نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف

کد خبر: 1190581

تصور کنید که یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم مکانیک‌ها، کارگران شهرداری، معلمان، یا پزشکان و پرستاران ناپدید شده‌اند. احتمالاً به‌زودی دردسرهای زیادی خواهیم داشت و کم‌کم فجایعی رخ خواهد داد. اما حالا فرض کنید شغل‌هایی مثل کارشنــاس راهبرد مالـــی، لابیگر، مدیرکل امور راهبردی یا دستیار ویژۀ مدیرکل در امور اداری یک‌شبه محو شوند؛ به نظرتان مشکل خاصی پیدا می‌شود؟ دیوید گریبر، استاد فقید انسان‌شناسی در مدرسۀ اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در سال 2013 یادداشتی جنجالی منتشـر کرد و مدعی شد که در جهان امروز دست‌کم نیمی از شغل‌ها کاملاً بیهوده‌اند و وجود آن‌ها جراحتی عمیق بر روان افراد جامعه وارد می‌کند. یادداشت او خیلی ‌زود محبوب شد و برش‌هایی از آن سر از در و دیوار متروی لندن درآورد. گریبر معتقد است کسانی که مشغول این‌قبیل کارها هستند روز را شب می‌کنند بی‌آنکه ارزش و معنایی در کار خود بیابند و بدتر آنکه نمی‌توانند از این بی‌معنایی سخن بگویند. بنابراین با معضلی نه صرفاً اقتصادی، که سیاسی و اخلاقی مواجهیم. او در این کتاب با بیانی روشن و طنزآمیز انواع شغل‌های مزخرف را برمی‌شمرد و می‌کوشد ریشه‌های پیدایش این شغل‌ها و علل ماندگاری آن‌ها را بکاود و در نهایت سرنخ‌هایی برای اندیشیدن به راه‌حل این وضعیت پیدا کند.

نظریه‌ای درباره شغل‌های مزخرف
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت