خبرگزاری میزان: اقلیم خشک ایران همواره در طول تاریخ دغدغه ساکنان این سرزمین بوده است. دغدغهای که آرام آرام با اسطوره، داستان، شعر و هنر گره خورده و آیینها برای طلب باران از آسمان ساخته است. در آیینهای باران خواهی اصل بر به دنبال آب گشتن است، آبی که حاصل باران است و بارانی که ایزدان نگهبانان آن هستند و باران به فرمان آنها بر کشتزارها، بیابانها خشک، کوهساران، دریاها و زمین فرو میریزد.
عروسکها در تاریخ ایران همواره نقش آیینی داشتند و بعدها تبدیل به بازیچهای برای کودکان شده اند. یکی از مهمترین نقشهای عروسک ها، طلب باران است. امیر سهرابی، پژوهشگر حوزه عروسکها درباره آیینهای باران خواهی که عروسکها در آن حضور دارند، به خبرگزاری میزان میگوید: در اقصی نقاط کشور آیین باران خواهی با شکلها و نامهای متفاوتی برگزار میشود و در اکثر آنها عروسکها نیز حضور دارند. او درباره پراکندگی این مراسم در ایران میگوید: در حوزه خراسان، چولی قیزک آیین باران خواهی است و چم چمه گلین در ترک ها، چمچه خاتون در گیلان، بوکه واران در کردها، کوسا در عشایر زاگرس و اتلو متلو در جنوب خراسان برگزار میشود. در فرهنگ عروسکها و نمایشهای عروسکی آیینی و سنتی ایران برای هر کدام از این عروسکهای توضیحی آمده است. هر چند این آیینها در نقاط مختلف اسامی، اشکال و شیوههای متفاوتی دارد، اما گاهی از یک ریشه مشترک است.
اتلو اتلو نام شبه عروسکی آیینی است که در بیرجند برای طلب باران ساخته میشده است. اتلو متلو نام دیگر این عروسک است. در گویش خراسانی اتلو به معنی کسی است که لباس نامرتب میپوشد و حمام نمیروند. در این مناطق این عروسک را پس از ساخت در روستا میگردانند و میخوانند: اتلوی ما تنشه است/ اتلوی ما گشنه است/ای خدا خدا بارون کن/ بارون او شارون کن
بوکه وارانه بوکه واران در واژه کردی به معنای عروس باران است. کودکان کرد این عروسک را برای تمنای باران میسازند و ذر نمایش آیینی و عورکسی خاص و منحصر بفرد شرکت میدهند. به باور برخی نمایش عروسکی بوکه واران نمونه تغییر یافته ستایش ایزد بانوی آب است. بوکه وارانه در نقاط مختلف با اشعار و مراسمهای متفاوت اجرا میشود. تاریخچه ساخت عروسک باران به روشنی مشخص نیست. در ارتباط با ریشهها اعتقادی این عروسک آمده است که در یکی از روستاهای کردستان در ایام خشکسالی دختر ساداتی عروس خانوادهای میشود. در همان روز باران رحت خداوندی زمینهای تشنه آن روستا را سیراب کرد و مردم روستا قد این عروس سادات را مبارک میداند و پس از آن در ایام خشکسالی، در روستاهای کردستان عروسکی را میسازند و نامش را به خاطر آن عروس، عروس باران میگذارند تا باران ببارد. نباید فراموش کرد که ریشههای آیین بوکه بارانه با اساطیر و به طور مشخص ایزدبانو آناهیتا در ارتباط بوده است.
چولی قزک در شهر فردوس به عروسک باران خواهی چولی قزک میگویند. رسم بر آن است که بچهها چولی قزک به دست میگیرند و در صحرا و کوچهها به راه میافتند و شعر میخوانند و گاهی به در خانهها میروند و از صاحبخانه خورایهایی از قبیل: نخود و کشمش و حبوبات میگیرند. در بعضی شهرها، زنان بیوه نیز این مراسم به شیوه خاص خود اجرا میکنند. در پایان کار بچهها بر سر چولی قزک آب میریزند و گاهی سر او را در آب فرو میبرند، یعنی که خداوند ما را ناامید نخواهد کرد و باران خواهد آمد.
کترا گیشه صورت دیگر باران خواهی درست کردن عروس باران با قاشق چوبی بوده که در نقاط مختلف گیلان با نامها کترا گلین، کتراگیشه، ترک لیلی و کوکولیلی اجرا میشده است. عروس باران را بچهها در کوچههای ده میگرداندند و برایش شعرهایی میخواندند که مضمون آنها طلب باران و بیان زندگی سخت مردم بوده است. همه ده را با خواندن آواز میگشتند و از هر خانهای مقداری برنج، مواد غذایی و ظرف میگرفتند و سر چهار راه غذا میپختند و دست جمعی میخوردند. ظرفها را پس میدادند، اما کفگیر و قاشق چوبی که با آن عروسک درست میکردند را تا زمانی که باران نمیبارید به صاحبش پس نمیدادند.
چمچه گلین چمچه قاشقی چوبی و گود است که شکل کلی آن شبیه دستی است که آب بر میدارد. این مراسم با کار بچههایی شروع میشود که یکی از آنها چچه یا قاشق بزرگ چوبی در دست دارد. بچهها لباس عروسکی که از قبل آماده کرده اند به تن چمچه میپوشانند و آن را چمچمه گلین صدا میکنند. یکی از بچهها چمچه را دست میگیرد و همراه دیگر بچهها در حالی که ترانههای عروس چمچه و تمنای باران را میخوانند برای گرفتن هدیه به در خانههای روستا میروند. در هر خانه سطل یا ظرف آبی بر سر چمچمه میریزند و به بچهها هدیه میدهند. در پایان بچهها با موادی که جمع کردند، آش میپزند و بین خود و نیازمندان تقسیم میکنند. چمچه خاتون (روایت قزوین) چمچه خاتون عروسکی است آیینی که ریشه در اعتقادات و باورهای مردم استان قزوین دارد. این عروسک در هنگام بی آبی و نیت بارش باران ساخته میشده است. زمانی که مردم به مشکل بی آبی بر میخوردند، در هر منطقه از استان بانوی سالخوردهای که به همت بالا و ایمان شهره بود، عروسکی میساخت و به دست میگرفت و با بچهها که سمبل پاکی هستند، به در خانهها میرفت. این مهمانان ناخوانده، همه با هم
شعری را میخواندند و از صاحبخانه درخواست میکردند که به نیت آنها احترام بگذارد تا خداوند هم به نیت آنها احترام بگذارد و با نزول باران گره گشا باشد. صاحبخانه هم به نیت باران به بچهها هدیههایی میداد و دستهای عروسک را اندکی خیس میکرد. پس از مراسم همه اهالی جمع میشدند، آش میپختند و برای باراش باران دعا میکردند. آیینهای با ریشههای مشابه و شکلهای متفاوت برای تمنای باران در نقاط دیگر ایران نیز اجرا میشود که در آن عروسکها نقش آیینی دارند. در کنار این آیین ها، برخی از آیینهای تمنای باران بدون حضور عروسکها نیز اجرا میشود.
دیدگاه تان را بنویسید