رکنا: معبد توتعنخ آمون، فرعون مصر برای مدتی طولانی پنهان بود. باستانشناسهای بسیاری طی سالهای طولانی در پیدا کردن محل این معبد ناموفق بودند. سرانجام در سال ۱۹۲۲ کنت کارنارون به همراه هارولد کارتر موفق به کشف این مکان مرموز شدند. بعد از اکتشاف، معبد پادشاه توت محل تجمع توریستهای بسیاری شد، ولی سرازیر شدن سیل جمعیت رازهای سیاهی را هم آشکار کرد. بعد از مدتی، کارنارون و کارتر به دلیل اختلاف بر سر اشیاء پیدا شده مجبور به تعطیل کردن معبد شدند. کارنارون به انگلیس برگشت، ولی کمی بعد بیماری مرموزی گریبان او را گرفت. خانوادهی کارنارون او را که دچار تبهای شدید شده بود به قاهره بازگرداند و او بعد از پنج روز کما، در حالیکه فقط ۴۷ سال داشت دار فانی را وداع گفت. عجیبتر اینکه سگ شکاری کوچک کارناورن که در انگلستان بود همزمان با مرگ او شروع به پارسکردن کرد و به طور ناگهانی جان داد. با مرگ کارنارون تنها بعد از دو ماه پس از کشف معبد توتعنخ آمون، نفرین بزرگ معبد به راه افتاد. همه در شوک بودند، چون درستی عبارت هیروگلیف ورودی معبد که میگفت: "مرگ سراغ کسانی که وارد میشوند خواهد آمد" اثبات شده بود. بعدها پسر
کارنارون گفت که زنی ناشناس بعد از مرگ پدرش سراغ او آمده و از او خواسته است که به مزار پدرش نزدیک نشود. بعد از لرد کارنارون، چند باستانشناس و توریست دیگر هم که وارد معبد شده بودند با بیماریهای مرموز جان باختند. پروفسور لافلور، در روز اول ورودش به منطقه چند بار به معبد رفت و شب همان روز در اتاق هتلش فوت کرد. دو دستیار کارتر هم به سرنوشت مشابهی دچار شدند. در مورد علت این حوادث مرموز، گفته شده است که ترکیب علم مصریان باستان در مورد زهرها و تمایل پادشاهان برای حفظ اسرارشان نفرین معبد را شکل داده است. در حالیکه محققان در تلاش برای رد نظریهی نفرین بودند چند نفر دیگر هم قربانی آن شدند. دکتر جمال الدین محرز از تکذیبکنندگان وجود نفرین، بقایای توتعنخ آمون را برای مطالعه بیشتر به آمریکا برد، ولی چند هفته بعد در سن ۵۲ سالگب به صورت ناگهانی فوت کرد. در سال ۱۹۸۰، تلویزیون انگلیس شروع به ساختن فیلمی به اسم "نفرین پادشاه توت" کرد، ولی در روز اول فیلمبرداری در معبد اتفاق بدی افتاد. بازیگر نقش اول فیلم از بلندی به زمین پرت شد و پایش از ده جا به طرز فجیعی شکست. بازیگر دیگری جایگزین او شد، ولی بقیه عوامل فیلم از
ادامهی کار سرباز زدند. داستانهای مرموز از این قبیل، فرضیهی نفرین را هنوز زنده نگه داشته است. مرگهایی که در پی بازدید از این معبد اتفاق افتاد باعث شد که بعضیها به ادامهی کار آن اعتراض کنند و بگویند که از اول هم نباید کسی وارد آنجا میشد. هنوز هم بعد از گذشت سالها، نه کسی توانسته توجیهی برای مرگهای مرموز بیاورد و نه فرضیهی نفرین را رد کند.
دیدگاه تان را بنویسید