وقتی نام چین و هند را ایرانیها گذاشتند!
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی با توضیح اینکه مادر "هاپلو گروپها " در ایران است، گفت: چینیها به سرزمینشان چین نمیگفتند و برای نخستینبار ایرانیها اسم این سرزمین را چین گذاشتند، همچنین نام هندوستان از طریق ایرانیها در دنیای مدرن منتشر شده است.
خبرگزاری تسنیم: سید محمد بهشتی در دهمین نشست تخصصی " ایران کجاست، ایرانی کیست" (مطالعات طرح آمایش سرزمین) با برشمردن تعدادی از خصوصیات فرهنگی ایرانیها، این ویژگیها را ناشی از قرارگیری این سرزمین در میانه جهان و جهانی بودن آن دانست.
بهشتی با بیان این نکته که ایران میانه جهان است، به بررسی خصوصیات طبیعی که منجر به این امر شده و تاثیرات آن، و همچنین اثرش روی ویژگیهای فرهنگی پرداخت.
وی با اشاره به شکل گیری تمدنهای اولیه روی کره زمین گفت: سرزمین ایران در بین چهار حوزه فرهنگی جهان قرار داشته و بررسی اسناد تاریخی دوره روم نشان میدهد در آن روزگاران حوزه دریای مدیترانه، سرزمین ایران، بخشهایی از آفریقا و هند و چین شناخته شده بودند.
به گفته وی، کاوشهای باستان شناسی نشان میدهد، ایران در میانه سرزمینهایی قرار دارد که برای نخستین بار در دوره نوسنگی انسان ابزار ساز، ابزارهای سنگی ساخت و بعدها از ابزارهای برنزی استفاده شد.
بهشتی با اشاره به کاوشهای باستان شناسی درباره انتشار نوع بشر روی زمین گفت: اگر فرض کنیم انسان هوشمند، نیای ما، ۶۵ هزار سال پیش از آفریقا خارج شده و حدود ۶۰ هزار سال پیش در سرزمین ایران مستقر شده است این استقرار در سایر نقاط دنیا مثل اروپا و شرق آسیا بسیار متاخرتر است و این تقسیم جمعیت از فلات ایران اتفاق افتاده است.
وی با استناد به کاوشهای ژنتیک، به توضیح هاپلو گروپ y. در دی انای انسان پرداخت و گفت: هاپلو گروپ Y. مانند یک شناسنامه است که از نسلی به نسل دیگر متنتقل میشود و از طریق آن میتوان رشته دقیق ژنتیک یک فرد را دنبال کرد تا جایی که با بررسی هاپلو گروپ جسد یک انسان متعلق هزار سال پیش میتوان نیای امروز او را شناسایی کرد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: هاپلو گروپها در طی سالیان جهش پیدا میکنند با این حال مادر و سرشاخه هاپلو گروپهای خارج از دنیای آفریقا، در سرزمین ایران بوده و از این طریق تقسیم شدند.
وی سرزمین ایران را یک چهار راه گیاه شناسی از دیدگاه گیاه شناسها دانست و گفت: بخشی از گونههای گیاهی از قارههای مختلف در سرزمین ایران وجود دارد به همین دلیل در مازندران و گیلان و آذربایجان گونههای گیاهی اروپایی، در بلوچستان گونههای گیاهی هندی و ... را میتوان پیدا کرد.
بهشتی با تاکید بر قرارگیری سرزمین ایران از نظر جغرافیایی در میانه جهان، این پرسش را مطرح کرد که با توجه به وجود یک پهنه وسیع برای برقراری این ارتباط در شمال دریای خزر تا دریای منجمد شمالی چرا این باریکه کوچک جنوب دریای خزر چنین نقشی در ابعاد مختلف انسان شناختی، زیست شناختی، زمین شناختی و ... دارد؟
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: مروری بر تاریخچه انسانی منطقه شمالی نشان میدهد خاستگاه آریاییها به عنوان یک قوم عشایری در شمال دریای مازندران بوده است، زادگاه ترکها نیز در مناطق شمال شرقی آسیا بوده و به تدریج به سمت جنوب از جمله ایران مهاجرت کردند.
