شرم بر شما بازیکنان پرسپولیس
امروز تمرین پرسپولیس با اعتصاب بازیکنان برگزار نشد تا استارت دوباره حاشیه های این تیم بخورد؛ آن هم در حساسترین روزهای لیگ.
بازیکنانی که بنگر و نورمحمدی و برانکو هر چه تلاش کردند تا از اعتصاب منصرفشان کنند؛ گوششان بدهکار نبود و مرغشان یک پا داشت. به بازیکنان بالا دقت کنید جملگی جزو جوان های تیم هستند. جوان هایی که طبق عرف و تجربیات و دیده های ما باید دنباله روی بزرگترهای تیم باشند اما آن ها خودشان برای خودشان بزرگ هستند و حرف سرمربی و کاپیتان اول و دوم تیم را زمین می اندازند.
جالب است بنسون و اومانیا، دو بازیکنی که در این روزها به روی نیمکت تبعید شده اند و فرصتی برای بازی پیدا نمی کنند و خارجی هستند؛ مشکلی ندارند ولی بازیکنانی که مردم برای عکس انداختن با آن ها دست و پا می شکانند؛ در صف اول معترضین هستند.
بازهم به لیست نگاه کنید.
اولین نفری که نامش حسابی توی ذوق می زند سوشا مکانی است. بازیکنی که تا چند روز پیش مشخص نبود چه عاقبتی برایش رقم می خورد و هنوز هم با قطعیت نمی توان درباره اش صحبت کرد. بازیکنی که با تلاش زیاد شخص علی اکبر طاهری حالا می تواند بازی کند؛ اما جزو اولین معترضین بود.
از سوشا به دو جوان اول این روزهای پرسپولیس و لیگ برسیم. به احمد و مهدی. دو بازیکن آینده داری که حسابی امروز همه را نا امید کردند. نوراللهی چند روز پیش ثابت کرده بود که از حاشیه بدش نمی آید؛ حالا امروز حجت را تمام کرد. طارمی هم که اول فصل با ماندنش در پرسپولیس و چشم پوشی بر پیشنهاد سفت و سخت تیم کویتی دل هواداران سرخپوش را ربوده بود حالا عامل اصلی اعتصاب در روزهای حساس پایانی لیگ است.
محسن مسلمان. خیلی ها فوتبالش را تمام شده می دانستند. وقتی در فولاد هم مثل ذوب آهن به یک نیمکت نشین صرف تبدیل شده بود. برانکو پایش ایستاد. ایستاد و حرف شنید تا او به نوعی دوباره متولد شد. حالا محسن نمک خورد و نمکدان شکست. ماجرای عالیشاه هم تفاوت چندانی با او ندارد. عالیشاه که وقت و بی وقت مصدوم می شد و صحبت از رفتنش در نیم فصل به گوش می رسید؛ ماندنی شد و حالا جواب فرصتی که به او داده شده بود را داد.
سمت راست تیم ملی ایران به نام خسرو حیدری خورده بود تا اینکه امسال رامین رضاییان جای او را گرفت.وقتی در راه آهن بود به تیم ملی دعوت شد ولی با پرسپولیس، او توانست به بازیکن فیکس کارلوس کی روش تبدیل شود. بدون تردید او باید ممنون دار پرسپولیس باشد اما حالا معترض به دیر دریافت کردن دستمزدش شده است. راستی اقا رامین! مگر قرار نبود کل قراردادت را بدهی تا هواداران رایگان به ورزشگاه بیایند؟
می گویند لوکا ماریچ هم بوده است ولی او قصد نداشت به باشگاه برود. در ثانی آن 6 نفر بالایی کاری کرده اند که نتوان به ماریچ حرفی زد و خرده ای گرفت. او خارجی است و مثل قبلی ها محبوب نیست. او آمده تا در غربت پول دربیاورد. ماجرای او کمی شخصی تر است. قصه اوست و برانکو. مربی ای که تا همین چند روز پیش انتقادهای تند و تیز علیه لوکا را به جان خرید و دم نزد و حالا شاگرد و هم وطنش، بعد از یکی دو بازی قابل قبول در کار تیمش گذاشته و اعتصاب کرده است.
درباره وحید حیدریه و امثال او هم حرفی نزنیم بهتر است. چون حرفی اصلا نداریم که بر زبان بیاوریم.
به احتمال فراوان فقط این 7 نفر معترض نبوده اند و بازیکنان دیگر هم ناراضی بوده و هستند اما سهم این افراد از بقیه بیشتر است. این ها که قرار بود آخر فصل جام را به هادی نوروزی تقدیم کنند؛ این گونه می خواهند این مهم را به سرانجام برسانند.فقط یک سوال، اگر هادی بود؛ اعتصاب می کرد؟ اگر پول هادی چند ماه این طرف و آن طرف می شد تمرین نمی کرد؟
ماجرا عجیب است اما حقیقت دارد. در این روزها که پرسپولیس دوباره بعد از مدتها به جمع مدعیان برگشته و چشم نواز بازی می کند و مردم را به استادیوم ها کشانده این حرکت می تواند همه برنامه ها و آرزوها را نقش بر آب کند. بی تردید اگر در انتهای فصل ناکامی به بار بیاید سهم این 7 هفت نفر از بقیه بیش تر است و باید پاسخگوی هواداران باشند.
حرف آخر؛ التماس تعصب.
دیدگاه تان را بنویسید