مهمترین عروسی غرب ایران با دختر پادشاه چین
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی با تشریح اینکه چرا استرالیا افسانه و قصه ندارد، به توضیح نام چشمه علیها پرداخت که همه آنها معابد آناهیتا بودند، زیرا آناهیتا بانوی آب بوده، گفت: در ایران هیچ جایی وجود ندارد که نام تاریخی، قصه، اسطوره و افسانه نداشته باشد.
خبرگزاری تسنیم: رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی با تشریح اینکه چرا استرالیا افسانه و قصه ندارد، به توضیح نام چشمه علیها پرداخت که همه آنها معابد آناهیتا بودند، زیرا آناهیتا بانوی آب بوده، گفت: در ایران هیچ جایی وجود ندارد که نام تاریخی، قصه، اسطوره و افسانه نداشته باشد.
سید محمد بهشتی در تعریف قائمیت به ذات اظهار داشت: هر ایرانی، ایران و جهان را با مرکزیت زیستگاه خودش به جا میآورد و زیستگاه خود را مرکز جهان میداند.
وی به مراسم پیرشالیار در کوههای اورامانات کردستان اشاره کرد و گفت: پیرشالیار، شهریاری است که با دختر پادشاه چین ازدواج میکند و هر سال در زمستان که منطقه صعب العبور میشود عروسی پیرشالیار برگزار میشود به عبارت دیگر در روستایی کوچک در غرب ایران عروسی مهمترین فرد ده با دختر پادشاه چین برپا میشود و عروس را تا خانه پیر شالیار بدرقه کرده و همه روستا در آنجا غذا میخورند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: مزرعهای با وسعت ۱۶ هکتار در خور و بیابانک وجود دارد که در آن کمبوزه کاشته میشود و تعداد قصهها و افسانه و تمثیلهای این مزرعه بسیار زیاد است گویی هر چقدر منطقهای فقیرتر است، تعلق خاطر بیشتر بوده، بخش روایی غنایی بیشتری مییابد و قصه و افسانه و اسطوره بیشتری پیدا میکند.
وی در توضیح دلیل امر گفت: این مردمان با حل معادله پیچیده موفق شده اند در این مناطق شرایط زیست پیدا کنند بنابراین در اینجا انسان فرهیخته تری وجود دارد.
بهشتی یکی از اقتضاهای مجمع الجزایر زیستی بودن را ایجاد شبکههای زیستی دانست و با اشاره به میبد گفت: میبد حدود ۲۰ پارچه آبادی با مرکزیت میبد است و به عبارت بهتر یک منظومه زیستی ایجاد شده است که با سایر منظومههای زیستی منطقه مثل اردکان و ... پهنه زیستی با مرکزیت یزد را به وجود میآورند و سپس قلمرو زیستی مثل فارس و سرزمینی مثل ایران را شکل میدهند.
بهشتی افزود: در هر مقیاسی بحث قائمیت به ذات وجود دارد و به همین دلیل اگر مثلا از یک میبدی بپرسید اهل کجایی؟ خود را اهل میبد عضوی از یزد میداند.
به گفته رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، قائمیت به ذات به آنها اجازه میدهد در هر بزنگاهی به مثابه یک تن واحد عمل کنند که این امر چیزی بیش از تشکیل یک تیم است.
بهشتی گفت: وقتی تیمی تشکیل میشود در واقع برای اجزا استقلال قائل هستیم، اما تن واحد مرتبه بالاتری است و اجزا در ارتباط و پیوند خاصی با هم هستند.
وی جنگ ۸ ساله ایران و عراق را یک بزنگاه در تاریخ معاصر این سرزمین دانست و گفت: در جنبه فرهنگی ما نمیتوانستیم طولانیترین و ارزانترین جنگ قرن ۲۰ را بدون تکیه بر ویژگیهای فرهنگی خود ادامه دهیم یعنی کل ایران به مثابه یک تن واحد، اما هر کدام نقش خود را ایفا کنند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در ارتش مدرن اجزا باید به طور کامل بی اراده باشند و به همین دلیل در اموزش سربازها تا این حد تحقیر وجود دارد تا مقاومتی نسبت به فرمان مافوق وجود نداشته باشد.
بهشتی افزود: این در حالی است که در تن واحد همه باید خلاق باشند و نمیتوانند بی اراده باشند.
وی در ادامه به دو ویژگی کم حوصلگی و شجاعت مازندرانیها اشاره کرد و گفت: به همین دلیل در بزنگاههای دفاع مازندرانیها صف شکن بودند و به همین دلیل در هر عملیاتی نخستین شهدا از این منطقه بودند.
بهشتی گفت: مردم هر منطقه از ایران در جنگ ۸ ساله، نقش محصول تجربه تاریخی زیست خود را ایفا کردند مانند یک ارکستر با سازهای که یک آهنگ واحد را به وجود میآورد.
تبدیل ناکجا به جا
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: یکی دیگر از ویژگیهای مجمع الجزایر زیستی این است که ایرانیها به دلایل مختلف توانستند ناکجاها را به جا تبدیل کنند.
وی ناکجا را جایی فاقد هویت دانست و گفت: ناکجا یک پدیده زمین شناختی و اکولوژیک است همانطور بیشتر کشورهای جهان مثل استرالیا ناکجا است و واجد قصه و افسانه و تعامل تاریخی انسان نیست.
بهشتی همه نقاط ایران را جایی دانست و گفت: همه این نقاط قصه داشته و تعامل انسان با محیط سراز اسطورهها در میآورد و تاریخ آن را نمیتوان مشخص کرد و به همین دلیل جایی شده است.
وی با اشاره به چشمه علیهای مختلف در نقاط گوناگون ایران گفت: مطالعات باستان شناسی نشان میدهد بسیاری از این چشمه علیها معابد آناهیتا بوده اند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در توضیح ربط چشمه علی و معبد آناهیتا گفت: معبد آناهیتا جایی مقدس و آناهیتا ایزد بانوی آب است.
بهشتی افزود: اناهیتا در لغت به معنی پاکیزه و منزه بوده و معادل عربی آن بتول است.
وی با بیان این نکته که بتول لقب حضرت زهرا است، گفت: مهریه حضرت زهرا آب بوده پس در حقیقت حضرت زهرا معادل همان چیزی است که به آن آناهیتا گفته میشود.
بهشتی افزود: گوهر چشمهها کوثر است و سوره کوثر در قران در وصف حضرت زهرا نازل میشود و حضرت علی (ع) سر حوض کوثر ایستاده و آب تقسیم میکند، به همین دلیل به نام این مکان را چشمه علی گذاشته ایم.
وی با اشاره به تدوام تقدس مکان گفت: در ایران هیچ جایی وجود ندارد که نام تاریخی، قصه، اسطوره و افسانه نداشته باشد و به همین دلیل نامهای مکان زیادی مثل پلنگ چال و درکه در ایران وجود دارد که شاید معنای آن را ندانیم، اما مسما دارند، در حالیکه در بسیاری از کشورها نام اشخاصی مانند ملکه و فرماندهان را روی مکانها میگذارند و ما نیز در سالهای اخیر از همین روش تبعیت کرده ایم.
بهشتی قله دماوند را مثال زد و گفت: دماوند برای ما به مثابه یک پدیده زمین شناختی نیست بلکه جایی است که فریدون ضحاک را به بند میکشد و در ما احساسات را بر میانگیزاند، چون دماوند جایی است.
وی گفت: تاریخ بسیار طولانی ما از زیست در این سرزمین باعث شده است ما با هیچ ناکجایی مواجه نباشیم و به دنبال آن با هیچ ناکسی هم مواجه نیستیم، چون جایی بودن موکول به کسی و چیزی بودن است و همه چیز باید واجد ارزش باشد.
تبدیل جاها به ناکجا
بهشتی با بیان این نکته که بم دروازه هندوستان و کابل و به نوعی بارانداز است و از این مکان همه چیز به کشور توزیع میشود، گفت: امروز فقط قاچاقچیان مواد مخدر از این مسئلهاستفاده میکنند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در دوره جدید دلالت ها، نسبت اسم و مسما و جایی بودن را مخدوش کردیم.
بهشتی در توضیح خصوصیات جایی بودن گفت: وقتی کسی را به جا نمیآوریم در واقع اگرچه او جلوی چشم ماست، اما گویی در تاریکی به سر میبرد و نمیتوان او را شناخت، در حالیکه وقتی به جا میآوریم گویی او برایمان در روشنایی قرار میگیرد.
به گفته وی، جایی بودن باعث میشود ما نسبت به سرزمین خود در روشنایی به سر ببریم یعنی بدانیم آنجا کجاست و ساکنانش چه کسانی هستند.
بهشتی با اشاره به مخدوش شدن جایی بودنها در دوره معاصر (بعد از زمان رضا شاه) گفت: به همین دلیل استانهای ایران در تقسیمات کشور شمارهای شده اند و خطهای جداسازی استانها بی معنا و بدون توجه به مرزهای فرهنگی کشیده شدند.
وی با بیان این نکته که از دوره رضاشاه شاهد تاریک شدن هستیم، گفت: به مرور نامها شروع به تغییر میکند به طور مثال نام نصیرآباد به زابل تغییر کرد در حالی که زابل اصلی در افغانستان قرار دارد.
بهشتی در ادامه به تغییر نام بندر انزلی به بندر پهلوی، خیاف به مشکین شهر و ده خوارقان به آذر شهر و ... اشاره کرد و گفت: حتی امروز هم شاهد این نام گذاریها هستیم به طور مثال هم اکنون استان گلستان داریم در حالیکه هرگز در طول تاریخ این مملکت اسم یک جنگل روی یک استان نبوده است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تاکید کرد: این تغییر نامها باعث تاریکی و ظلمت و تبدیل جاها به ناکجاها میشود این در حالی است که اگر جایی بودن مکانها را به رسمیت بشناسیم به خودمان اجازه بسیاری از کارها را نمیدهیم.
دیدگاه تان را بنویسید