کماکان به فرانسویان اجازه داد که به حفاری در شوش ادامه دهند و برخی آثار را با خود ببرند. همچنین در مواد ۱۲ تا ۱۴ قانون حفظ آثار ملی، مصوب ۱۲/۸/۱۳۰۹ حفاری تجاری در محوطه‌های باستانی به رسمیت شناخته و مقرر شد که نیمی از اشیای مکشوفه متعلق به کاشف باشد. خروج پاره‌ای اشیای تاریخی از کشور توسط هیات‌های خارجی بین دهه ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰ بر پایه همین قانون بوده است. جالب اینکه قانون مزبور هنوز رسمیت دارد و در دعاوی حقوقی مربوط به میراث فرهنگی مورد استناد قرار می‌گیرد. منتها دولت ایران از دهه ۱۳۵۰ موارد مربوط به حفاری تجاری را مسکوت گذارده است. اوج غارتگری فرانسوی‌ها از میراث فرهنگی ایران در دوره رضاشاه پهلوی و با موافقت مجلسی صورت گرفت که او را روی کار آورده بود. در ۹ اردیبهشت ۱۳۰۷ مجلس شورای ملی پیشنهاد دولت برای استخدام «آندره گدار» فرانسوی به‌عنوان مدیرکل آثار باستانی، کتابخانه، موزه و اشیای عتیقه ایران را به تصویب رساند. این مصوبه پنج سال بعد در ۱۲ آذر ۱۳۱۲ و پنج سال پس از آن در ۱۲ اسفند ۱۳۱۷ برای یک دوره پنج ساله جدید تمدید شد. به عبارتی یک فرانسوی در زمره مسئولان ایرانی در آمد و مسئولیت‌هایی را که معادل امروزی‌شان شامل معاونت میراث فرهنگی و گردشگری ریاست‌جمهوری و ریاست کتابخانه ملی است، یک‌جا به دست آورد.

آمریکا

دکتر مجد نویسنده کتاب «تاراج بزرگ»، بعد از دیدار از چند موزه آمریکایی می‌نویسد: «من از موزه‏هایی مانند موزه هنر در نیویورک و موزه‏های متعدد اسمیتسونیان در واشنگتن دیدن‏ کرده‏ام. امری که در همه آن‌ها مرا بی‏نهایت به حیرت انداخت این بود که موزه‏های مذکور تقریبا تمام آثار باستانی و مصنوعات هنری ایران را در فاصله زمانی ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۱ تصاحب کرده‏ بودند. به‌ویژه متوجه شدم موجودی عظیم اشیای دوران ساسانی و اسلامی ازجمله سفالینه‏های به‏ غایت منحصربه‌فرد و ارزشمند نیشابور در موزه متروپولیتن همگی در دهه ۱۹۳۰ به تملک این‏ موزه درآمده‏اند. یک محراب بزرگ ۱۴۰۰ ساله از جنس کاشی لعابی متعلق به اصفهان بیش از سایر اشیا توجهم را به خود جلب کرد. این محراب نیز در همان دهه ۱۹۳۰ به این موزه منتقل‏ شده بود، اما اثر هنرمندانه‏ای به این بزرگی که حدود ۱۳۰۰ سال در یکی از مساجد اصفهان آرام‏ گرفته بود چگونه از نیویورک سردرآورده است؟»

