گزارش هزینهودرآمد خانوار ایرانی با واقعیت امروز منطبق است؟
آنچه جیب ایرانیها را خالی کرد
تازهترین گزارش مرکز آمار از هزینه خانوار ایرانی دیروز منتشر شد، گزارشی که جزئیات جالب توجهی از وضعیت کنونی خرج و مخارج جامعه ایرانی به دست میدهد. وضعیتی که البته رسانههای ایران هر کدام سعی داشتهاند به بخشی از آن بپردازند و قرائت خود را از دادههای مرکز آمار تیتر کنند. به گونهای که رسانههای نزدیک به دولت، آن را با تیترهایی همچون کاهش شکاف طبقاتی منعکس کردندو بیش از افزایش هزینههای زندگی روستایی و شهری روی کاهش ضریب جینی تمرکز داشتند و رسانههای منتقد هم جزئیات این گزارش را با پیشوندهایی همچون «یک گزارش عجیب» نقل کردهاند. اشاره آنها هم به نوعی غیرواقعی بودن دادههای این مرکز با واقعیتهای جامعه پیرامونی است. مصداق آشکار آن ادعای مرکز آمار ایران در افزایش 30 میلیونی درآمد بر هزینه! اینکه هر ایرانی به طور میانگین سالانه 30 میلیون بیشتر از هزینههایش، درآمد دارد!
درآمد بیشتر، هزینه کمتر!
پرتکرارترین بحث در رابطه با گزارش تازه که مورد توجه اغلب رسانهها هم قرار گرفته افزایش میزان درآمد خانوارهای شهری است که بنا به دادههای این مرکز حالا ۳۰ میلیون تومان بیشتر از هزینه آنهاست! مرکز آمار اعلام کرده است متوسط درآمد اظهارشده سالانه یک خانوار شهری در سال گذشته با رشد ۴۸.۵درصدی به حدود ۱۶۷میلیون تومان رسیده در حالی که هزینههای این خانوار با رشد ۴۸.۳درصدی به ۱۳۷ میلیون تومان رسیده است. هزینه خالص خانوارهای شهری در سال۱۴۰۱ به میزان ۴۸.۳درصد نسبت به سال ۱۴۰۰ بیشتر شده است. به طوری که شهرنشینان در سال۱۴۰۰ به طور متوسط در یک سال به طور خالص ۹۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان هزینه میکردند، اما در سال۱۴۰۱ این رقم به طور خالص به ۱۳۷میلیون تومان و به طور ناخالص به ۱۳۹میلیون تومان رسیده است.
گوشت و مسکن؛ جیببرهای ایرانیها
از هزینه کل سالانه خانوار شهری۳۷۶.۸۲۲هزار ریال با سهم ۲۷.۵درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۹۹۴.۶۳۸هزار ریال با سهم ۷۲.۵درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم مربوط به هزینه گوشت با سهم ۲۰.۷ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ۵۲.۵درصد مربوط به هزینهمسکن، سوخت و روشنایی بودهاست. متوسط درآمد اظهارشده سالانه یک خانوار شهری۱.۶۶۹.۶۴۱هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل ۴۸.۵درصد افزایش داشته است. بر این اساس در سال ۱۴۰۱ رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان میدهد که ۸.۳۲درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۱۶درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۵۱.۲درصد از محل درآمدهای غیرشغلی خانوار تأمین شده است.
درآمدها و هزینهها در 1401
طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی همهساله با هدف برآورد متوسط هزینهها و درآمد یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی در سطح کشور و استانها انجام میشود. این طرح از سال ۱۳۴۲ در مناطق روستایی و از سال ۱۳۴۷ در مناطق شهری به اجرا درآمده است. از سال ۱۳۵۳ علاوه بر هزینههای خانوار، اطلاعات درآمد نیز گردآوری شد. اهمیت این طرح در امکان بررسی روند مصرف کالاها و خدمات، مطالعه روابط متقابل ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی خانوارها، ارزیابی آثار سیاستهای اقتصادی در زمینه تامین عدالت اجتماعی و بررسی توزیع درآمد، بررسی خانوارهای زیر خط فقر و سرانجام نقش مهم آن در تامین اطلاعات موردنیاز حسابهای ملی و منطقهای بهخصوص در بررسیها و برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی کشور است.
