خبرگزاری ایسنا: کارلوس کیروش که در منچستریونایتد تجربههای زیادی در زمینه مربیگری زیر نظر فرگوسن به دست آورد، مدتهاست که در تیم ملی فوتبال ایران فعالیت میکند و عملکرد قابل قبولی نیز ارائه داده است. مجله فورفورتو در شماره ویژه خود برای جام جهانی به سراغ سرمربی ایران رفته و با این مربی به گفتوگو پرداخته است. کارلوس شما هم به عنوان سرمربی فعالیت کردهاید و هم کمک مربی بودهاید؟ این دو چه تفاوتی با هم دارند؟ من معتقدم مهمترین تفاوت بین این دو واژه مسئولیت است. سرمربی یک رهبر است که تمام تصمیمات مختلف از جانب تیم را باید هدایت و مدیریت کند. در هر دو این موقعیتها شما نباید اصول خودتان را فراموش کنید و باید به این اصول پایبند بمانید. از سال ۱۹۸۴ مربیگری را شروع کردهاید. اگر قرار باشد الان به کارلوس کی روش ۳۰ ساله که میخواهد مربیگری را شروع کند چه میگویید؟ اگر قرار باشد یک نصیحت بکنم این است که صرف نظر از هر موقعیتی که فوتبال تو را در آن قرار میدهد، مثبت اندیش باش. این یک نصیحت ارزشمند، ولی اجرای آن بسیار سخت است چرا که با وجود آنکه خیلی از مردم فکر میکنند، مربیگری
کاری بسیار سخت و طاقت فرسا است. خیلی از مربیان جوان در این چند ساله توانستهاند به موفقیت برسند و در راس فوتبال دنیا قرار بگیرند. به نظر شما چطور این اتفاق رخ داده است. یک گام جلوتر از زمان بودن برای هر مربی در جهان لزوما واجب نیست با این حال تنها راه رسیدن به موفقیت محسوب میشود. اگر شما بخواهید به مربی بزرگی تبدیل شوید، سازگاری با شرایط و محیط یک اصل غیر قابل مذاکره برای موفقیت شما محسوب میشود. هر مربی بزرگی در جهان میداند چطور باید خودش را به شرایط داخل و خارج زمین وفق دهد. آیا من شیوه کاری خودم را نسبت به روزهای اول تغییر دادم؟ مربیان موفق خود را تغییر نمیدهند بلکه پیشرفت میکنند. شما هدایت بازیکنانی، چون زین الدین زیدان، دیوید بکام و کریستیانو رونالدو را بر عهده داشتید. آیا بازیکنان بزرگ مهارتهای یکسانی دارند؟ قطعا. بازیکنان بزرگ به خاطر جادو، شانس یا چیزهای دیگر تبدیل به بازیکنان بزرگ نشدهاند. آنها به خاطر دو عنصر مهم تبدیل به بهترین بازیکنان جهان شدند. یک هوش، رفتار منظم برای آمادگی برای جلسات تمرینی و همین طور مراقبت از خود و دوم که من بسیار به آن عقیده
دارم این است که ورزشکاران بزرگ از نظر ذهنی و روانی نسبت به ورزشکاران سطح عادی قویتر هستند و این فرق باعث میشود که آنها نسبت به بازیکنان دیگر متمایز شوند. شما به سرالکس فرگوسن کمک کردید تا با یک شیوه تاکتیکی منحصر به فرد بارسلونا را در لیگ قهرمانان اروپا در نیمه نهایی شکست دهد، چه کار کردید بازیکنان تاکتیک شما را درک کنند؟ بازی ساده فوتبال از چهار بخش تشکیل شده است. فضا، زمان، تعداد و ترکیب منظم موارد بالا. شما برخی از تیمها را میبینید که از نظر فضا در سطح خوبی قرار دارند، بعضیها در زمان و برخی دیگر نیز در تعداد. کیفیت آن بارسلونا باعث شد که منچستریونایتد بر روی تعداد و یا زمان تمرکز کند. ما در بازی برابر بارسلونا فضا را انتخاب کردیم و این باعث شد تمام تمرکز ما بر روی این بود که مناطق مختلف زمین را پوشش دهیم. جایی که بارسلونا در آن قدرتمند است. به زبان سادهتر بخواهم بگویم این است که ما فضاهایی که در آن بارسلونا قدرتمند بود را سعی کردیم تحت کنترل خود در آوریم. آیا فکر میکنید برخی از مربیان سعی دارند تا فوتبال را پیچیده جلوه دهند؟ بله. من هم از این طور افراد نیستم.
فوتبال بازی بسیار سادهای است. من کاملا معتقد هستم که روشهای ساده بهترین روش برای بازیکنانتان است تا بفهمند شما از آنها چه میخواهید. در فوتبال مانند زندگی کسانی که توانایی درک بالایی داشته باشند موفقتر هستند. من با فوتبال خیابانی بزرگ شدهام و خیلی آزاد فوتبال بازی میکردم. سپس مربی شدم و در مربیگری هم به اصل فوتبال و سادگی آن نیز اعتقاد داشتم. تنها از طریق سادگی است که یک مربی میتواند منطق و نگرش خودش را به بازیکنان انتقال دهد.
دیدگاه تان را بنویسید