بازی در سرزمین دشمن
جایگاه فوتبال ایران البته در جنگ هشت ساله با یک تقارن عجیب و جالب گره خورده است. آن هم درست ازهمان روز اول جنگ تحمیلی هشت ساله، فوتبال ایران با جنگ گره خورد. جایی که تیم ملی فوتبال ایران به عنوان اولین تیم ملی فوتبال پس از انقلاب و البته اولین تیم ورزشی پس از انقلاب ۵۷ به رقابتهای جام ملتهای آسیا ۱۹۸۰ کویت اعزام شد.
هفته دفاع مقدس است. این روزها همه از جنگ حرف می زنند.از جنگ تحمیلی هشت ساله و خاطراتش، از روزهایی که بمب روی سر همه می بارید. از روزهایی که آتش و خون. از روزهای دفاع از میهن و مرزهایش.شبکه های تلویزیونی را که نگاه می کنید هر کدام به نوبه خود به این ماجرا می پردازند و فیلم های سینمایی دفاع مقدس پخش می شود. جایگاه فوتبال ایران البته در جنگ هشت ساله با یک تقارن عجیب و جالب گره خورده است. آن هم درست ازهمان روز اول جنگ تحمیلی هشت ساله، فوتبال ایران با جنگ گره خورد. جایی که تیم ملی فوتبال ایران به عنوان اولین تیم ملی فوتبال پس از انقلاب و البته اولین تیم ورزشی پس از انقلاب ۵۷ به رقابتهای جام ملتهای آسیا ۱۹۸۰ کویت اعزام شد. جامی که هفتمین دوره اش برگزار می شد و سرمربی آن زمان تیم ملی ایران،حسن حبیبی بود. دستیار او هم مربی نام آشنایی به نام همایون شاهرخی بود.مسابقات از ۲۴ شهریور ۵۹ شروع می شد و تا ۸ مهر ۵۹ ادامه داشت.
مسکو تحریم شد،کویت نشد
آن زمان ده تیم در رقابتها شرکت کرده بودند که به دوگروه پنج تیمی تقسیمی می شدند.تیم های اول و دوم هر گروه هم به صورت ضربدری در مرحله نیمه نهایی بازی می کردند. ایران در گروه اول با تیم های کره شمالی، سوریه، چین و بنگلادش همگروه بود.تیم ملی تازه پس از هیاهوی انقلاب تشکیل شده بود و البته به المپیک مسکو ۱۹۸۰ صعود کرد اما به دلیل حمله شوروی سابق به افغانستان، دولت وقت و شورای انقلاب آن رقابتها را برای همه تیم های ورزشی تحریم کرد. تیم ملی فوتبال ایران در فینال رقابتهای انتخابی المپیک چهار گل به سنگاپور زد. تقریبا شالکه تیم همان تیم سال ۵۸ بود. حسن حبیبی و همایون شاهرخی که کادر همان تیم بودند و بازیکنانی مثل محمد پنجعلی و حمید درخشان و بازیکنانی به نام دسترس و فداکار به همان تیم اضافه شدند و البته علی پروین وابراهیم زاده از بازیهای ملی خداحافظی کرده بود و این مرحوم ناصرحجازی بود که کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران شده بود. اما اینکه چرا کویت تحریم نشد این بود که ایران قهرمان سه دوره قبلی جام ملتهای آسیا بود و الزامات فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا هم نمی گذاشت تیم ملی رقابتهای جام ملتهای آسیا را تحریم کند. وضعیت تدارکات تیم ملی هم چندان مناسب نبود و تیم ملی در تهران زمین مناسب برای تمرین نداشت.کارهای بدنسازی تیم در هتل استقلال انجام می شد و تیم در تپه های داوودیه تمریناتش را انجام می داد. در نهایت ایران قبل از حضور در جام ملتها به دوبی رفت و دو بازی دوستانه با تیم ملی فوتبال امارات انجام داد که یک بازی را بر دو صفر و یک بازی را سه بر صفر برد. تیم ملی ۲۳ شهریور از دوبی به کویت پرواز کرد. از تلویزیون ایران مجید وارث به عنوان مجری برنامه ورزش و مردم و گزارشگر بازیها به همراه داود غرانوش روزنامه نگار هفته نامه کیهان ورزشی به کویت رفته بودند تا رقابتها را پوشش خبری بدهند. تیم در هتل خوبی به همراه ۸ تیم اسکان پیدا کرده بود و البته کویت در هتل دیگری بود.در مراسم افتتاحیه و در ورزشگاه صباح سالم الصباح سرود جدید ایران نواخته شد.ایران به عنوان اولین تیم در مراسم رژه وارد شد و البته دلیل اینکه ایران اولین تیم وارد شد این بود که قهرمان دوره قبل رقابتها و قهرمان سه دوره قبلی جام ملتهای آسیا بود.