نفوذ آمریکا در ایران و خیز برداشتن آن‌ها برای غارت اشیای باستانی ایران با نزدیک شدن به دهه ۳۰ شمسی هر روز قوت بیشتری می‌گرفت. فشار‌های دیپلماتیک آمریکا بر فرانسه در نهایت منجر به عقد قراردادی بین ایران و فرانسه در ۱۸ اکتبر ۱۹۲۷ شد. طبق این قرارداد فرانسویان متعهد شدند که از حقوق خود در معاهده ۱۹۰۰ دست بکشند. یکی از افرادی که نقش بسزایی در لغو انحصار فرانسه در آثار باستانی ایران داشت آرتور پوپِ آمریکایی بود. او که اطلاعات فراوانی از فرهنگ و هنر اسلامی داشت در سال ۱۳۰۴ وارد ایران شد و در پی رفت‌وآمد‌ها و تلاش‌های فراوانش برای معرفی هنر ایران، به رضا شاه نزدیک شد و مورد حمایت او قرار گرفت. پوپ در مدت اقامت و حضور خود در ایران اقدام به خارج کردن آثار ارزشمندی از ایران کرد که خروج این آثار با کمک سفارت آمریکا در ایران و از طریق ارسال بسته‌های دیپلماتیک انجام می‌شد. دزدی‌های باند پوپ در ایران به قدری واضح بود که یکی از مهندسان معماری آمریکایی به نام مایرون اسمیت به دزدیده شدن محرابی ۱۳۰۰ ساله در مدرسه‌ای مذهبی در اصفهان و فروختن آن به موزه هنر متروپولیتن نیویورک توسط پوپ و باندش اشاره می‌کند. «در طول چند سال گذشته پوپ و دستیارانش با آنچه به نظر می‌آمد تحقیقات علمی در مورد منشا محرابی مهم است - که به تازگی به تملک موزه متروپولیتن در آمده - به گدار فضای گسترده‌ای برای جولان داده‌اند. مقامات ایرانی و بازاریان هم می‌دانند که این محراب را دلال عتیقه‌ای بدنام به نام رابنو به دستور پوپ از مدرسه امامیه اصفهان دزدیده است.» با وجود دزدی‌های فراوان پوپ در ایران و در کمال تعجب، رضاشاه در سال ۱۹۳۱ از او و در سال ۱۹۳۵ از همسرش با اعطای مدال ویژه‌ای به خاطر خدمات‌شان در زمینه حفظ بقایای آثار تاریخی ایران، تقدیر کرد. پوپ علاوه‌بر حمایت مستقیم رضاشاه از حمایت‌های محمدعلی فروغی و پسرش محسن فروغی نیز بهره‌مند بود و بسیاری از دزدی‌های خود را با پشتیبانی این دو نفر انجام می‌داد.

انگلستان

اگر آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها برای غارت اشیای عتیقه ایران، حکومت‌های وقت این کشور را مجبور به امضای قرارداد‌های ننگین کردند، انگلیسی‌ها حتی یک قرارداد ساده هم در این‌باره امضا نکردند و آثار باستانی ما را رسما دزدیدند و با خودشان بردند. کوه نور و دریای نور که جزء غنایم جنگی نادرشاه از هند بودند و با ارزش‌ترین جواهرات جهان در طول تاریخ هستند، تنها یکی دو مورد از سرقت‌هایی هستند که انگلیسی‌ها از ایران انجام دادند و نگاهی به موزه‌های بزرگ انگلستان نشان می‌دهد طی حدود ۱۵۰ سال اخیر چه اتفاق هولناکی در این زمینه برای ایران توسط انگلیسی‌ها رقم خورده است. دزدی‌های انگلیسی‌ها از آثار باستانی ایران، چون براساس تفاهمنامه‌ای با کشور ما نبود، بعد از انقلاب هم همچنان ادامه پیدا کرد. این وضعیت آنچنان ادامه یافت که سرانجام دولت ایران در سال ۱۳۷۹ خرید و فروش انواع فلزیاب را در ایران ممنوع کرد. فلزیاب عمده‌ترین وسیله‌ای بود که توسط آن به محل دفن اشیای عتیقه می‌شد دسترسی پیدا کرد. اما ممنوعیت خرید و فروش فلزیاب هم باعث نشد که انگلیسی‌ها پا پس بکشند و در سال ١٣٨٣ سرقت بزرگی از آثار تاریخی ایران صورت گرفت که مربوط به یکی از کهن‌ترین تمدن‌های تاریخ بشری بود. تمدن تاریخی جیرفت یا همان شهر دقیانوس مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح مملو از راز‌های سر به مهری است که به دلیل متوقف شدن طرح‌های باستان‌شناسی و کاوش‌های تاریخی و همچنین کندی در رمزگشایی الواح به دست آمده در این محوطه، همچنان در پرده‌ای از ابهام به سر می‌برند.

نام تمدن ارت که مردم محلی از آن به‌عنوان تمدن دقیانوس یاد می‌کنند، از زمانی بر سر زبان‌ها افتاد که غارتگران میراث تاریخی به جان این محوطه تاریخی افتادند. از این محوطه به‌عنوان قبرستان تاریخی مطوط‌آباد یاد می‌شود. پس از اینکه دشت‌های جیرفت سوراخ سوراخ شد و تعداد قابل توجهی از اشیای منحصربه‌فرد تمدن چند هزار ساله ارت به دست غارتگران افتاد، در نهایت مسئولان در آن زمان از حفاری‌های غیرمجاز جلوگیری کردند و با اقدامات انجام شده بخشی از این اشیا را از غارتگران بازپس گرفتند، اما بخش قابل توجهی از این آثار نیز به تاراج رفت و در این میان ۱۸ شئ منحصربه‌فرد از کشور انگلستان و شهر لندن سر درآورد و در معرض حراج در یکی از گالری‌های حراج آثار تاریخی بریتانیا قرار گرفت. با پیگیری‌های میراث فرهنگی و سفارت ایران و شکایت از گالری، از حراج این آثار جلوگیری شد و بالاخره پس از گذشت هفت سال از شکایت ایران، سرانجام در دوازدهم آبان ماه سال ۹۰ این ۱۸ شئ تمدن ارت دراختیار سفارت ایران در لندن قرار گرفتند.

بازگشت سرباز هخامنشی بعد از ۷۹ سال دربه‌دری

سردیس سرباز هخامنشی، یک قطعه تاریخی مربوط به بالاتنه و سر سرباز هخامنشی و همچنین نیزه اوست که سه سال پس از کشف در سال ۱۹۳۶ از ایوان جنوبی کاخ «شورا» ربوده شده بود و دوباره در سال ۲۰۱۱ از موزه هنر‌های زیبای مونترال کانادا که چنددهه پیش به آن اعطا شده بود، دزدیده شد. این شئ باستانی در پاییز سال ۲۰۱۷ برای حراج به نیویورک رسید و قرار بود پس از نمایش، بار دیگر در یک حراجی فروخته شود. دادستانی منطقه منهتن نیویورک پس از ثبت شکایت ایران، روند فروش این اثر باستانی را متوقف کرد و سرانجام دادگاه عالی نیویورک در همین شهر با استناد به اصل ممنوعیت معامله اموال مسروقه به بازگرداندن سردیس سرباز هخامنشی به ایران حکم داد.

طبق اعلام علی‌اصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در حاشیه جلسه هیات دولت روز یکشنبه پانزدهم مهرماه سال ۱۳۹۷ مراسم رونمایی از سردیس سرباز هخامنشی با حضور خبرنگاران برگزار می‌شود و پس از آن، این قطعه در شهر‌های مختلف کشور هم به نمایش گذاشته خواهد شد که مردم از نزدیک آن را ببینند. پیش از این هم ۱۰۸ قطعه اثر تاریخی مربوط به چغامیش خوزستان در سال ۹۴ و پیش از آن در سال ۹۰ آثاری مربوط تمدن ارت که از جیرفت دزدیده شده بودند به ایران باز گردانده شد که البته از این میان ۱۸ شئ تاریخی جیرفت که در گالری «برکت» با پیشنهاد ۱۵۰ هزار پوندی ایران به حراج گذاشته شده بود، به‌رغم تلاش‌های زیاد مسئولان میراث فرهنگی ایران نتوانستند آن را به خانه بازگردانند. این اشیا شامل دو کوزه، پنج جام، ۶ گلدان، یک کاسه و یک ظرف می‌شد. گفتنی است همچنان اکثر آثار باستانی ایران در سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلستان هستند و حتی برخی از آثاری که اخیرا از ایران دزدیده شده‌اند، مقابل چشم ایرانی‌ها در حراج‌های دبی، انگلستان و آمریکا معامله می‌شوند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت