زلزله فوتبال در راه است

کد خبر: 764750

169 روز تا جام جهانی 2018 فرصت است که تیم ملی به آنچه که دلخواه کی‌روش است برسد. اینکه از تعداد 169 عضو چه تعداد روز کی‌روش به ملی‌پوشان فارغ از هر اتفاق و مسابقه باشگاهی می‌توانند در اردو باشند یک بحث است اما اینکه از این 169 روز که یک روز آن هم امروز سپری می‌شود چه استفاده بهینه‌ای می‌شود کرد و چه روزهایی باشگاه‌ها حق دارند بازیکنان خود را در اختیار داشته باشند، بحث دیگری است.

زلزله فوتبال در راه است

خبرگزاری فارس:اگر فدراسیون فوتبال هر چه زودتر بابت پیشنهاد کی‌روش برای در اختیار داشتن ملی پوشان بعداز هر بازی فکری نکند باید منتظر روزهای پر تلاطم فوتبال باشیم.

169 روز تا جام جهانی 2018 فرصت است که تیم ملی به آنچه که دلخواه کی‌روش است برسد. اینکه از تعداد 169 عضو چه تعداد روز کی‌روش به ملی‌پوشان فارغ از هر اتفاق و مسابقه باشگاهی می‌توانند در اردو باشند یک بحث است اما اینکه از این 169 روز که یک روز آن هم امروز سپری می‌شود چه استفاده بهینه‌ای می‌شود کرد و چه روزهایی باشگاه‌ها حق دارند بازیکنان خود را در اختیار داشته باشند، بحث دیگری است.

به کی‌روش باشد و کی‌روشی دوستان از این 169 روز حداکثرترین روزها باید برای تیم ملی باشد و بس. اولویت بودن تیم ملی و موفق بودن در جام جهانی آن هم به هدف صعود از یک گروه سخت برای کی‌روش و همه آنهایی که بی‌چون و چرا طرفدار برنامه‌هایش هستند مهمترین مسئله است اما شاید گاهی بد نیست همه چیز از یک زاویه دیده نشود.

فدراسیون فوتبال فقط روی کاکل تیم ملی و کی‌روش نمی‌چرخد، مهدی تاج و دوستانش در فدراسیون بهتر از هرکسی این را می‌دانند. همین چندی قبل بود که کنفدراسیون فوتبال آسیا در اطلاعیه‌ای برای امتیاز دهی و تعیین سهم فدراسیون‌ها در لیگ قهرمانان آسیا سطح کیفی تیم‌ها و کسب مقام در این رقابت‌ها را یکی از موارد مهم قلمداد کرد. پس در چنین شرایطی نادیده گرفتن وضعیت کیفی 4 تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا بی انصافی و بی‌توجهی به آینده فوتبال باشگاهی ایران است.

قرار نیست به خاطر جام جهانی همه پل‌های آینده خود را خراب کنیم یا به خاطر لیگ قهرمانان آسیا جام جهانی را فدا کنیم. در هیچ کشور و قاره دیگری هم تورنمنت‌ها فدای هم نمی‌شوند و هرکدام از مسابقات در جای خود اهمیت دارد و برایش تلاش می‌شود اما از وقتی که کی‌روش پا به فوتبال ایران گذاشته است بحث کم‌رنگ جلوه دادن اهمیت لیگ قهرمانان هم باب شده آن هم در حالی که تیم‌های ایرانی سال‌هاست در حسرت قهرمانی در همین مسابقاتی است که کی‌روش آن را به میکی‌موس تشبیه کرد.

اما دلیل مطرح شدن این مباحث چیست؟ چرا باز فلش بک زدیم به ماجراهایی که چندین سال است موضوع تکراری فوتبال ایران شده است؟ همه چیز بازمی‌گردد به پیشنهاد قابل تأمل کی‌روش. در اینکه مرد پرتغالی و کم حوصله تیم ملی در این روزها همه لحظات را در فکر جام جهانی و چگونگی آمادگی تیم ملی است، شکی نیست. در اینکه او اعتبار و شخصیت کاری‌اش در این حرفه برایش از هر چیزی مهمتر است هم تردیدی نیست. اما در نقطه مقابل کی‌روش مردانی هستند که توقع از آنها اگر بیشتر از کی‌روش نباشد کمتر نیست.

روزی که پیشنهاد کی‌روش بابت در اختیار داشتن بازیکنان ملی‌پوش بعد از هر هفته لیگ مطرح شد، اولین جرقه نارضایتی‌ها زده شد اما طبق معمول فدراسیون فوتبال تا این لحظه خودش را کنار کشیده است و کی‌روش هم این روزها به ایران بازمی‌گردد و عجیب است که فدراسیون فوتبال هر روز دست روی دست می‌گذارد و نمی‌خواهد فکری به حال پیشنهادی کند که شاید خودشان هم چندان آن را قبول نداشته باشند.

کی‌روش عنوان کرده بازیکنان را یک روز و نیم می‌خواهد نه برای ریکاوری بلکه برای آماده‌سازی ذهنی بازیکنان برای جام جهانی. البته مسئله عجیب این است که شاکله اصلی تیم کی‌روش را مردان لژیونر ایرانی تشکیل می‌دهند و قاعدتا فضای ذهنی بازیکنان لژیونر ایران فضای جام جهانی را اینقدر درک می‌کنند که نیازی نباشد مردان ملی‌پوش حاضر در لیگ برتر اینطور بین باشگاه و تیم ملی گیر کنند. چون قاعدتا کی‌روش این فشار را به لژیونرها نمی‌تواند بیاورد که بعد از هر هفته لیگ‌شان برای اردوی یک و نیم روزه به ایران بیاید و طبیعتا همه تمرکز کی‌روش روی ملی‌پوشان داخلی است و جالب است کی‌روش می‌داند که برخی از مربیان وتیم‌ها چه اهمیتی بین هواداران دارند و مطرح شدن چنین پیشنهادی ولو برای موفقیت در جام جهانی برای هوادارانشان چندان مهم نیست. شاید این ایده کی‌روش خیلی هم خوب باشد اما به شرطی که سازوکار آن هم مهیا باشد. درست از روزی که این پیشنهاد رسانه‌ای شد از واکنش‌های برانکو می‌شد این حدس را زد که چه موضعی نسبت به آن دارد. برانکو که سال گذشته هم به دلیل همین اتفاقات مشابه با کی‌روش وارد جدل لفظی شد، کاملا عیان و مشخص بود که نسبت به خواسته امسال سرمربی تیم ملی واکنش داشته باشد و نخواهد خنثی و بدون عکس‌العمل از کنار آن بگذرد. بی‌شک برای برانکویی که تا چند قدمی فینال آسیا رفت و نتوانست به سال‌ها حسرت پرسپولیس پایان دهد، به همین راحتی نخواهد بود که بازیکنان اصلی‌اش را بعد از هر بازی از دست بدهد.

به برانکو باید مربی مثل کرانچار را اضافه کرد. مرد کروات دیگری که از قضا او هم سابقه خوبی در ارتباط با کی‌روش ندارد و حتی در یکسری مقاطع در سال‌های اخیر با سرمربی تیم ملی وارد چالش‌های عجیبی شد. کرانچار در یکی از اظهارات اخیر خود اعلام کرده که این تصمیم کی‌روش را درک نمی‌کند. حالا شما فرض کنید فردا روزی این پیشنهاد که به باشگاه‌ها به صورت رسمی ابلاغ شده حالت جدی بگیرد. آیا شفر آلمانی مرد شماره یک این روزهای استقلال که نور امید را به آبی‌ها بازگردانده به راحتی از ملی‌پوشانش می‌گذرد؟

ظاهرا فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته بین کی‌روش و مربیان لیگ برتری جلسه‌ای بابت ایجاد تعامل و همفکری برگزار کند. هر چند که برگزاری این جلسه از سال‌ها قبل طلب شده و مورد نیاز بود اما فدراسیون همیشه به عناوین مختلف این نشست را برگزار نکرده و اکنون هم برگزاری جلسه‌ای که قرار باشد یکی از مربیانش به صورت جدا با سرمربی تیم ملی جلسه داشته باشد روی خوشی ندارد. جلسه‌ای که در آن برانکو نباشد و قرار باشد سرمربی پرسپولیس به صورت جداگانه با کی‌روش رو در رو شود آیا نوعی تبعیض بین مربیان لیگ برتری به خصوص مربیان خارجی که سابقه‌شان نشان می‌دهد دل خوشی از کی‌روش ندارند نیست؟ آیا این روزها شفر کمتر از برانکو نیازمند بازیکنان اصلی‌اش است؟

لیگ به روزهای حساس خود می‌رسد و تجربه نشان داده حتی مربیان وطنی چه آنها که به صورت لسانی و چه آنها که به صورت قلبی از کی‌روش و برنامه‌هایش دفاع کردند با یک برد مویز می‌شوند و با یک باخت غوره و تازه در آن شرایط است که عقیده اصلی خود بابت پیشنهاد کی‌روش را نشان می‌دهد. آیا فدراسیون بابت چنین روزهایی و مطالبات سایر مربیان فکری کرده است؟

اینکه کی‌روش از فدراسیون خواستار بازی‌های مهم و بزرگ تدارکاتی باشد حق اوست. اینکه او دنبال برگزاری اردو به وقت مناسب باشد، حق اوست. اما فدراسیون چرا قبل از مشورت با مربیان لیگ به خصوص 4 تیمی که در لیگ قهرمانان آسیا هستند ابلاغ پیشنهاد کی‌روش را داده‌ و این جای بحث و تبادل نظر دارد؟ به نظر می‌رسد این روزها همراه با تب و تاب زلزله در کشور باید منتظر زلزله چند ریشتری در فوتبال ایران باشیم و همین روزها است که شمشیرهای مربیانی چون برانکو، شفر و کرانچار برای ایستادگی مقابل خواسته کی‌روش از غلاف درآید و این فدراسیون است که می‌ماند و حوضش که هیچ گاه به موقع نوشدارو برای سهراب نداشته است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت