خبر خوش براي ليگ برتر فوتبال/ سير نزولي اخراج مربيان در ليگ برتر

کد خبر: 312551

اگر چه بازي با اين روش تعداد تساوي‌ها را افزايش داده و ريزش تعداد تماشاگران را به همراه داشته اما پروسه اخراج مربيان ليگ برتري را به تاخير انداخته است. البته اين نگراني وجود دارد كه در نيم‌فصل دوم روند تغييرات مربيان باز هم ادامه داشته باشد و ليگ سيزدهم هم با اخراج چندين مربي ديگر به پايان برسد.مربياني مثل زلاتكو كرانچار، مجيد جلالي، عبدالله ويسي، منصور ابراهيم‌زاده و پرويز مظلومي كه روي لبه تيغ قرار دارند و از موج اخراج مربيان در امان نخواهند بود

خبر خوش براي ليگ برتر فوتبال/ سير نزولي اخراج مربيان در ليگ برتر
سرويس ورزشي «فردا»؛ با قطع همكاري رسول خطيبي با باشگاه گسترش فولاد، تعداد تيم‌هاي ليگ برتري كه كادر فني آنها دستخوش تغيير شده به عدد چهاررسيد اما مقايسه آمار مربيان اخراجي تا اين برهه از فصل با دو دوره گذشته ثبات نسبي نيمكت‌ها را نشان مي‌دهد و فوتبال ايران دست‌كم از اين حيث روند اميدواركننده‌اي را طي مي‌كند.غلام پيرواني اولين مربي اخراج ي اين فصل بود كه اواسط نيم‌فصل اول جاي خودش را به محمود ياوري داد و اولين مربي اخراجي نيم‌فصل اول لقب گرفت. بعد از او هم مايلي‌كهن مطابق پيش‌بيني‌ها يك فصل كامل در صبا دوام نياورد تا پرونده نيم‌فصل اول ليگ سيزدهم با دو مربي اخراجي مختومه شود. سومين تغيير هم در كادر فني مس كرمان رخ داد و محمود ياوري با ميل خودش از اين تيم جدا شد و به فجرسپاسي پيوست و دو روز قبل هم رسول خطيبي با ميل خودش عطاي كار در تيم تبريزي را به لقايش بخشيد و نيمكت گسترش فولاد به مهدي تارتار رسيد.آمار دو اخراج و دو استعفا تا پايان هفته بيستم ليگ سيزدهم در حالي به ثبت رسيده كه در نيم‌فصل اول ليگ يازدهم 9 مربي بركنارشدند و به‌طور تقريبي هر دو هفته يك مربي به سمت در خروجي هدايت شد. اين روند نگران كننده در ليگ دوازدهم هم تكرار شد و در نيم‌فصل اول فصل قبل 5 مربي اخراج شدند و دو مربي ديگر هم استعفا دادند. كار حتي به جايي رسيد كه اگر يك مربي يك فصل كامل را روي نيمكت يكي از تيم‌هاي ليگ برتري سپري مي‌كرد جاي تعجب داشت. در چنين اوضاع و احوالي يك تيم گاهي در يك سال چهار بار مربي خود را عوض مي‌كرد! مثلا صنعت نفت آبادان فصل گذشته را با آلبرتو كاستاي پرتغالي آغاز كرد و در نيم‌فصل دوم كاسيميرو، ديگر مربي پرتغالي جاي او را گرفت. كاسيميرو هم بعد از چند صباحي اخراج شد و به اين ترتيب علي فيروزي جانشين او شد. عجيب اينكه مربي بومي صنعت نفت هم تنها چند هفته مهمان اين تيم بود و تيم آباداني فصل را با مربيگري وحيد سلامات به پايان رساند. گهر دورود هم شرايط مشابهي داشت و طي يك فصل مهدي تارتار، عليرضا پورمند، پرويز مظلومي و محمد مايلي‌كهن مربيگري اين تيم را بر عهده داشتند. اين تغييرات مكرر اما براي نفت آبادان و گهر فرجامي جز سقوط به دسته اول را در پي نداشت. نتيجه مديريت ناآگاه چند صباحي مي‌شود كه مربيان ليگ برتري مثل سال‌هاي نه چندان دور، حاشيه امنيت ندارند. واهمه داشتن از اخراج و عزلت‌نشيني درست از وقتي مربيان ليگ برتري را در تنگنا قرار داد كه پول به فوتبال ايران تزريق شد و مديران باشگاه‌ها براي محكم كردن پايه‌هاي صندلي خود مربيان را قرباني كردند.اغلب مديراني كه طي يك دهه اخير از كانال‌هاي غيرورزشي به عرصه مديريتي فوتبال كشور راه پيدا كردند به شكل عجيبي تحت‌تاثير تماشاگران قرار دارند و براي آرام كردن سكوها به ترفندهايي مثل بركناري مربيان و تهيه ليست بازيكنان مازاد متوسل مي‌شوند. شايد به همين دليل مربيان تيم‌هاي پرتماشاگر بيشتر در معرض خطر قرار دارند و عمر حضور آنها در اين تيم‌ها به زحمت يكسال مي‌شود. در همين فصل شاهد بوديم كه مجيدي جلالي، از همان ابتداي فصل بارها و بارها از سوي مديران باشگاه تراكتورسازي تهديد شد و مديرعامل تيم تبريزي به شكل مستقيم به جلالي اولتيماتوم داد. لوكا بوناچيچ، يكي از معدود مربيان خارجي تاثيرگذار ليگ برتر هم پس از چند نتيجه نامطلوب روي لبه تيغ بود و اخراج او از ذوب‌آهن قريب‌الوقوع به نظر مي‌رسيد. رسول كربكندي، سرمربي سابق ذوب‌آهن و راه‌آهن كه خودش يكي از قربانيان موج بركناري مربيان محسوب مي‌شود درباره واكاوي دلايل از بين رفتن حاشيه امنيت مربيان مي‌گويد: «به نظرم دليل اصلي اين روند را فقط و فقط بايد در مشكلات مديريتي فوتبال ايران جست‌وجو كنيم. مديراني كه با قواعد مديريت در ورزش به‌ويژه فوتبال آشنا نيستند خيلي زود تحت‌تاثير تماشاگر و رسانه قرار مي‌گيرند و براي فرار از انتقادها راحت‌ترين و نه بهترين راه را انتخاب مي‌كنند. من خودم را مثال مي‌زنم. فصل قبل كه سرمربي ذوب‌آهن بودم، پس از سه باخت يكي از روزنامه‌ها مدام از من انتقاد مي‌كرد و حتي چندين بار جانشين مرا هم تعيين كرد. امسال ذوب‌آهن نتايج به مراتب ضعيف‌تري گرفته اما همان روزنامه يك كلمه هم انتقاد نمي‌كند. اين نشان مي‌دهد كه روابط ناسالمي بين مربي و مدير با رسانه‌ها حاكم است. به نظرم اگر مديران متخصص زمام كار را در دست بگيرند، فضايي كه عليه مربيان شكل گرفته تلطيف خواهد شد. الان اعضاي هيات مديره خيلي از باشگاه‌ها اصلا ورزشي نيستند. مورد داشته‌ايم كه مثلا يكي از اعضاي هيات مديره فلان باشگاه به توصيه پسرش، بحث بركناري مربي را در هيات مديره مطرح كرده و اين براي فوتبال ايران فاجعه است.» يكي از مواردي كه با حضور بلاتر در همايش علم و فوتبال مطرح شد بحث ثبات مربيان و نقش آن در موفقيت تيم‌ها بود. در اين تحقيق دانشگاهي نشان داده شده بود كه موفقيت تيم‌ها با ثبات مربيان رابطه مستقيم دارد و لزوما تعويض مربي به نتيجه گيري منجر نمي‌شود و چه بسا نقطه سقوط اين تيم‌ها خواهد شد. نمونه‌هاي از اين دست در فوتبال ايران كم نداشته‌ايم. استيل‌آذين در طول يك فصل چهار بار مربي خود را تغيير داد و در نهايت به دسته پايين‌تر سقوط كرد. پرسپوليس در ليگ نهم، زلاتكو