ورزش سه: از قدیم گفتهاند فوتبال قابل پیش بینی نیست؛ راست هم گفتهاند، وقتی به حال و روز کنونی تراکتورسازی نگاه میکنیم، به خوبی به قابل پیشبینی نبودن فوتبال پی میبریم. شاید بدبینترین هواداران تراکتورسازی هم فکر نمیکردند تیمشان آنقدر تضعیف شود که قدرت برد مقابل تیم های انتهای جدولی را هم نداشته باشد. در واکاوی اتفاقاتی که تراکتورسازی را به اینجا رساند،مسائل زیادی دخیل هستند اما چیزی که مسلم است، تیم امیر قلعهنویی حالا یک لشگر شکست خورده است که دیگر نایی برای ریکاوری و تبدیل شدن به جنگاور اول فصل ندارد.
شروع داستان با محرومیت فیفا
محرومیتی که فدراسیون جهانی فوتبال برای تراکتورسازی در نظر گرفت و این تیم را از انجام نقل و انتقالات در دو پنجره منع کرد، شروعی بود برای تیره روزی های تیمی که اول فصل سودای قهرمانی در سر میپروراند. تیمی که خوب بسته شده بود، نیم فصل عالی نتیجه گرفت و سایه به سایه پرسپولیس حرکت کرد ، در نیم فصل سروش رفیعی ستارهاش را از دست داد اما با جذب چند بازیکن امید به اینده داشت تا بتواند روزهای خوشی را رقم بزند و دوباره به کورس برگردد. محرومیتی که با اشتباههای مجموعه مدیریتی تراکتورسازی(چه مدیران قبلی و چه مدیران کنونی) رقم خورد اما توان رقابت را از سرخ پوشان تبریزی گرفت. کار به جایی رسید که فقط 13 بازیکن بزرگسال برای تراکتورسازی ماندند و این یعنی نیمکتی خالیتر از همیشه. با این حال امید در تراکتور از بین نرفت.
آخرین امید از بین رفت
تراکتوریها بسیار امیدوار بودند تیمشان با همین تعداد بازیکن بتوانند اوج بگیرد؛ ذوبآهن را که در تبریز با 4 گل بردند، میخواستند دنیا را روی سرشان بگذارند اما این پایان کار نبود. پرسپولیس کم نیاورد، برد و برد تا قهرمانیاش مسجل شد. همین مساله برای از بین رفتن آخرین امیدهای تراکتورسازان کافی بود. تراکتور به تیمی تبدیل شد که دیگر برایش قهرمان نشدن قطعی است و به این خیال که رتبهاش چندان تغییری نمیکند بازیهایش را ادامه داد. اگر نیمه اول بازی با گسترش فولاد را کنار بگذاریم، موقعیتهای گل تراکتورسازی در 4 مسابقه گذشته به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد و این به خوبی نشان میدهد تیم لذتبخش و در حد یک تیم مدعی بازی نمیکند. حالا کار به جایی رسیده که تراکتورسازی راحت در قم 3 بر صفر بازنده میشود و یکی دو گل دیگر هم نمیخورد تا صمد مرفاوی اولین پیروزیاش مقابل قلعهنویی را جشن بگیرد.
بیانگیزگی، عامل اصلی ناکامیها
مساله مهمی که در تراکتورسازی نمایان است، نداشتن انگیزه در بین بازیکنان است. بازیکنانی که میدانند در لیگ برتر قهرمان نمیشوند و اگر رتبه سوم را نیز کسب کنند، تاثیری در حضورشان در پلیاف آسیا ندارد. بازیکنانی که تکلیفشان را برای فصل بعد تقریبا میدانند و از سوی دیگر مشکلات تیم برای فصل بعد را نیز درک میکنند. همه اینها برای بیانگیزه شدن کافی است. تنها مسالهای که عجیب به نظر میرسد عصبی بودن بازیکنان داخل زمین است و این نشان میدهدخودشان نیز بابت این نتایج راضی نیستند. به هر حال آنها توانایی خود را میدانند و شاید انتظار چنین بازیهای ضعیفی از خود را ندارند.
آینده چه میشود؟
تیم تحت امر امیر قلعهنویی 4 بازی در لیگ برتر دارد و یک مسابقه در فینال حذفی. طبیعی است که تمرکز بازیکنان این تیم تقریبا روی فینال حذفی است تا از آن طریق سهمیه آسیایی مستقیم کسب شود اما آیا واقعا امیر قلعهنویی به راحتی از خیر بازی با استقلال در ورزشگاه آزادی میگذرد؟ آیا او قبول میکند تیمش با همین شرایط مقابل استقلال قرار بگیرد و یک شکست سنگین دیگر را تحمل کند؟ آیا قلعهنویی راضی است تمام زحماتی که در طول یکسال و نیم گذشته در تبریز کشیده و نظر هواداران را نسبت به خودش تغییر داده،در طول چند هفته بر باد برود؟ ما که فکر نمیکنیم اینطور باشد. پس قلعهنویی انگیزه اش را از دست نداده و حالا که اصل را بر ماندگاری در این تیم حداقل تا پایان فصل گذاشته، بی تردید باید فکر چاره باشد. او فقط 13 بازیکن بزرگسال در اختیار دارد که 3 نفر از آنها(کیانی، آقایی و کرار) به دلیل محرومیت و ادینیو به دلیل مصدومیت مقابل پدیده غایب هستند؛ از این رو بازیکنان جوان هم هنوز تجربه لازم برای حضور در میادین را ندارند. شایداگر بازی با پدیده نیز به سود تیم مشهدی تمام شود، دیگر کار برای تراکتور بسیار سختتر شود. با این شرایط باید گفت این
مسابقه برای تراکتورسازی اهمیت زیادی خواهد داشت، دیداری که امتیازش میتواند انگیزه از دست رفته تراکتوریها را برگرداند و حداقل تا پایان فصل برای دل هواداران هم که شده با جدیت لیگ را ادامه دهند.
چیزی که ما اکنون از تراکتورسازی مشاهده میکنیم، یک لشگر شکست خورده است؛ به نظر شما قلعهنویی توانایی بیرون بردن تیمش از بحران موجود را دارد؟ آیا او میتواند تیمی که در 4 بازی 3 امتیاز گرفته و شانسی برای قهرمانی ندارد را به اوج برگرداند تا مقابل 4 حریف پایانی ایستادگی کند؟
دیدگاه تان را بنویسید