سناریوی تکراری مهماندوست با سواستفاده از مردم
قطعا مردم ایران احساسیترین مردم دنیا هستند و این موضوع یکی از بهترین خصوصیات مردم کشورمان است اما نباید سعی کرد از این احساسات پاک سواستفاده کرد و تمام موفقیتها را به نام خود و تمام مشکلات و بدبختیها را به تکواندو ایران نسبت داد.
سایت هواداران تکواندو: روز گذشته رضا مهماندوست در مصاحبهای متفاوت در خصوص مسائل مختلف صحبتهای جالبی را مطرح کرد اما در عین حال مانند سالیان اخیر در خصوص اتفاقات گذشته نیز به صحبت و گلایههایی پرداخت. صحبتهایی که باید دفاعیات طرف مقابل که فدراسیون و رئیس آن هستند نیز شنیده شود تا مردم در خصوص آن به بهترین شکل قضاوت کنند. ما نیز قصد نداریم به این اتفاقات دامن بزنیم و فقط هدف از نگارش این گزارش بررسی یکی از ادعاهای رضا مهماندوست است. سرمربی سابق تیم ملی مدعی است که در تمامی این سالها مردم به او محبت زیادی داشتند و او به نوعی خود را مدیون آنها و عاشق ایران میداند. مسئلهای که البته با شنیدن سایر صحبتهای او سوتفاهماتی را ایجاد میکند و به نظر میرسد کماکمان بیش از هر چیزی برای او مسئله مادی در اولویت قرار دارد. مهماندوست مدعی است تکواندو باعث اخراج او از محیط کارش شده است و او به خاطر تیم ملی دو سال بیکاری را متحمل شده و ضرر و زیان زیادی را نیز دیده است. او در پاسخ به اینکه "اگر فدراسیون روزی خواستار همکاری با او باشد حاضر به انجام این کار است" نیز بدون توجه به ادعای خود مبنی بر علاقه به مردم از دریافت 500 میلیون غرامت و ضرر مادی صحبت و شرط خود را پرداخت این مبلغ برای مذاکره میداند. ضرری که به نظر برای او قابل محاسبه ریالی است و هیچ اهمیتی نیز برای نقش تیم ملی تکواندو در رشد خودش قائل نیست. سرمربی موفق و سابق تیم ملی انگار به این نتیجه رسیده است که میتواند از تمام بیمهریها با دریافت پول گذر کند و برای همکاری با تیم ملی به توافق برسد.ای کاش مهماندوست یک بار نیز به این موضوع فکر کند که اگر او در حال حاضر بهترین مربی دنیا است(به ادعای خودش) فدراسیون و تکواندو ایران نقشی در این زمینه داشته است یا او حتی بدون داشتن پستی در تیم ملی به چنین موفقیتهای دست پیدا میکرد؟. آیا مهماندوست به این فکر کرده است که اگر در حال حاضر ماهیانه 4 تا 5 هزار دلار دریافتی دارد به خاطر اعتمادی بوده که تکواندو ایران به تواناییهای او کرده است و او نیز به بهترین استفاده را از آن برده است. قطعا داغ از دست دادن فرزند سنگینترین داغ دنیا است اما آیا به راستی و صادقانه مسبب تمام مشکلات این اتفاق فدراسیون تکواندو ایران است؟ قطعا مردم ایران احساسیترین مردم دنیا هستند و این موضوع یکی از بهترین خصوصیات مردم کشورمان است اما نباید سعی کرد از این احساسات پاک سواستفاده کرد و تمام موفقیتها را به نام خود و تمام مشکلات و بدبختیها را به تکواندو ایران نسبت داد. ای کاش مهماندوست یک بار در خلوت خود تمام سالهای حضور در تکواندو ایران را بررسی کند و با قرار دادن یک ترازو بی مهریها را در یک کفه و اتفاقات خوب و نقش فدراسیون ایران در ساختن مربی چون او را در یک کفه دیگر قرار بدهد تا شاید منصفانهتر صحبت کند. مهماندوست کاش حداقل در مصاحبه خود در پاسخ به بازگشت به ایران اعلام میکرد، با وجود ناراحتی از فدراسیون و رئیس آن به خاطر اثبات علاقهاش به کشور ومردمش حاضر به همکاری با تیم ملی ایران است. مهماندوست همچنان عزیز مردم و تکواندو ایران است اما امیدواریم در آستانه سال جدید او تلاش کرد کینه را از قلبش پاک و اتفاقات سالهای گذشته را فراموش کند و در غیر این صورت نیز تلاش کند از احساسات مردم استفاده ابزاری نکند.
دیدگاه تان را بنویسید