تغییرات استفاده خانوار از وسایل زندگی
بررسی متوسط هزینه کل سالانه خانوارهای شهری نشان میدهد استان تهران با حدود 196میلیون تومان بیشترین و استان کرمان با حدود 79میلیون تومان کمترین هزینه را در سال ١٤٠١ داشتهاند. همچنین استان تهران با 230میلیون تومان بیشترین و استان خراسان شمالی با حدود 102میلیون تومان، کمترین متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری را در سال ١٤٠١ به خود اختصاص دادهاند. بررسی متوسط هزینه کل سالانه خانوارهای روستایی نشان میدهد استان مازندران با 130میلیون تومان بیشترین و استان سیستانوبلوچستان با 42میلیون تومان کمترین هزینه را در سال ١٤٠١ داشتهاند.
همچنین استان مازندران با حدود 168میلیون تومان بیشترین و استان سیستانوبلوچستان با 44میلیون تومان، کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی را در سال ١٤٠١ به خود اختصاص دادهاند. مقایسه درصد خانوارهای روستایی استفادهکننده از لوازم عمده زندگی در سال ١٤٠١ نسبت به سال ١٤٠٠ نشان می دهد خانوارهای استفادهکننده از اجاق گاز از 5/ 98 به ٨/ ٩٧، تلویزیون رنگی از 1/ 95 به ٦/ ٩٣، جاروبرقی از 9/ 68 به ٤/ ٦٩، ماشین لباسشویی از 8/ 59 به ٥/ ٦٠، یخچال فریزر از 2/ 55 به ٨/ ٥٤، اتومبیل شخصی از 9/ 35 به ١/ ٣٧، مایکروویو و فرهای هالوژندار از ٢/ ١ به ٣/ ٢درصد و ماشین ظرفشویی از 5/ 0 به ٤/ ٠درصد تغییر یافته است.
در سال ١٤٠١ عمدهترین نوع سوخت مصرفی ٤/ ٧٩درصد از خانوارهای روستایی برای گرما، گاز طبیعی (شبکه عمومی) و ٥/ ٩درصد نفت سفید بوده است. مقایسه درصد خانوارهای شهری استفادهکننده از لوازم عمده زندگی در سال ١٤٠١ نسبت به سال ١٤٠٠، نشان میدهد خانوارهای استفادهکننده از اجاق گاز از ٨/ ٩٨ به ٥/ ٩٨، تلویزیون رنگی از 6/ 97 به ٠/ ٩٧، جاروبرقی از ١/ ٩٢ به ٦/ ٩١، ماشین لباسشویی از ١/ ٨٨ به ٠/ ٨٨، یخچال فریزر از ٨/ ٧٠ به ٧/ ٦٧، اتومبیل شخصی از ٩/ ٥٣ به ٧/ ٥٣، مایکروویو و فرهای هالوژندار از ٩/ ١١ به ٩/ ١٢ و ماشین ظرفشویی از ٣/ ٨ به ٠/ ٨درصد تغییر یافته است. نگاهی به این دادهها نشان میدهد استفاده از لوازم خانگی به طور کلی در خانوارهای شهری کاهش یافته است، اما در خانوارهای روستایی به صورت محدودی افزایش یافته است. همچنین ضریب جینی با کاهش 0061/ 0واحدی به 3877/ 0 رسیده است؛ اگرچه این کاهش در ضریب جینی لزوما اتفاقی مثبت نیست زیرا رفاه خانوارها به صورت کلی افزایش چندانی در دهه اخیر نداشته است و تنها همگی با هم دچار افت رفاه شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید