ولاسکو چگونه والیبال ایران را تکان داد؟

کد خبر: 219471

ولاسکو تا اینجا دو خدمت بسیار مهم به والیبال ایران کرده است. اول اصلاح تکنیکال بازیکنان و آموزش تاکتیک‌های به روز والیبال و دوم کشف پدیده‌هایی که کمتر دیده شده بودند و وظیفه دارند جای ستاره‌های پا به سن گذاشته را بگیرند.

مهر: نبرد با سامورایی‌ها برای لحظاتی ما را برد به سال‌های میانی دهه ۷۰ شمسی و البته قبل از آن سال‌ها. سالهایی که در والیبال حریف از پیش بازنده‌ای بودیم مقابل چشم بادامی‌ها. یادم هست آن سال‌ها هم همین «محتشمیان» گزارش بازیهای والیبال را برعهده داشت و چقدر ما را می‌ترساند از قدرت سامورایی‌ها. نبرد که شروع می‌شد همین گزارشکر فهرستی از تاکتیک‌ها و نقاط قوت شرقی‌ها در والیبال را ردیف و پیش گویی می‌کرد که این بازی سه بر صفر به سود حریف تمام خواهد شد و البته زمانی که یک ست هم برنده می‌شدیم کلی ذوق زده می‌شد. از آن سال‌ها تا این سال‌ها اگر چه گزارشگر والیبال سیمای ایران تکان نخورده و همچنان والیبال را پس از بیست و اندی سال یک نفر برایمان گزارش می‌کند اما تیم ملی در جا نزده و مثل «یوزی» بی‌پروا مسیر پیشرفت را طی کرده است. حالا‌‌ همان سامورایی‌ها و البته تمام زردپوستان برای گرفتن یک ست از تیم ملی والیبال ما جان می‌دهند. ژاپنی‌ها در تهران در طرفه العینی تسلیم شدند و در گیم دوم تحقیر. درست مثل پسرکان فرعون و درست مثل خیلی‌های دیگر. تیم ملی حالا در کنار ولاسکو قد کشیده و دارد هم اندازه غول‌های والیبال دنیا می‌شود. ورود به لیگ جهانی حالا برای ما مثل ورود «آلیس به سرزمین عجایب» نیست. ایران دارد می‌شود کابوس غولهای والیبال دنیا. این را می‌توانید از ایتالیایی‌ها، روس‌ها و حتی برزیلی‌ها بپرسید. آن‌ها خوب لمس کرده‌اند که مقابل تیم ایران با معجونی از تاکتیک‌ها اهم از قدرتی و سرعتی رو به رو هستند و این خصوصیت در کمتر تیمی دیده می‌شود. این‌ها دلایل خوبی است برای بیست دادن به مدیریتی که والیبال ایران را به این سطح رسانده است. فوندانسیون این پروژه را محمدرضا یزدانی خرم ریخت. مدیری که با صبر و حوصله فراوان از صفر شروع کرد و با کادرسازی و استعدادیابی در تیم‌های جوانان و نوجوانان زمینه بلوغ والیبال ما را فراهم ساخت. در زمان یزدانی خرم بود که جوانان و نوجوانان ما آقای والیبال آسیا شدند.‌‌ همان نسل اما حالا در بزرگسالان شد، فرمانروای قاره کهن و جلودار آسیا در لیگ جهانی والیبال. یزدانی خرم اما از میان آسمان خراش‌ها به میان گوش شکسته‌ها مأمور شد. مدیریت کلان ورزش فکر می‌کرد یزدانی خرم می‌تواند در کشتی هم انقلابی کند و این رشته را از هیأتی اداره شدن در زمان طالقانی خارج و شتاب بیشتری دهد. یزدانی خرم در فدراسیون کشتی آنچنان که تصور می‌رفت موفق نشد و البته والیبال این شانس را آورد که داورزنی توانست دست آوردهای یزدانی خرم را حفظ و ارتقا دهد. داورزنی راهی را رفت که مدیر قبلی رفت. یعنی ماندن در جاده آینده نگری و حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت. داورزنی در بهترین زمان ممکن سرکیسه را برای ورود یکی از بزرگ‌ترین تئوریسین‌ها و مربیان والیبال جهان شل کرد و با استفاده از نام و آوازه ایران در پیشرفت والیبال، «ولاسکو» را استخدام کرد. ورود ولاسکو معنی‌اش این بود که ایران دیگر به بزرگ‌ترین قاره جهان فکر نمی‌کند و با اتکا به نسلی که به بلوغ تکنیکی لازم رسیده، در فکر فتح قله‌های بلند‌تر با ولاسکو است. ورود مرد آرژانتینی یعنی در جا نزدن، یعنی قانع نبودن و یعنی اشباع نشدن. این‌ها گمشده ورزش ما در سایر رشته هاست. ولاسکو تا اینجا دو خدمت بسیار مهم به والیبال ایران کرده است. اول اصلاح تکنیکال بازیکنان و آموزش تاکتیک‌های به روز والیبال و دوم کشف پدیده‌هایی که کمتر دیده شده بودند و وظیفه دارند جای ستاره‌های پا به سن گذاشته را بگیرند. مثل قائمی و شهرام محمودی و خیلی‌های دیگر. ولاسکو دارد نسل سازی می‌کند. او به فکر دهه بعدی والیبال ماست. همین هم شده که در هر تورنمنتی از حضور با سابقه‌ها می‌کاهد و پای پدیده‌ها می‌ایستد. والیبال ایران در سایه این سیاست ترسی از رسوب نسل طلایی‌اش ندارد و می‌تواند امیدوار باشد که پدیده‌ها جای ستاره‌ها را پر می‌کنند. تحقیر مصری‌ها و سامورایی‌ها و آزار غول‌های والیبال در لیگ جهانی تازه شروع راهی است که والیبال ما با ولاسکو استارت آن را زده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت