حاشیه های زندگی علی دایی

کد خبر: 252001

او فقط به من علی می‌گوید. از اول به من علی گفته، اگر هم چیز خاصی از من بخواهد و نخواهد بخوابد آن موقع من "علی جان" می‌شوم!

حاشیه های زندگی علی دایی

ایسنا:علی دایی در گفت و گویی جذاب از حاشیه های زندگی خصوصی و ورزشی اش گفته است. علی دایی شاید سوژه خیلی خوبی برای یک گفت و گوی آخر سالی باشد. سوژه ای که یک سال پر از خبروحاشیه را پشت سر گذاشته و البته ناگفته های زیادی هم از زندگی و حرفه اش دارد. بخش هایی جذاب از گفت و گوی علی دایی با «خبرگزاری ایسنا» را بخوانید: شاید باور اینکه علی دایی تازه صاحب خانه شده کمی سخت باشد! تصمیم این را نداشتم که خانه بگیرم. من قبلا خانه داشتم و فروخته بودم و با پولم کار می‌کردم. امسال خوشبختانه یا متاسفانه در خانه ویلایی که زندگی می‌کردم دزد آمد. همین باعث شد که در یکی از برج‌های تهران خانه بخرم که هم خیال خودم و هم خانواده‌ام راحت شود. متاسفانه شرایط ارزی خیلی به کسانی که واردات دارند و تجارت می‌کنند لطمه زد، ما هم با همین مشکل مواجه بودیم. خدا را شکر با وجود سختیهایی که امسال پیش آمد ما در تولیدی‌مان تعدیل نیرویی نداشتیم و با همان نفرات کارمان را ادامه دادیم. با این نوسانات زیادی که بود خدا دوستمان داشت و خوشبختانه کارمان را تعطیل نکردیم و کسی را هم بیکار نکردیم. "

مشغله ذهنی بیزینس در کنار فوتبال اذیت‌تان نمی کند؟ من دیگر خودم بیزینس را انجام نمی‌دهم. هم شریک‌های خوبی دارم و هم مدیران باتجربه‌ای که شاید باور نکنید در ماه فقط یک روز برای کارم وقت می‌گذارم. باقی زندگی من کاملا فوتبال است و تمام کارهایم مربوط به فوتبال است. در اوایل کار نیاز بود که حضور فیزیکی داشته باشم. الان با کامپیوتر و اینترنت کارمان راحت شده است. از رفتن پیش آیت الله بهجت بیشتر برایمان بگویید. من همیشه دنبال کسی می‌گشتم که سیاسی نباشد و مردم دوستش داشته باشند. چندین بار نزد ایشان رفتم اما همان یک بار نماز خواندن پشت آقای بهجت همه چیز را به من نشان داد. بعد از آن هم دوست داشتم خیلی نزدشان بروم. قوت قلبی از حضور پیش ایشان می‌گرفتم. همیشه ایشان را در دالان کوچکی در مسجدش می‌دیدم که همان دیدار سه، چهار ماه من را شارژ می‌کرد. آقای بهجت شما را می‌شناختند؟ اصلا! ایشان نه من را می‌شناخت و نه می‌دانستند من چه کاره‌ام. تازه قشنگی کار اینجا بود که روز اول با من عربی صحبت کردند که من به ایشان گفتم من فارسی صحبت می‌کنم و از دفترشان من را به او معرفی کردند. از آنجا که مراجعه کنندگان عرب به ایشان زیاد بودند و به هر کسی اجازه نمی‌دادند که نزد او بروند، فکر می‌کردند من عرب هستم. بعد از رحلت ایشان جایگزینی برای ایشان پیدا کرده اید؟ من الان بعضی اوقات پیش آیت الله وحید خراسانی می‌روم. ایشان هم جزو بزرگان هستند و همان حس را به من می‌دهند. فکر می‌کنم در این مسائل آدمها و راههایی که انتخاب کردم خیلی درست بوده‌اند. سعی کرده‌ام همیشه دنبال کسی بروم که هم ارزش دنیوی داشته باشد و هم اخروی. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در یکی، دو سال گذشته برای شما افتاد به دنیا آمدن دخترتان بود. ببینید، به نظر من هر فرزندی برای پدر مادرش عزیزترین فرد است. شما نمی توانید فرزندی را پیدا کنید که پدر و مادرش او را دوست نداشته باشند. به دنیا آمدن دختر من، زندگی‌ام را عوض کرد. شما باور نمی‌کنید اما اگر بدترین اتفاق هم برای من بیفتد فقط رفتن به خانه و بغل کردن دخترم همه چیز را حل می کند چرا که رنگ و بو و حس و حال دیگری به زندگی‌ام داده است. وقتی با خودم دخترم را به تمرین می‌آورم با اینکه فقط دو سالش است همه جا با من می‌رود و می‌آید، همیشه دوست دارد با من باشد، همیشه از خدا خواسته ام که به من عمر باعزت دهد که بتوانم در خدمت خانواده ام باشم. علی دایی بچه داری هم می کند؟ مطمئنا عشقم این است که با بچه‌ام باشم. چیزهایی که آدم شاید حتی فکرش را هم نکند با بچه‌اش انجام می‌دهد و خیلی هم احساس خوبی دارد. شستن بچه یکی از چیزهایی است که خیلی دوست دارم و علاقه دارم که با دخترم به حمام بروم و او را بشویم، یا اینکه او را عوض کنم. او هم اگر کاری داشته باشد می‌گوید "علی" انجام دهد (می‌خندد). او فقط به من علی می‌گوید. از اول به من علی گفته، اگر هم چیز خاصی از من بخواهد و نخواهد بخوابد آن موقع من "علی جان" می‌شوم! احتمال دارد که در انتخابات ریاست جمهوری، فعالیت سیاسی انجام دهید؟ هیچ‌وقت خودم را وارد مسائل سیاسی نمی‌کنم که مردم به خاطر علی دایی به یک کاندیدای خاص رای دهند. مردم باید با شناخت رای دهند. رای دادن به صرف اینکه علی دایی این نامزد را حمایت کرده درست نیست. در سال 92 برای خودتان و مردم چه می‌خواهید؟ امیدوارم که وضعیت اقتصادی مردم بهتر شود. چراکه اگر وضعیت اقتصادی خراب باشد بر روی همه چیز تاثیر می‌گذارد. حالا من ریز نمی‌شوم. ان‌شاالله تورم کمتر شود و مردم کمتر اذیت شوند و حداقل راحت‌تر زندگی کنند و زیر فشار نباشند. متاسفانه خیلی‌ها هر روز به من مراجعه می‌کنند که من علی دایی هم اگر زندگی ام را بفروشم، کفاف یک هفته‌ی این درخواست‌ها را هم نمی‌دهد. ان‌شاالله این مسائل کمتر شود و ما این همه مراجعه کننده نداشته باشیم. چراکه ما کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. من فقط دعا می‌کنم که وضعیت اقتصادی کشورمان بهتر شود. ما در کشورمان همه چیز داریم و امیدوارم با یک مدیریت درست همه این مسائل حل شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت