افشاگری مجیدی درمورد اتفاقات فصل قبل استقلال

کد خبر: 541925

سرپرست فصل گذشته تیم فوتبال استقلال در مورد اتفاقات رخ‌داده در این تیم دست به افشاگری زد.

خبرگزاری تسنیم: پس از اینکه پرویز مظلومی در برنامه نود و سپس در بیانیه‌ای در خصوص اتفاقات سال گذشته استقلال صحبت‌ کرد، حاشیه‌های زیادی ایجاد شد و اظهارات ضد و نقیضی از سوی بازیکنان و مربیان استقلال در ارتباط با خیانت‌های صورت گرفته در این تیم مطرح شد. فرزاد مجیدی که فصل گذشته در نقش سرپرست موقت استقلال فعالیت می‌کرد، در این مدت سکوت کرده بود، اما دست به افشاگری زد. مجیدی درباره اتفاقات سال گذشته استقلال صحبت‌هایی را انجام داد که این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید. چرا در این مدت سکوت کرده بودی؟ حرف‌های زیادی با هواداران استقلال دارم، اما شاید این صحبت‌ها برای آنها جذاب نباشد. فصل گذشته اتفاقاتی افتاد که در زمان خودش درباره آنها صحبت خواهم کرد. اما خیلی از هواداران می‌خواهند بدانند سال گذشته چه اتفاقاتی افتاده است. اجازه دهید استقلال تیمش را در نقل‌وانتقالات ببندد تا راحت‌تر صحبت کنم. اگر در حال حاضر صحبتی مطرح کنم، می‌گویند مجیدی تیم را برهم زد. به علیرضا منصوریان، محمد خرمگاه و علی چینی که از خانواده استقلال هستند، حضورشان در کادر فنی استقلال را تبریک می‌گویم. اینها دوستان صمیمی من هستند و از ته قلبم برای آنها آرزوی موفقیت می‌کنم. با منصوریان علاوه بر اینکه در استقلال هم‌بازی بوده‌ام، هم‌اتاق هم بودم. منصوریان عاشقانه استقلال را دوست دارد و امیدوارم عاشقانه استقلال را قهرمان کند و من هم عاشقانه در جشن قهرمانی استقلال منصوریان شرکت خواهم کرد. از همه مسئولان و آنهایی که در رأس باشگاه استقلال هستند، درخواست می‌کنم به استقلال و منصوریان خیانت نکنند. امیر قلعه‌نویی نیازی به معرفی من ندارد. او را با وجود این همه جامی که برای استقلال گرفت، کنار گذاشتند. آقایان پس از بازی استقلال مقابل تراکتورسازی من را سیبل کردند تا روی خط برنامه نود بروم و آن صحبت‌ها را مطرح کنم. باید از قلعه‌نویی طلب حلالیت کنم چون شاگرد او بودم و با توجه به دیسیپلینی که دارد، دوست داشتم با سرمربی پیشین خودم کار کنم. از یحیی گل‌محمدی هم باید به‌خاطر صحبت‌هایی که انجام دادم، حلالیت بطلبم. از پرویز مظلومیِ مظلوم هم تشکر می‌کنم که در استقلال زحمت کشیده و توانسته در دربی‌ها پیروزی‌های شیرینی رقم بزند. صحبت‌های مظلومی را مبنی بر خیانتی که به او و استقلال شد، تأیید می‌کنی؟ بله، همه حرف‌هایش را تأیید می‌کنم، اما تنها یک نفر خیانت نکرد، بلکه چند نفر خیانت کردند. آقای مظلومی! شما مظلوم واقع شدید. به او تبریک می‌گویم چون توانست تیمی را که دو سال نتیجه نگرفته بود، سوم لیگ و نایب‌قهرمان جام حذفی کند، اما آقای مظلومی! شما هم ضعف داشتی. به‌خاطر مظلوم بودنت، به یک‌سری آدم‌ها باج دادی. دوست نداشتم صحبت کنم اما مجبورم برخی حرف‌ها را بزنم.از هواداران استقلال می‌خواهم که پشت تیم‌شان باشند. پس از شکست در دربی، با من برخورد کردید اما اشکالی ندارد. از برخوردی که با من صورت گرفت، لذت هم بردم چون حتماً آدم مهمی بودم که این برخورد را کردید. من حکم جلب چهار نفر را گرفتم ولی به‌خاطر نام بزرگ استقلال، آنها را به زندان نینداختم. آن زمان این مسئله را رسانه‌ای نکردم اما اکنون که بیرون از گود هستم، این صحبت‌ها را انجام می‌دهم. هواداران استقلال باید بدانند که چطور کرار جاسم از استقلال جدا شد. علی نظری جویباری در جلسه با کرار حضور داشت و می‌داند که این بازیکن را از مجموعه استقلال بیرون کردند. آقای افشارزاده! امثال نظری‌جویباری را از تیم کنار گذاشتی تا کسانی بیایند که هیچ چیزی از فوتبال نمی‌دانند. آقای افشارزاده! دوست صمیمی‌ات را به‌عنوان مدیر اجرایی انتخاب کردی که به او لقب عابربانک را داده بودند. فردی که در حد و اندازه نام استقلال نبود. منصور پورحیدری و نصرالله عبداللهی خودشان می‌گفتند که "اجازه دهیم این آقا کنار تیم باشد چون نقش عابر بانک را دارد."، این آقا چه‌کاره است که کنار استقلال باشد؟ آقای افشارزاده! این آدم دوست تو بود. مدیریت اجرایی باشگاه را باید به پیشکسوت تیم بدهی. شما در اوج نقل‌وانتقالات نیم‌فصل دوم فصل گذشته راهی آمریکا شدی. زمانی که به ایران بازگشتی، بر سر بازیکنان فریاد زدی که با امثال هادی ساعی و حسین رضازاده کار کرده‌ای و "چرا اعتصاب می‌کنید؟، تنها کسی که پاسخش را داد امید ابراهیمی بود. ابراهیمی به افشارزاده گفت چه‌چیزی می‌گوید، ابراهیمی گفت که به‌خاطر استقلال پیشنهاد قطری‌اش را رد کرده است. امید تنها بازیکنی بود که از من تشکر می‌کرد. آقایان! به استقلال و هوادارانش خیانت کردید. مگر می‌شود این‌طوری تیمداری کرد؟ آقای افشارزاده! زمانی که پس از فینال جام حذفی، هوادار استقلال اشک می‌ریخت، کجا بودی و کجا رفتی؟ تنها کسی که کنار تیم آمد، شهاب جهانیان بود. چرا در هیئت مدیره استقلال برخی‌ها مخالف مظلومی بودند؟ به‌غیر از شهاب جهانیان، سایر اعضای هیئت مدیره مخالف کادر فنی استقلال بودند. مگر می‌شود استقلال در کورس قهرمانی باشد اما اعضای هیئت مدیره مدام مصاحبه کنند و بگویند تیم «بد» است؟ حتی پورحیدری هم گفت که تیم ششم نمی‌شود. جلوی همه گفت تیم ششم نمی‌شود ولی استقلال سوم شد. از جهانیان تشکر می‌کنم که پای تیم ایستاد. برای تیم کم زحمت نکشیدم که این برخوردها با من صورت گرفت. همه تک تک دقایق و ساعت‌های فصل گذشته استقلال را می‌توانم مرور کنم. حتی می‌توانم بگویم ساعت 15 روز بازی با ذوب‌آهن چه اتفاقاتی افتاد. روزی که جلسه معارفه من بود، در حضور منصور پورحیدری، مجید صالح و پرویز مظلومی اعلام کردم که "اگر می‌خواهید مرا به‌خاطر برادرم فرهاد به استقلال بیاورید، نمی‌آیم". مظلومی پاسخ داد که من را به‌خاطر خودم می‌خواهد. مظلومی اعتقاد داشت که شاگرد او بوده‌ام و از من شناخت دارد. من هم جواب دادم که ساعت 17 در تمرین حضور پیدا می‌کنم. خدا آن‌قدر دوستم داشت که توانستم طوری خوب کار کنم که پس از بیماری منصور پورحیدری، من را به‌عنوان سرپرست تیم انتخاب کردند. البته من هیچ‌وقت جای پورحیدری ننشستم و با گرمکن کنار تیم بودم. هیچ فردی در باشگاه استقلال حتی بهرام افشارزاده مانند من زحمت نکشید. آقای افشارزاده، تو مدیر فوتبالی نیستی و از استقلال برو. ضمن اینکه در اینجا باید به دو موضوع اشاره کنم. چه موضوعی؟ اگر آقایان واکنشی نشان دادند، با سند جواب آنها را می‌دهم. هواداران استقلال بدانند که آقایان مانع ماندن کرار و جذب آندرانیک تیموریان شدند. آقای افشارزاده! اگر مدیر فوتبالی بودی، تیموریان جذب استقلال می‌شد. می‌توانید با تیموریان تماس بگیرید و از او بپرسید که آیا فرزاد مجیدی و مظلومی و افشارزاده به‌عنوان سرپرست تیم در جلسه حضور داشتند یا خیر. مگر می‌شود سرپرست تیم باشم و هر کاری انجام دهم اما در جلسات حضور نداشته باشم؟ آقایان! چه‌کسی گزارش به شما می‌رساند؟ آقای عضو هیئت مدیره که سال گذشته حضور داشتی، گزارش تیم را باید از سرپرست بگیرید نه اطرافیان تیم. من تمام گزارش تیم و حتی سفر به سوئد را به عبداللهی دادم تا به هیئت مدیره بدهد. هر کاری برای استقلال انجام دادم و این مسئله را با افتخار می‌گویم، اما هیچ‌کس تشکر نکرد. وقتی تیم برای بازی فینال جام حذفی در حال پیاده شدن از هواپیما بود، اتوبوس تیم را کنار پله هواپیما بردم. میز مدیریت، مربیان و بازیکنان را آماده کرده بودم. چه‌کسی این کارها را انجام می‌دهد؟ در بازی با تراکتورسازی در تبریز، قصد داشتیم از هتل محل اقامت‌مان به‌سمت ورزشگاه حرکت کنیم اما مسئولان هتل درِ هتل را به‌روی ما بستند. پرسیدیم "چرا این کار را می‌کنید؟" که گفتند باشگاه استقلال 7 میلیون تومان بدهکار است. همان لحظه کارت اعتباری‌ام را تحویل دادم تا بدهی استقلال پرداخت شود و تیم به‌سمت ورزشگاه برود. وقتی دیدم آبرو و حیثیت تیم در حال از بین رفتن است، کارتم را دادم. این صحبت‌ها را انجام نمی‌دهم که بگویم باید در استقلال می‌ماندم. استقلال ارث پدری من نیست، اما هیچ کس از من تشکر نکرد. یکی از انتقاداتی که علیهت مطرح می‌کردند، این بود که اعتقاد داشتند در حد استقلال و سرپرستی این تیم نبودی، به‌عنوان مثال با خبرنگاران و لیدرهای تیم رفتار خوبی نداشتی. من در حد استقلال نبودم، اما زمانی که مسئولیتی بدهند، در حد استقلال کار می‌کنم. آقایان در رختکن به من گفتند که اجازه ندهم مانند امیر قلعه‌نویی لیدرها و خبرنگاران کنار تیم باشند یا بیایند با ما عکس یادگاری بگیرند. آقایان من را سیبل و با خبرنگاران و لیدرها بد کردند، اما خودشان کنار ایستادند. این رسم مردانگی نبود. اصحاب رسانه روی سر من جای دارند اما هر چیزی جایگاه خودش را دارد. آقایان، چرا در هر مسئله‌ای من را وسط انداختید اما خودتان کنار رفتید؟ هر زمان که در فوتبال حضور داشته باشم، نظم و انضباط سرلوحه کارم قرار دارد. این کارها را از فرهاد کاظمی یاد گرفتم. کاظمی به من تأکید می‌کرد که اگر می‌خواهم موفق باشم، نظم و انضباط سرلوحه کارم باشد. می‌دانید چرا فرهاد کاظمی‌ها در استقلال نیستند؟ چون این افراد نظم و انضباط دارند. در استقلال و پرسپولیس مدام افراد از بالا به آنها امر و نهی می‌کنند. باید دست محمد دادکان را ببوسم که مدیری مانند او ندیدم. اگر فتح‌الله‌زاده و عابدینی‌ها موفق بودند به‌دلیل فوتبالی بودن‌شان بود، اما آقای افشارزاده، شما مدیر فوتبالی نیستی. اصحاب رسانه و کمیته مشوقین روی سر من جای دارند اما جای آنها در رختکن تیم نیست. باید از مدد جباری و تیم تدارکات تشکر کنم. بارها از آنها خواستم که از خبرنگاران پذیرایی کنند. این کارها را انجام می‌دادم اما به چشم نمی‌آمد. مظلومی مدعی شده بود که شب قبل از دربی به اتاق بازیکنان رفته بودند تا فکرشان خراب شود. در جریان این مسئله نیستم. از مظلومی خواهش می‌کنم بگوید چه‌کسی داخل اتاق بازیکنان رفته است. من به‌عنوان سرپرست تیم اتاق‌ها را چک کردم و کسی داخل اتاق بازیکنان نبود. منظور مظلومی از خیانت در دربی، اشاره به دربی معروف چند سال پیش بود که استقلال نتیجه بازی را سه بر دو واگذار کرد. در دربی سال گذشته هیچ اتفاقی نیفتاد. * مظلومی در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد که یک نفر در استقلال به او خیانت کرد که بسیاری مدعی شدند که منظور مظلومی، مهدی رحمتی بوده است، این مسئله را تأیید می‌کنی؟ اینکه در استقلال خیانت شد، شکی نیست اما مظلومی اسم بیاورد و من چند نفر دیگر را نیز می‌گویم. می‌دانید چرا اسم رحمتی را نمی‌گویم؟ باید صدای مظلومی در بیاید تا من هم صحبت کنم. آرزوی قلبی‌ام موفقیت استقلال است، ولی آقایان، با استقلال و هوادارانش روراست باشید. تیم فصل گذشته ما خیلی ضعیف بود. روزبه چشمی را قلباً دوست دارم چون آدم وفاداری است. برای او آرزوی موفقیت می‌کنم و پس از مصدومیتش، بازیکنی نداشتیم. اکنون که این صحبت‌ها را مطرح می‌کنم، بغض گلویم را گرفته است، چون فصل گذشته خیلی برای تیم زحمت کشیدم. آقایان، برای تیم انرژی گذاشتم ولی شما نبودید. می‌توانید از دکتر ستوده اوج زحماتم را بپرسید. دست اکبر رضایی دیگر پزشک استقلال را هم می‌بوسم که برای تیم زحمت کشید. روزی دو قرص آرامبخش مصرف می‌کردم و کار به جایی رسیده بود که ستوده به من گفت اگر این‌طور پیش بروم سکته خواهم کرد. کادر فنی ما به‌غیر از مجید صالح و علی اصغر قربانعلی‌پور ضعیف بودند و کادر قوی نداشتیم. سایر اعضای کادر فنی حرفی دارند، بزنند تا بگویم آنها چه‌کار می‌کردند. آقای مظلومی! قربانعلی‌پور و صالح عصای دستت بودند. دیگر با مدیریت آقایان در استقلال کار نخواهم کرد. زمانی کار می‌کنم که فرهاد به استقلال بیاید. اگر هم بیایم با عشق می‌آیم نه برای پول. به خدا از تدارکات تیم پول کمتری گرفتم. این مسئله فاجعه است، اما من برای پول به استقلال نیامدم. آقایان مبلغ قرارداد من را رو کنند. کسی که به‌عنوان مربی بوده، چقدر گرفته تا فردی که سرپرست تیم بوده است. مظلومی گفته یکی از بازیکنان بزرگ استقلال به‌همراه یکی از مدیران باشگاه به منزل برادرت رفتند تا او سرمربی استقلال شود. این موضوع را تأیید می‌کنم. آقایان به منزل دوست برادرم رفتند و به او التماس کردند که سرمربی استقلال شود و قرارداد ببندد. فرهاد گفت "این معرفت نیست که در این مقطع سرمربی شوم". من این موضوع را نمی‌دانستم و بعدها فرهاد برایم توضیح داد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت