کیروش خوب یا بد؟
کیروش در این چند سال نشان داده که با داشتن امکانات، «غیرممکن» وجود ندارد. او مرد شماره یک فوتبال ایران است و میخواهد شماره یک بماند.
سرویس ورزشی فردا: کیروش سال ١٣٩٦ رکوردی تاریخی برای فوتبال ایران به جا گذاشت. او تنها مربی تاریخ تیمهای ملی ایران است که توانسته دو بار پشت سر هم تیم ملی را به جام جهانی ببرد. سرمربی پرتغالی ایران بعد از جام جهانی ٢٠١٤ برزیل، ایران را به عنوان دومین کشور دنیا، راهی رقابتهای جام جهانی روسیه کرد؛ آن هم بدون شکست.
نمیشود از فوتبال در ایران حرف زد و از کارلوس کیروش نگفت. سرمربی پرتغالی تیم ملی که بدون تردید چندسالی میشود که تبدیل به مهمترین چهره فوتبالی ایران شده، این عنوان را در سال ١٣٩٦ هم به خودش اختصاص میدهد. نهتنها به خاطر دستاوردهای فنی که برای تیم ملی داشته، بلکه به خاطر اعمال نفوذ و قدرت بیحدوحصرش در فوتبال ایران. آنها که از نزدیک فوتبال را دنبال میکنند، متوجه تأثیر کیروش در فدراسیون و «بر» فدراسیون شدهاند. منتقدان جدی کیروش معتقدند رئیس فدراسیون فوتبال در ایران سمتی «دکوری» است و این کارلوس کیروش است که رئیس فوتبال ایران است. البته با نگاهی اجمالی به اتفاقات رخداده در سال گذشته، باید گفت: چنین ادعایی چندان اشتباه نیست ولی دست آخر باید به این نتیجه رسید که آیا رئیسبودن کیروش در فوتبال ایران منفعت داشته یا ضرر؟
کیروش در دوره هفت سال حضورش در ایران روزهای پرفرازونشیبی داشته ولی مورد ثابتی که همواره در این مدت داشته، «انتقاد» است؛ او هر بار اراده کرده، به فدراسیون فوتبال ایران و مسئولان ردهبالایش تاخته و از عدم توانایی آنها برای فراهمکردن شرایط مناسب برای تیم ملی گلایه کرده است. بیپولی، عدم تأمین پوشاک مناسب برای تیم ملی و از همه آنها مهمتر، نداشتن کمپ مناسب برای تیم، مهمترین انتقاداتی بوده که کیروش در سال گذشته به فدراسیوننشینها داشته است. البته او با تأثیر زیادی که دارد، مهرههای فدراسیون را هم جابهجا کرده؛ شاخصترین آنها علیرضا اسدی، دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال بود که در پی اختلافنظر شدید با کارلوس کیروش بالاخره از سمتش برکنار شد و جایش را به نفر دیگری داد.
کیروش با «شعبدهباز»خواندن اسدی او را آدمی معرفی کرد که در پی برداشتن سرمربی تیم ملی است و مخالف شماره یک برنامههای این تیم برای رسیدن به جام جهانی و موفقیت در آن. نتیجه این اختلافات این شد که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران مجبور شد عذر اسدی را بخواهد و او را از فدراسیون کنار بگذارد. علاوه بر این موارد، کیروش برنامههای لیگ ایران را هم تحت نظر گرفت. او که میخواست تیم ملی با بهترین شرایط ممکن به جام جهانی صعود کند، نظارت دقیقی بر برنامه سازمان لیگ داشت تا بتواند اردوهای مدنظرش در تیم ملی را پیاده کند. نتیجه برنامهریزی کیروش این بود که عدهای از مربیان لیگ از فشردگی برنامه و عدهای دیگر از طولانیشدن تعطیلات در لیگ گلایه کردند. طبق برنامهای که کیروش در سال منتهی به جام جهانی داده بود، ملیپوشان حاضر در لیگ تقریبا باید یکسوم وقت خود را در اردوی تیم ملی سپری میکردند؛
برنامه کیروش اردویی صدروزه را شامل میشد که برای همه مربیان از جمله آنها که تیمشان در لیگ قهرمانان آسیا حاضر بود، مناسب نبود. با این حال فدراسیون فوتبال با برنامه کیروش موافقت کرد و از مربیان لیگ خواست نهایت همکاری را با او داشته باشند. چند ماه قبل از آن، یعنی در سال ١٣٩٥، همین برنامهها و اردو، صدای برانکو ایوانکوویچ، سرمربی تیم پرسپولیس را درآورد و او علنا به جنگ لفظی با کیروش پرداخت. نتیجهاش کدورت شدید میان این دو نفر بود. بعد از برنامه جدید کیروش در سال ١٣٩٦ بسیاری منتظر بودند تا برانکو دوباره حملاتش را شروع کند ولی این بار خبری از صحبتهای تند برانکو نبود. البته برنامه کیروش در همینجا متوقف نشد. او که معتقد است ملیپوشان حاضر در لیگ، شرایط بسیار ضعیفتری در مقایسه با دیگر بازیکنان حاضر در جام جهانی دارند و از لحاظ بدنی نمیتوانند با آنها رقابت کنند، در اقدامی عجیبتر از مربیان لیگ درخواست کرد بعد از هر بازی در لیگ، بازیکنان تیم ملی را یکونیم تا دو روز در اختیارش قرار دهند تا ریکاوری شوند.
این موضوع که علنا «کمدانشی» مربیان حاضر در لیگ را نشانه رفته بود، با چند اعتراض پراکنده صورت گرفت و این بار به جای برانکو، زلاتکو کرانچار، دیگر مربی خارجی حاضر در لیگ و سرمربی سپاهان به آن تاخت. دست آخر، مثل بسیاری از برنامههای کیروش که عملی شد، این مربی پرتغالی در این مورد هم به خواستهاش رسید. با وجود این، کیروش باز هم دست از انتقاد برنداشت. او که توانسته بود برنامههای مدنظرش برای بازیکنان حاضر در لیگ ایران را پیاده کند، وقت و بیوقت به فدراسیون فوتبال تاخت و از عدم توانایی آنها برای تأمین بودجه گلایه کرد. کیروش البته در سال ٩٦ یک بار دیگر هم نشان داد علاقهای به کارکردن با دستیاران ایرانی ندارد. جواد نکونام، بازیکن موردعلاقه کیروش، در سال گذشته، آخرین قربانی «ایرانی» او بود.
جواد که از فوتبال خداحافظی کرده بود، چندصباحی دستیار کیروش شد و فدراسیون امید داشت کیروش با «نورچشمیاش» رفتار حسنهای داشته باشد ولی نکونام هم خیلی زود به سرنوشت دیگر مربیان ایرانی گرفتار شد تا سرمربی پرتغالی نشان دهد هنوز هم اوست که حرف اول و آخر را میزند. آخرین و البته تکراریترین انتقاد منتقدان کیروش هم به مرخصیهای زیاد او برمیگردد؛ خیلیها کیروش را یک مربی پروازی میدانند و بسیاری دیگر هم میگویند او «دندان ما را شمرده» و «خودش رئیس است» و نیازی به اجازهگرفتن از کسی ندارد. با این حال فدراسیون فوتبال همواره عنوان کرده مرخصیهای کیروش طبق برنامه قبلی است و هیچ مرخصیای را بدون اجازه و دلیل نرفته است.
کیروش خوب یا بد؟ کیروش مرد اول فوتبال ایران است؛ این را نمیشود نادیده گرفت. او برنامه میچیند، همه را وادار به رعایتش میکند و دست آخر به بخش زیادی از اهدافش خارج از زمین فوتبال میرسد. با این حال وقتی دستاوردهای او بررسی میشود، نتیجهگیری ساده است: حق با کیروش است. تجربه به خوبی ثابت کرد که اگر امکانات لازم در اختیار این مربی پرتغالی قرار بگیرد، تیم ملی افتخارات قابل توجهی میتواند به دست آورد. نتیجهاش همین صعود زودهنگام به جام جهانی، آن هم به عنوان دومین کشور بعد از برزیل است. کیروش خارج از زمین فوتبال میجنگد تا داخل زمین نتیجه بگیرد. او این کار را خوب بلد است.
سال ١٣٩٦ تیم ملی را بدون شکست نگه داشت و ایران را به عنوان قدرت آسیا به دنیا معرفی کرد. فرانسفوتبال، تیمش را برای دومین سال پیاپی به عنوان تیم سال آسیا انتخاب کرد و خود کیروش هم در زمره برترین مربیان ٢٠١٧ در رسانههای خارجی معرفی شد. گلنخوردنهای تیم ملی (به غیر از بازی با سوریه) تبدیل به امری حیاتی شد و دست آخر هم که رکوردی بیسابقه حک شد: ایران برای اولین بار در تاریخ دو بار پشت سر هم جواز حضور در جام جهانی را به دست آورد. رئیسجمهور از کیروش تقدیر کرد و مردم هم از داشتن چنین سرمربیای بسیار خوشحال هستند. حالا هدف کیروش در سال جدید هم کاملا مشخص است: او میخواهد شانس ایران برای صعود به مرحله حذفی جام جهانی را بیازماید؛ اتفاقی که تا به حال سابقه نداشته. با نگاهی به گروه شبهمرگ ایران (همگروهی با اسپانیا، پرتغال و مراکش) رسیدن به این هدف تقریبا غیرممکن است ولی کیروش در این چند سال نشان داده که با داشتن امکانات، «غیرممکن» وجود ندارد. او مرد شماره یک فوتبال ایران است و میخواهد شماره یک بماند.
دیدگاه تان را بنویسید