درخشش ایران در مرحله مقدماتی
تیم ملی فوتبال ایران آن زمان با بازیکنانی مثل ناصر حجازی، حسین فرکی، احمد سنجری، نصرالله عبداللهی، محمود حقیقیان، کریم بوستانی، عبدالرضا برزگری، امیر مرزوقی، عزیز دسترس، حسین فداکار، حبیب خبیری، حمید علیدوستی، بهتاش فریبا، حمید درخشان، محمد پنجعلی، رضا نعلچگر، ایرج دانایی فر، مهدی دینورزاده، محممود ابراهیم زاده، حسن روشن و هدایت شجاع غفاری پا به رقابتها گذاشت. در بازی اول ایران با سوریه بدون گل مساوی کرد،سوریه آن زمان تیم قدرتمندی در فوتبال آسیا بود. اما بازی دوم که همزمان با حمله عراق به ایران شده بود یعنی ۳۱ شهریور۵۹ بازی ایران و چین بود که به تساوی دو بر دو انجامید وبازیکنان تیم ملی ایران خبر از حمله عراق به ایران نداشتند.بازیکنان شب به هتل می آیند که محمد پنجعلی خبر می دهد به عراق به ایران حمله کرده است و به همین دلیل اوضاع روحی و روانی تیم به هم می ریزد. پنجعلی خبر می دهد که ۱۶۰ هواپیمای عراقی تهران را بمباران کرده است.جالب اینجاست که تیم ملی عراق در آن رقابتها حضور نداشت اما دیگر تیم های عربی حاضر در مسابقات و به خصوص کویت می خواستند از فرصت استفاده کنند تا تیم ملی ایران که یکی از مدعیان قهرمانی بود را کنار بزنند.در هر حال بازیکنان ایران که نمی توانستند با شهرهایشان تماس بگیرند با نگرانی بازی و تمرین می کردند. تلفنها درتهران قطع شده بود.البته بازیکنان جنوبی مثل عبدالرضا برزرگری، کریم بوستانی و عزیز دسترس جنوبی بودند. با این همه نگرانی تیم ملی ایران در دو بازی مقدماتی دیگر یعنی مقابل بنگلادش و کره شمالی به ترتیب هفت بر صفر و سه بر دو به پیروزی رسید و به مرحله نیمه نهایی صعود کرد تا حریف کویت شود.اما یک روز قبل از بازی با کویت برادر حسن روشن یعنی حسین روشن شهید شد و خبر آن به حسن روشن رسید و همین کلا تیم را به هم ریخت. این ماجرا یک شوک بزرگ به تیم ملی بود. هیچ بازیکنی نمی توانست حسن روشن را آرام کند.حسن روشن تنها یک نیمه برای ایران مقابل کویت بازی کرد و البته پس از پایان بازی از راه دوبی به تهران آمد تا در مراسم برادرش شرکت کند. نکته عجیب این بود که داور شرق آسیایی بازی چند دقیقه زودتر از پایان نود دقیقه سوت پایان بازی را به صدا درآورد.
همه اعراب پشت کویت
روز بازی مقابل کویت کویتی ها در تمام پشت بامهای اطراف ورزشگاه تک تیرانداز گذاشتند و البته هتل هم تحت تدابیر شدید امنیتی بود. برخی عراقی ها هم برای تشویق تیم ملی کویت به از عراق به کویت آمده بودند. البته سفیر ایران در هتل به بازیکنان دلداری می داد که آنچنان هم که رسانه های کویتی می گویند نیست. قبل از بازی ناصر حجازی گفت و گویی با مجید وارث گزارشگر تلویزیون گفت که از تهران خبرهای خوبی شنیده است و همه بازیکنان تیم ملی دعا می کنند تا ملت ایران از نبرد با دشمن متجاوز پیروز بیرون بیاید. بازی مقابل کویت که یکی از بهترین تیمهای تاریخ خود را داشت. در نهایت تیم ملی فوتبال ایران دو بر یک از کویت شکست خورد تا به فینال نرسد اما در بازی رده بندی ایران سه بر صفر تیم ملی کره شمالی را شکست داد و به مقام سوم رسید. در آن مسابقات بهتاش فریبا با هفت گل آقای گل آسیا شد و کویت هم با شکست کره جنوبی در فینال (سه بر صفر) برای اولین و آخرین بار قهرمان جام ملتهای آسیا شد. در همان روزها تیم ملی فوتبال ایران پیامی به تهران صادر کرد که در آن اعلام کردند برای جنگ کردن با متجاوزان آماده هستند. بازیکنان تیم ملی مخصوصا بازیکنان متاهل روزهای بدی را گذراندند. برخی از بازیکنان هم از طریق نمایندگان رسانه های ایرانی به ایران پیام می فرستادند. برخی بازیکنان به سفارت ایران در کویت رفتند و با تهران تماس گرفتند. سفارت برای بازیکنان رادیو تهیه کرد و برخی بازیکنان از رادیو پیگیر اخبار ایران می شدند و شبها نمی توانستند درست بخوابند. در هر حال پس از پایان بازیها، به بازیکنان تیم ملی پرواز ندادند و آنها از راه سوریه به ترکیه امدند و با اتوبوس از ترکیه وارد مرز بازرگان شدند.
دروغ های بزرگ رسانه های عربی
اما همان زمان کویتی ها از فرصت سو استفاده کردند و اخبار روزهای اول جنگ را در تلویزیون هایشان بزرگ نمایی کردند و دروغ گفتند تا روحیه بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران را پایین بیاورند. تلویزیون کویت به طرفداری از رژیم عراق، جنگ تبلیغاتی به راه انداخته بود.در تلویزیونهای هتل اخبار تلویزیون عراق به جای تلویزیون کویت پخش می شد. خبر سقوط شهرهای استان خوزستان مثل دزفول، اهواز، خرمشهر، آبادان،سوسنگرد،شلمچه، اندیمشک، شوش و دیگر شهرها مثل قصرشیرین و مهران با آب و تاب از تلویزیون کویت پخش می شد. حتی برای بازیکنان بخش فارسی اخبار شبکه عراق پخش می شد تا روحیه بازیکنان تیم ملی ایران پایین بیاید. بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران به شدت نگران بودند. حسن حبیبی سرمربی وقت تیم ملی در این باره می گوید: پس از اینکه به رده بندی رسیدیم تصمیم داشتیم بازیها را ترک کنیم چرا که بازیکنان روحیه نداشتند و البته شرایط کلا علیه بازیکنان تیم ملی بود. از زمین و آسمان اعراب می خواستند که به ما ضربه بزنند و این قابل تحمل نبود. تا اینکه مرحوم سید احمد خمینی با اردوی تیم ملی تماس گرفت و گفت باید در کویت بمانیم چرا که نماینده فوتبال ایران هستیم و باید هر طور هست تا پایان رفابتها در کویت بمانیم.» بهتاش فریبا بازیکن آن زمان تیم ملی می گوید:«آن چیزی که روی اعصاب ما رفته بود این بود که تلویزیون کویت اخبار فارسی تلویزیون عراق را بازپخش می کرد و آنها به دروغ خبر می دادند که رژیم ایران به شکستهایش در جبه های جنگ اعتراف کرده است. در حالیکه اصلا اینطور نبود.» بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران شبها پای رادیوهایی بودند که سفارت به آنها داده بود و به شدت نگران وضعیت دوستان و آشنایان و خانواده هایشان بودند و اصلا مربی تیم ملی نمی توانست کار فنی زیادی انجام دهد و تازه با این احوال بود که ایران سوم شد. حبیبی در پایان حرفهایش می گوید:«اگر جنگ نمی شد،اگر برادر حسن روشن شهید نمی شد، مطمئن باشید که ایران می توانست قهرمانی اش را چهارگانه کند.آن مقام سومی که در روزهای جنگ بدست آوردیم خیلی می ارزد.»
منبع: نود
دیدگاه تان را بنویسید