مهر: بحثی زیر پوست شهر وجود دارد، بحثی که میگوید کواچ که با بازیکنانش خم و راست میشود و یک جنتلمن است از نسل شرق اروپا بهتر است یا کی روش پرتغالی باذات عصبانیت و کاراکتری شبیه به مورینیو! واقعیت این است که هیچ پاسخ قاطع و کاملی برای این پرسش وجود ندارد چرا که در مقاطع مختلف زمانی هر کدام از این دو فرمانده میتوانند موفق یا ناموفق باشند اما این را میدانیم که با شیوه کیروش حتما باید شاخهای تیمت را بشکنی، بعد چند ستاره بسازی مطیع و جنگجو و با آنها جلو بروی و پیروز باشی. با روش کواچ میتوانی ستارههای معروفت را حفظ کنی اما درست آنجا که باید فرمان، فرمان مربی باشد، ستاره تاکتیک را در زمین شاید عوض کند و اینگونه است که تیمت مثل آن دسته از پرندگان داستان معروف که در تور صیاد افتاده بودند، هر کدام به سویی پرواز میکنند و نهایتا نمیتوانند از دام بیرون بروند. کی روش اما فرق میکند، مردم با 83 درصد آرا او را دوست دارند چون فرمانده اول و آخر خود اوست، انگار یک روح میشود در یازده بدن. او نه فرمان تاکتیکهای تیمی که حتی فرمان احساسات و تفکرات ناسیونالیستی شاگردانش و البته مردم کشور را هم در دست میگیرد. نگاه او
به داور دیدار ایران و عراق در استرالیا را به یاد بیاورید که هفتاد میلیون ایرانی را بر انگیخت. او علی رغم مخالفت دیگران، شخصا جلوی اتوبوس در استرالیا میایستد، پنج نفر، پنج نفر مردم را برای گرفتن عکس به درون اتوبوس میفرستد و از میان همه ستارههای تیم هم کسی حق ندارد اخم کند و اینگونه است که ارتباط عاطفی قدرتمندی بین مردم و بازیکنان ایجاد میکند تا جاییکه هر گلی که بازیکنان تیم در استرالیا زدند، انگار برای آن ها گلهای فینال جام جهانی بود و آنها را از خوشحالی منفجر میکرد. کواچ اما فرمان شوق تیمش را در دست ندارد، چشمهای والیبالیستها دیگر برق نمیزند، انگار به سقف رسیدهاند، اگر کی روش آنجا بود مطمئن باشید با فریادهای گوش خراش چند ستاره را از آن بالا پایین میآورد و کنار میگذاشت و چند جوان به جای آنها میبرد و آنها را ستاره میکرد تا وقتی دستور جنگ داد، چشمهای آن بازیکنان در آستانه انفجار قرار بگیرد و بخواهد که توپ را بدرد. کواچ که باشی دوست داشتنی هستی، جنتلمن هستی اما به عنوان یک شهروند، یک دوست، یک همکار یا یک همسایه، نه یک فرمانده، کی روش که باشی نه به عنوان یک دوست و همکار و نه حتی به عنوان یک
همسایه پذیرفتنی نیستی اما فرمانده خوبی هستی. تیم ملی فوتبال ایران را ببینید، او سردار آزمون و قوچان نژاد و ترابی و امیری و پورعلی گنجی و ... را ستاره کرده در حالیکه تا چند ماه قبل خیلی ها اینها را نمیشناختند. روحیات والیبالیها شاید متفاوت باشد، شاید برخی بگویند اینها از فوتبالیها آرام تر هستند اما وقتی قرار است بجنگی و پیروز شوی کسی به خاطر محترم بودن تو خاکریز را رها نمیکند و آن را بفرما نمیزند. کیروش خیلیها را از تیم ملی کنار گذاشت خیلیهایی که مردم همه میدانند از نظر فنی بالاتر از برخی از بازیکنان کنونی تیم ملی ایران بودند و هستند اما واقعیت این است که فقط در جنگ تن به تن مثل کشتی است که شاید برتریهای فردی به کار بیاید در باقی موارد این تیم است که میبرد یا میبازد. شاید کواچ هم باید ستاره بچیند و جوانگرایی کند تا روح تیمش یکی شود شاید هم باید کواچ را برداریم و یک مربی مثل مربی روسیه «ولادیمیر الکنو» بگذاریم آنجا که حتی وقتی مربی حریف ایران است هم بازیکنان ما را کنترل کند و آنها را به خود آورد.
دیدگاه تان را بنویسید