كرانچار را بر كنار كرد و علي دايي را جانشين او كرد ولي جايگاه سومي خود را كه در نيم‌فصل كسب كرده با جايگاه چهارمي عوض كرد. ذوب‌آهن در فصل دوازدهم تلاش كرد روند ناكامي‌هايش را با بركناري كربكندي به پايان برساند اما فرهاد كاظمي هم نتوانست وضعيت اين تيم را بهبود بخشد و در انتهاي فصل جايش را به ياوري داد. محمود ياوري به‌طور متوسط هر 18 هفته يكبار يك تيم عوض كرده اما هيچ موفقيتي با تيم‌هاي تحت هدايتش كسب نكرده است. افت ناگهاني آمار اخراج مربيان در فوتبال ايران اما تا حدودي آرامش را به نيمكت‌هاي پرماجرا بازگردانده اما ثبات نيمكت‌ها اساسا ارتباطي به تغيير رويكرد مديران ندارد و دلايل اين ماجرا را بايد در مسائل ديگري جست‌وجو كرد. رسول كربكندي معتقد است كه بحران بي‌پولي باشگاه‌ها يك توفيق اجباري را نصيب فوتبال ايران كرده و همين عامل ثبات نسبي مربيان را به همراه داشته است: «مسئله مهم اين است كه باشگاه‌ها به‌واسطه وضعيت اقتصادي كشور، پول ندارند و همين موضوع دست مديران باشگاه‌ها براي اعمال تغييرات ناگهاني را بسته است. هر باشگاه در صورت اخراج مربي ملزم به پرداخت حق و حقوق كامل آن مربي است و اخراج يك مربي براي مدير باشگاه به‌طور ميانگين 500 ميليون تومان هزينه در بردارد؛ علاوه بر اينكه 500 ميليون هم بايد براي استخدام يك مربي جديد هزينه شود و به همين دليل در اوضاع و احوال فعلي، اخراج مربي ديگر مقرون به صرفه نيست. وقتي سرمربي راه‌آهن بودم ساعت 12 بركنار شدم و ساعت 12:30 سرمربي جديد سر تمرين بود اما حالا ديگر از اين خبرها نيست.» كاهش درصد ريسك‌پذيري مربيان مرور بازي‌هاي اين فصل نشان مي‌دهد درصد ريسك پذيري تيم‌ها پايين‌تر از حد معمول بوده و اغلب مربيان براي حفظ جايگاه شان با تاكتيك‌هاي محتاطانه به مصاف تيم‌هاي حريف رفته‌اند. تا پايان هفته بيستم 320 بازي انجام شده كه نتيجه 70 بازي، معادل 24 درصد كل بازي‌ها با نتيجه مساوي و 20درصد بازي‌ها هم با نتيجه يك بر صفر به پايان رسيده است. شايد اگر احتياط مفرط مربيان ليگ برتري نبود، سير صعودي اخراج مربيان ليگ برتري در ليگ سيزدهم هم ادامه پيدا مي‌كرد.اين روزها سيستم دفاعي 1 - 3 - 2 - 4 در حالي به روش غالب تيم‌هاي ليگ برتري تبديل شده كه بازي با دو هافبك دفاعي و گرفتن فضا از تيم حريف از شاخصه‌هاي اين سيستم محسوب مي‌شود. اگر چه بازي با اين روش تعداد تساوي‌ها را افزايش داده و ريزش تعداد تماشاگران را به همراه داشته اما پروسه اخراج مربيان ليگ برتري را به تاخير انداخته است. البته اين نگراني وجود دارد كه در نيم‌فصل دوم روند تغييرات مربيان باز هم ادامه داشته باشد و ليگ سيزدهم هم با اخراج چندين مربي ديگر به پايان برسد.مربياني مثل زلاتكو كرانچار، مجيد جلالي، عبدالله ويسي، منصور ابراهيم‌زاده و پرويز مظلومي كه روي لبه تيغ قرار دارند و از موج اخراج مربيان در امان نخواهند بود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت