خبرگزاری تسنیم: همه چیز آماده بود برای ثبت یک نتیجه خوب در قهرمانی امیدهای بانوان آسیا، نتیجهای که آنقدر غیر ممکن نبود که از هدفگذاریش تعبیر به سنگ بزرگ کنیم.
از همان روزی که جدول قرعه کشی مسابقات مشخص شد،کادر فنی تیم ملی والیبال بانوان قهرمانی زیر ٢٣سال کشورمان هدفشان را روی جایگاه پنجم و ششم قرار دادند.جایگاهی که پس از حضور ده روزه تیم ملی امیدهای ایران در اسلوونی و تمرین و مسابقات برون مرزی بیشتر و بیشتر به یک باور تبدیل شد که تیم بانوان ایران در تایلند به هدفشان میرسد. کادر فنی تیمش را از بین بهترینهای این رده سنی انتخاب کرد. آنالیزور تیم ملی تک تک آنها را در مسابقات مختلف مورد ارزیابی قرار داد و پس از دو مرحله رقابت انتخابی در نهایت ١٢ بازیکن را انتخاب کردند.
تیم در اوج آمادگی و روحیه بالا عازم تایلند شد تا با صعود دو سه پلهای نسبت به دوره قبل قهرمانی امیدهای آسیا به تهران باز گردد.پیروزی برابر دو تیم مالزی و نیوزیلند امیدواریهای تیم را برای رسیدن به هدفشان بیشتر کرد.
اما مرحله دوم مسابقات شکل دیگری برای تیم ایران رقم خورد. دو شکست برابر تیمهای ویتنام و ژاپن سرآغاز شکستهای تیم ایران در این مسابقات شد.شکست برابر ژاپن و ویتنام خیلی غیر طبیعی نبود و کادر فنی هم از قبل پیش بینی باخت مقابل این دو تیم را کرده بود. اما باخت برابر چین تایپه در هیچ کدام از پیشبینیها جایی نداشت. رقابتی که تیم ایران را از تمام برنامه ریزیهایش دور کرد.
پیدا کردن چرایی این باخت را باید در میان بازیکنان تیم جستجو کرد، بازیکنانی که نمیتوان برچسب بیتجربگی را برای باختشان مقابل چین تایپه به آنها نسبت داد.اما حاشیه و اختلاف بین آنها را باید پذیرفت، حاشیه ای که در زمین مسابقه باعث شد همدلی و همبستگی لازم را برای کار تیمی نداشته باشند، فریادهای سیما صدیقی کنار زمین هم نتوانست برای جمع وجور کردن کاری کند.
در کنار این حاشیه ایجاد شده توسط چند بازیکن باید به مسمومیت بدهنگام کاپیتان هم اشاره داشت، مسمومیتی که در آستانه حرکت تیم به سالن مسابقات یقه نگین شیرتری را گرفت و دست کادر فنی را در پوست گردو گذاشت. گویا همه چیز دست به دست هم داده بود تا چین تایپه پیروز میدان باشد.چرا که دومین پاسور تیم نیز در اواسط بازی مصدوم شد تا تیم دو پاسور خود را در این زمین نداشته باشد.
روز بد تیم ایران در بازی با هنگکنگ نیز تکرار شد،در واقع میتوان بیشترین ناکامی تیم ایران را در بازی با هنگ کنگ دانست. تیمی که به لحاظ قدی آنقدر کوتاه بود که بلند قامتان تیم ایران در مقایسه با این تیم خود را برنده میدانستند، اما آنها برای پیروزی برنامه ریزی خاصی کرده بودند و مبنای بازی را روی قدرت قرار دادند.
نتایج ست های بازی (٢٥-١٤، ٢٥-٢٢، ٢٥-١٨ )مشخص است که حال تیم ایران همانند حال کاپیتان خوب نبود. آگاهی کادر فنی از اختلاف و حاشیه ایجاد شده در بین اعضای تیم نیز نتوانست کاری از پیش ببرد، تیمی را که به راحتی می توانستیم شکست بدهیم به سادگی از سد تیم ما گذشت؛ تنها به خاطر دو، سه بازیکن که حاشیههایی را از بیرون وارد تیم کرده بودند.
دیگر تیم از اهدافی که ابتدا ترسیم کرده بود خیلی دور شده بود و برای کسب عنوان هفتم مسابقات آماده شد تا حداقل با یک پله صعود نسبت به دوره قبل از این رقابتها خداحافظی کند.
اما گویا برد برابر تیمی که در مرحله مقدماتی آنها را شکست داده بودیم این بارن یز کار آسانی نبود. مالزی که از مرحله دوم مسابقات بازیهای بهتری را به نمایش گذاشته بود با چهرهای متفاوت برابر ایران حاضر شد. بازی بسیار نزدیکی که در 5 ست برگزار شد. پیروزی مقابل مالزی کم ترین توقعی بود که از تیم میرفت. اما به رغم بازی نزدیک دو تیم مقابل یکدیگر تیم ایران شکست دیگری را در این مسابقات به نام خود ثبت کرد. شکستی که هیچ توجیهی نداشت و باعث شد تا تیم ایران بازهم به عنوان هشتمی اکتفا کند.عنوانی که به رغم تدارکات و آماده سازی های مناسب برای تیم ایران رقم خورد.
این مسابقات تمام شد اما آسیب شناسی دقیق شکستهای تیم ایران همچنان پابرجاست، آسیب شناسی که شاید کمکی باشد برای علاج چنین پیش آمدهایی در مسابقات آینده. در این میان دو نکته قابل توجه وجود دارد. ابتدا باید به حضور روانشناس باید اشاره کرد. خلائی که در تیم بانوان ایران به خوبی مشهود بود.
اما نکته دوم واکنش برخی منتقدان به شکست تیم ایران است. منتقدانی که در انتقادهای خود پای مایدا (سرمربی تیم ملی بزرگسالان) را به میان میکشند و در قیاسی مخفی در پی این هستند که ثابت کنند از مربیان داخلی آبی برای والیبال بانوان گرم نخواهد شد و باید متوسل به همان مربی خارجی شد، مربی که شاید رزومه قوی ندارد اما خارجی است. مربی که تیمش در رده سنی نوجوانان به هنگ کنگ باخت اما بازهم ایده آل ترین مربی در نظر برخی از منتقدین است.
دیدگاه تان را بنویسید