ورزش سه: مهدی طارمی پس از مشکلات امنیتی که در ترکیه ایجاد شد به ایران بازگشت و مسائلی که به خاطر فسخ یک طرفه قرارداد برایش بوجود آمد مدتی خبرساز بود، اما گذشته از مهدی طارمی انتقال ناموفق رامین رضاییان بود که هر چند قراردادش را به صورت قانونی با ریزه اسپرت فسخ کرد، اما گویا تاوان این انتقال ناموفق را نه خود رضاییان یا پرسپولیس بلکه ذوب آهنی پرداخت که گویی مدیرعامل و سرمربی اش منتظر جرقه ای بودند تا عقده گشایی کنند. همه چیز از زمانی علنی شد که شایعه بازگشت رامین رضاییان از ترکیه در باشگاه های ایران پخش شد، در این شرایط خبرنگاران به سراغ مربیان تیم هایی می روند که در فصل نقل و انتقالات هنوز ترکیب خود را نبسته اند، که آیا مایل به خرید بازیکن جدید هستند یا نه. ذوب آهن در فصل نقل و انتقالات سر و صدا زیادی نداشت و به جز جدا شدن کاوه رضایی و سعید حسن زاده و خرید چند بازیکن گمنام، اخبار دیگری از این تیم منتشر نشد، بنابراین رامین رضاییان می توانست شانس آخر ذوب برای خرید یک مهره ی شناخته شده باشد.
سعید آذری مدیر عامل ذوب آهن اوایل شروع کار گل محمدی در این باشگاه علی رغم نتایج نه چندان درخشان تیم، تمام قد از گل محمدی دفاع و اعلام کرد او را در تیم نگه خواهد داشت، که جواب این اعتماد را نیز گرفت و ذوب آهنی که چند فصل قبل فقط برای بقا در لیگ می جنگید به یکی از مدعیان لیگ برتر تبدیل شد و آذری به خاطر پشتیبانی از گل محمدی مورد تمجید کارشناسان فوتبال و حتی مربیان تیم های دیگر قرار گرفت.
گل محمدی نیز در نشست های خبری فصل گذشته در پاسخ به سوالاتی از قبیل تمایلش برای ادامه همکاری با باشگاه، با قاطعیت اظهار می کرد که آرزوی هر مربی کار کردن در باشگاه ذوب آهن است، اما در کمال تعجب رسانه ها و هوادران فوتبال هنوز چند ماه از این حرف ها نگذشته، این دو نفر چنان علیه یکدیگر مصاحبه می کنند که گویا همان مدیر عامل و سرمربی موفقی نیستند که یک تیم ضعیف را به قهرمان سوپر جام ایران تبدیل کردند. طبق آنچه اجازه انتشار یافته، همه چیز پس از بازی ذوب آهن برابر سایپا و در نشست خبری این بازی شروع شد که گل محمدی در پاسخ به این سوال که آیا مایل به خرید رضاییان هست یا نه پاسخ مثبت داده بود و آذری نیز در مصاحبه ای پس از همین بازی، هنگامی که مطلع شد گل محمدی برای جذب رضاییان اظهار تمایل کرده با بیان این که بودجه باشگاه محدود است، اشاره می کند که چگونه گل محمدی قبل از این که با باشگاه در این باره صحبت کند، این مسائل را در رسانه ها مطرح می کند و این که قبلا هم رضاییان به گل محمدی معرفی شده بوده، اما سرمربی اعلام می کند که بهتر است وی آب دیده تر شود و حالا که قراردادش به 2 میلیارد رسیده او را می خواهد؟ پس از آن هم گل