وی افزود: مغولها نیز از مناطق شمال آسیا و استپها برخاستند و به سمت سرزمینهای جنوبی حرکت کردند.
تمدن در برابر جهان ظلمت
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در یک نسبت مقایسهای میتوان گفت: از منظر تمدن کره زمین را میتوان دو بخش جنوبی و عشایری در نظر گرفت، بخش جنوبی که گرمتر بوده و در آن حوزههای تمدنی مثل چین، هند، ایران و اروپا و ... ایجاد شده است و حوزههای عشایری که فاقد تمدن بودند.
بهشتی افزود: حوزههای عشایری از ابتدا تا حدود ۴۰۰-۵۰۰ سال پیش در قسمتهای شمالی زندگی میکردند که در اصلاحات دنیای متمدن به سرزمینهای آنها دیار ظلمات و حوزههای متمدن، ربع (یک چهارم) مسکونی میگفتند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در چین حدود ۲ هزار کیلومتر دیوار دفاعی برای جلوگیری از هجوم گاه و بیگاه مردم عشایری ساخته بودند.
وی در ادامه به دیوار جرجان (گرگان) در شرق دریای مازندران و دیوار دربند داریان در غرب این دریا در قفقاز اشاره کرد و گفت: در اروپا هم رومیها برای جلوگیری از تهاجم عشایر دیوارهای دفاعی میساختند.
بهشتی دلیل تفاوت زیستی بین تمدن و عشایر را بر پایه انتخاب ندانست و گفت: نیمه شمالی اوراسیا تا ۱۰-۱۲ هزار سال قبل زیر پوشش یخ بوده و ابعاد قطب شمال تا پشت کوهستان البرز امتداد داشته است بنابراین طبیعی است که در چنین موقعیت زیستی امکان شکل گیری تمدن وجود نداشت، به همین دلیل در استپهای شمالی شاهد تمدن نیستیم و این تفکیک واضح را بین دو گونه انسانی شاهد هستیم.
وی با طرح این پرسش که اگر فرض کنیم همه یخهای فعلی کره زمین آب شوند سطح آب دریاها چقدر بالا میآید؟ و با استناد به مطالعات نشنال جئوگرافیک، گفت: به طور مثال در جنوب دریای خزر یعنی استانهای مازندران، گیلان و گلستان که رشته کوههای البرز قرار دارند به دلیل اینکه ارتفاعات سدی را پشت دریا ایجاد کرده اند با بالا آمدن آب، چندان شاهد گسترش آن روی زمین نخواهیم بود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: اگر همین اتفاق در جبهه شمالی دریای خزر یعنی روسیه و قزاقستان بیفتد، با ۵ متر بالا آمدن آب دریا، شاهد پیشروی آب تا حدود ۵۰۰ متر در سطح زمین خواهیم بود و طبیعتا با خاک شور، کشاورزی غیرممکن است و بدیهی است که این عوامل مانع از ایجاد تمدن خواهد بود.
بهشتی گفت: عرصههای آبی در دورهای که عصر یخبندان عقب نشینی و زمین گرم میشد به وجود میآمد که خود مانع از پخش شدن حوزههای تمدنی بود.
وی در ادامه به بررسی شکل دریای مازندران در نقشههای جغرافیایی پرداخت و گفت: در دوران یونان باستان شکل خلیج فارس خیلی غلط ترسیم نشده، اما مشخص است که هنگام ترسیم شکل دریای مازندران خیلی نسبت به آن اشراف نداشته و آن را به متصل به اقیانوس منجمد شمالی میدانستند.
بهشتی افزود: در نقشههای قرن ۱۶ میلادی خلیج فارس به درستی ترسیم شده است، اما شکل دریای مازندران در جبهه شمالی کاملا اشتباه و در جبهه جنوبی نیز همراه با اشتباه ترسیم شده است که نشان میدهد اطلاعاتی از شمال این دریا وجود نداشته است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: روسها در قرن ۱۷ به عنوان یک تمدن در این منطقه شکل گرفتند و کم کم دریای مازندران نیز شناسایی شد.
اگر ایران نبود...
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با مطرح کردن این فرض که اگر فلات ایران به دلایلی وجود نداشت و دریای مازندران به خلیج فارس متصل میشد، گفت: اگر نیای ما از آفریقا خارج و به سرزمینهای اروپا و آسیا میرسید به دلیل دشواری عبور از جبهه شمالی بسیار دیر و سخت میتوانست خود را به شرق آسیا برساند و تمدن بسیار دیر به این مناطق میرسید و میتوانستیم همچنان شاهد انواع مختلف انسان ریختها مانند انسان پکنی، انسان جاوهای و ... باشیم که در اثر گسترش انسان مدرن نابود شدند.
وی با تاکید بر اینکه این مسئله فقط به انسان محدود نمیشود، گفت: اگر سرزمین ایران نبود، امروز فیل را در هندوستان نداشتیم چرا که روزگاری فیل از آفریقا کوچ کرده و از طریق سواحل خلیج فارس به هندوستان رسیده است، همینطور بسیاری از گونههای گیاهی نیز از طریق ایران از هندوستان به اروپا رسیده است.
سرزمینی در میانه جهان
بهشتی در ادامه ایران را سرزمینی در میانه جهان دانست و به بررسی تصور مردم هر حوزه از اندازه جهان پرداخت.
وی با بیان این نکته که چینیها به سرزمینشان چین نمیگفتند، گفت: نخستین تبادلات چین با خارج از سرزمین شان در دوره اردشیر هخامنشی بود و، چون اسم امپراتور نخستین قسمت این سرزمین «امپراتور چین» بوده ایرانیها اسم این سرزمین را چین گذاشتند و بعدها هم در اروپا و سپس چین مدرن استفاده شد.
بهشتی افزود: ترجمه نام اصلی و کهن سرزمینی که امروز به اسم چین میشناسیم، جهان است و در واقع به دلیل استغنایی که از نظر فرهنگی به دلیل تعامل با سایر سرزمینها احساس میکردند سرزمین شان را جهان و مرکز آن میدانستند.
وی همچنین به هندوستان نیز اشاره کرد و گفت: اسم سند از سوی هخامنشیان انتخاب شده است و واژه هند به معنای آن سوی سند است همچنین نام هندوستان از طریق ایرانیها در دنیای مدرن منتشر شده است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به تنوع فرهنگی، انسانی و زیستی هندیها گفت: جهان در تفکر هندی معادل شبه جزیره محل سکونتشان است و برای کشور خودشان اسم مشخصی نداشته و آن را دنیا یا عالم مینامیدند.
بهشتی در ادامه به قرارگیری دریای مدیترانه بین آسیا، اروپا و آفریقا اشاره کرد و گفت: مدیترانه از دو عبارت «مدیا» و «تریا» به معنی عرصه مرکزی و مرکز دنیا است.
وی با بیان این نکته که نه تنها از منظر فیزیکی بلکه از منظر ذهنی نیز جهان رومی دور دریای مدیترانه شکل گرفته است، افزود: به همین دلیل رومیها باوری را بیرون از این جهان قایل نیستند که مشابه انچه برای خودشان قایل باشد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برای نمونه به کتاب تاریخ طبیعی که در دوره روم نوشته شده است، اشاره کرد و گفت: در این کتاب مردمان آن سوی سرزمین ایران، افرادی بیسر که چشم، بینی و دهانشان یا کسانی با گوشهای بزرگ برای پرواز و ... تصور میشدند.
دیدگاه تان را بنویسید