محمدی که گویا به خاطر همین بودجه محدود نتوانسته بوده بازیکنان مدنظرش را بخرد، جواب مصاحبه آذری را با روش مشابه می دهد و پس از آن آذری، تعلیق گل محمدی را جلوی بازیکنان اعلام می کند. تمام اعتمادی که ظرف این سال ها بین آذری و گل محمدی بوجود آمده بود، ظرف یک هفته به این روز افتاد و از آن عجیب تر این که گویا تمام این اتفاقات یک هفته ای در یک جلسه چند ساعته(!) برطرف شد و طی این جلسه گل محمدی قرار شد به تمرینات تیمش اضافه شود. اولین سوالی که در ذهن هر کسی ایجاد می شود این است که آیا عصبانیت آذری از گل محمدی فقط به خاطر اظهار تمایلش به جذب رامین رضاییان بوده است یا آغاز این تکدر از جای دیگری است؟ و یا تمام این اتفاقات به خاطر یک سوءتفاهم ساده بوده است که از انتقال خبر تمایل گل محمدی به جذب رضاییان، به آذری اتفاق افتاده است، که اگر این احتمال را بپذیریم سوال دیگری به وجود می آید که چگونه آذری به این سادگی در دام این سوء تفاهم افتاده است و اگر احتمال این که جریانات دیگری در پس پرده بوده است را بپذیریم باید نتیجه گرفت که آذری به دنبال موقعیتی بوده که بتواند حرف هایش را علیه گل محمدی بزند و یحیی نیز در پی آن از
مشکلاتی که ترجیح داده به زبان نیاورد و از آن ها گله نکند، عقده گشایی کرده است که بنا به قانون نانوشته فوتبال مصاحبه مدیرعامل علیه مربی تبعاتی نخواهد داشت، اما مصاحبه مربیان علیه هر یک از ارکان باشگاه نتایجی نظیر همان اتفاقاتی که برای گل محمدی افتاد(تعلیق از سرمربی گری) را دارد و به همین بهانه باشگاه قانونا حق دارد مربی را به کمیته انضباطی بکشاند. گمان این که به وجود آمدن این مشکلات به خاطر مسائل پشت پرده گل محمدی و آذری بوده است، زمانی شدت می گیرد که به جای جلسه کمیته انضباطی و مربی، جلسه مدیرعامل و مربی برگزار می شود. شاید این نوع نگاه به این اتفاق کمی زیاده روی باشد، اما وقتی خراب شدن رابطه چند ساله ظرف یک هفته و دوباره ترمیم آن ظرف چند ساعت را در باشگاهی مثل ذوب آهن می بینید که تحت مدیریت آذری به یکی از حرفه ای ترین باشگاه های ایران تبدیل شده است و سعی می کند به نحو احسن شایعات پیرامون باشگاه را کنترل و ثبات باشگاه را حفظ کند و از طرفی روحیه غالب بر گل محمدی را می بینید که مصاحبه کردن درکمترین حد ممکن را جایز می داند وقتی این ها را کنار هم می گذارید به این نتیجه خواهید رسید که این باشگاه پتانسیل حل
کردن حاد ترین مشکلات را درون خانواده خود دارد، پس چگونه به این صورت ناگهانی و به این سادگی رابطه مدیرعامل و سرمربی شکرآب می شود؟ از طرفی باید به جریان اینستاگرام این 2 نفر نیز اشاره کرد. در همین یک هفته مذکور آذری و گل محمدی از طریق شبکه های اجتماعی حمایت ها و خدماتشان را با نیش و کنایه به یکدیگر یادآوری می کنند، اما باید پرسید که چرا در یک باشگاه حرفه ای، دو نفر از با تجربه های فوتبال ایران چگونه ناگهانی و چنین احساساتی با این موضوع برخورد می کنند. هر چند بنا به حکم عقل سلیم نمی توان سرآغاز همه این مشکلات را اظهار تمایل گل محمدی برای جذب رضاییان دانست و شاید شرایط آن موقع ذوب آهن مانند خانواده ای بود که به دلیل به هم نخوردن دخل و خرجشان به جای فکری برای موضوع، به یکدیگر پرخاش می کنند. شاید آنچه گل محمدی و آذری را به مصاحبه علیه هم تحریک کرده، پس زمینه ای از فشار های روانی بوده باشد که به خاطر عدم برآورده شدن خواسته های سرمربی در فصل نقل و انتقالات بوجود آمده است خلاصه اینکه پس از یقه گیری مدیرعامل و سرمربی ذوب آهن که تعجب فوتبال دوستان را برانگیخت بار دیگر با حمایت همه جانبه آذری از یحیی ظاهرا همه چیز
ختم به خیر شد.
دیدگاه تان را بنویسید