همون علی دایی دهاتی شد آقایگل جهان!
خدا علی دایی را علی دایی کرد. او اصلا تکنیکی نبود. یعنی به راحتی نمی توانست یک بازیکن را دریبل کند و به چیزی که بیشتر از حقش بوده، رسیده. خیلی ها می گفتند او مثل دهاتی ها فوتبال بازی می کند و البته چیزهای دیگر هم می گفتند ولی با تمام این حرف ها، او آقای گل جهان شد. دایی بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران است.
*آقای عزیزی! مشهد هستید؟
نه، فعلا مسافرتم و در کنار تیم نیستم.
*هنوز روزنامه ها درباره اتفاقات تمرین ابومسلم می نویسند و برخورد بدی که طرفداران با شما داشتند. گویا خیلی هم دلخورید.
مگر می شود دلخور نبود اما کلا اتفاقاتی که افتاد اهمیت زیادی نداشت. در فوتبال ایران این چیزها طبیعی است فقط من نمی دانم چرا لیدرها و تماشاچی ها می خواهند برای تیم مربی و بازیکن تعیین کنند. متاسفانه درفوتبال ما این مسئله جا افتاده. وقتی لیدر به خودش جرات می دهد یقه علی دایی را بگیرد، باید چه توقعی داشت؟
*چرا لیدرها اینقدر باید در فوتبال قدرت بگیرند؟ در اغلب تیم ها این معضل وجود دارد.
به نظر من معزل اصلی را را مدیران به وجود آوردند البته نه همه آنها. متاسفانه برخی از مدیران به دلیل شرایط خاصی که دارند، برای بهتر شدن موقعیت شان به لیدرها باج می دهند. این لیدرها هم که عادت کرده اند به باج خواری و وقتی پول نگیرند شروع می کنند علیه آدم ها شعار دادند. یک عده از مدیران ما سیاسی هستند و وقتی وارد فوتبال می شوند، باید به لیدرها باج بدهند تا هوایشان را داشته باشند. به همین خاطر خیلی با بوقچی ها کنار می آیند. مربی تعیین می کنند و حتی درباره بازیکن ها حرف می زنند و می گویند فلانی نباید باشد. در همه جای دنیا لیدر هست ولی هیچکدام شان از باشگاه پول نمی گیرند. اصلا اینطوری نیست که بگویند ما تشویق می کنیم، باید پول بدهید. هرکس علاقمند است، می آید به استادیوم و تیم را تشویق می کند. خیلی جالب است در همه جا دنیا باشگاهها درآمدزایی می کنند از فوتبال، در ایران لیدرها از فوتبال پول در می آورند! من سه سال در آمان بازی کردم و شاهد بودم در این سه سال طرفدارها با خریدن لباس، شال تیم و... و همینطور با حضور در رستوران باشگاه و خیلی چیزهای دیگر، به باشگاه کمک مالی می کردند ولی در ایران باشگاهها که پول در نمی آورند هیچ، تازه به لیدرها هم پول می دهند.
*ظاهرا لیدرها در مسایل فنی هم دخالت می کنند، درست است؟
کلا مدیران این بلا را سر فوتبال ما آوردند و این آدم ها را باج خوار کردند. الان اکثر تیم ها با چنین مشکلی روبرو هستند. چند سال پیش من سرمربی یک تیم بودم. لیدرها همیشه سر تمرین بودند و یک بار به من گفتند: ما با تو خیلی خوب برخورد می کنیم، باید می دیدی با مربیان دیگر چه می کردیم. حتی ارنج تیم را قبل از بازی می نوشتیم و می دادیم به مربی و می گفتیم باید این ترکیب در بازی باشد. حتی می گفتند مربی بازیکنان مورد نظر ما را می خرید چون جو را می شناختیم. من از شنیدن این حرف ها تعجب کردم. گفتم آخر شما تماشاچی هستید. فوتبال را تنها نگاه کرده اید، بازی که نکرده اید. متاسفانه در فوتبال این ناهنجاری ها هست و لیدرها از این کارها می کنند. یک نفر هم که علیه شان موضع بگیرد، باید شعار بخورد. اصلا هم استثنا قایل نیستند که این از کجا آمده، چقدر زحمت کشیده، صداقت دارد یا درغگوست و کلک در کارش هست یا نه. به محض اینکه احساس می کنند مخالف حرف هایشان هستند، سریع شعار می دهند. حالا شعار حیا کن خیلی خوب است، فحش ناموس می دهند...
*شما سال ها برای تیم ملی بازی کردید و به هر حال در مشهد، برای خود اعتباری دارید. برای همه این شعارها کمی عجیب است. اگر در شهر دیگری اتفاق می افتاد، طبیعی بود.
قبلا هم برای من اتفاق افتاده است. روزی که به من فحش دادند، آقای پیروانی، مهاجرانی و قائم مقام باشگاه آمدند خانه ام و با من صحبت کردند که برگرد. من به پیروانی همین حرف را زدم. به او گفتم که دوست ندارم در مشهد باشم و وقتی از این شهر بیرون می روم حالا چه در تهران یا شهری دیگر، مردم چه فوتبالی و چه غیر فوتبالی، از محبت شان من را شرمنده می کنند. ولی در شهر خودم آدم ها اینطور با من رفتار می کنند. جالب است بدانید تنها شهری که در آن من فحش خوردم، مشهد بود. وقتی در سال 80 از دبی به پاس رفتم، همراه با این تیم به هر شهری که رفتم به من محبت شد الا مشهد. به تبریز رفتیم، طرفداران برق، فجر، پرسپولیس، استقلال و حتی طرفداران اصفهانی حالا به خاطر زحماتم برای تیم ملی، به من خیلی محبت کردند و رفتار خوبی داشتند. در حد و توان شان تشویقم کردند با اینکه بازیکن حریف بودم ولی در شهر خودم و در بازی ابومسلم و پاس، تا توانستند به من فحش دادند. یک عده ای راهش را بلدند و می دانند من به چه فحش هایی حساسیت دارم. یک عده هستند که دوست ندارند خداد در مشهد نباشد و جایگاهی نداشته باشد، به همین دلیل شروع می کنند به فحش دادن. یکسری شیطنت ها می کنند. تازه برایم جالب بود که اگر من امسال سرمربی تیم می شدم و ابومسلم بازی اولش را هم باخته بود، چکار می کردند. من که مدیر فنی هستم و به قول معروف مدیر فنی هم سمتی الکی است و کلا نقشی ندارد. پس چطور می شود اینطور علیه من شعار می دهند؟!
*در مشهد چه کسانی علیه شما هستند؟
ما مشهدی ها یک ضرب المثل داریم و می گویم دیگی که برای ما نمی جوشد، کله سگ در آن باشد! من به اندازه خودم در مشهد دشمن ندارم. کسانی که در ابومسلم نیستند، دوست ندارند این تیم نتیجه بگیرد. یکی از راههای ضربه زدن به تیم هم، من هستم. در حد توانم همیشه سعی می کنم صادق باشم و با روراستی کار کنم. الان هم می دانند که فصل تیم بستن است و من خیلی از این نظر دارم به ابومسلم کمک می کنم، به همین دلیل دارند شعار می دهند. با اینکه مدیر فنی هستم ولی آقای پیروانی لطف کردند و به من اعتماد کردند تا تیم را خودم ببندم. من یک تشکر ویژه به غلام پیروانی بدهکار. البته غیر از این هم از او توقعی نداشتم ولی تا آخر عمرم مدیونش هستم چون در روزی ها علیه من شعار دادند، به طرفداران و به خود من گفت اگر خداداد نباشد من هم در این نیستم. واقعا متاسفم برای آن دسته از مشهدی ها که خواستان به خدادادی که از خودشان است، ضربه بزنند چون من جزیی از ابومسلم هستم. اینکه نقشه بکشیم خداداد را خراب کنیم، تاسف برانگیز است.
*چه کسانی در مشهد علیه شما هستند؟
آدم هایی ناسالمی بودند که من آنها را از ابومسلم جدا کردم. همیشه حرفم را می زنم و الان می توانید از مالک باشگاه و سایر مسولان بپرسید که تا به حال حرف نادرستی زده ام؟اینها که به من ضربه می زنند همان هایی هستند که در دیگ ابومسلم که برایشان نمی جوشد، دنبال کله سگ هستند. تعدادشان هم زیاد است، چون جایی در این تیم ندارند. همیشه هم سعی می کنند که به این فوتبال ضربه بزنند و فعلا راهکاری که دارن شعار دادن، ضایع کردن و جدا کردن خداداد از ابومسلم است.
*در ابومسلم می مانید؟
من تصمیم گرفته بودم بروم ولی وقتی حشمت خان و آقا غلام و قائم مقام باشگاه آمدند، دیدم راست می گویند. حشمت خان گفت یک عده می خواهند تو را از ابومسلم دور کنند، چرا باید بروی. بمان و قاطعانه کارت را انجام بدهد. من هم گفتم پس می مانم. واقعا اظهار تاسف می کنم که دو باری که در عمرم شعار خودم، توسط مشهدی ها بود. من سال من سال 67 5 سال با جان و دل برای ابومسلم بازی کردم. بعد قرار شد به خدمت سربازی بروم که به خاطر ابومسلم خدمت من به جای دو سال شد 3 سال. جای منتی هم نیست چون ابومسلم را دوست داشتم. من قرار شد برای خدمت سربازی به فتح بروم. پرونده ام را بردند تهران و گفتند باید بیایی ولی من به خاطر علاقه ام، در مشهد ماندم تا جلوی پرسپولیس بازی کنم. یادم نمی رود هیچوقت. در کمد قایم شدم تا من را نبرند. بعد از بازی هم دستبند به دست من را بردند. رابطه من و ابوسلم اینطوری بود. بعد از سال ها که دوباره برگشتم و مربی تیم شدم، قراردادی نداشتم. سال دوم هم قرارداد سفید بستم. همین الان هم سفید امضا کرده ام. من در ابومسلم دنبال چیزی نیستم. طرف حسابم هم طرفدارانی هستند که واقعا ابومسلمی اند. من عاشق این باشگاه هستم و می مانم. طرفداران این را بدانند آدم هایی که مدعی اند، در ابومسلم دنبال چیز دیگری هستند. من به خاطر همین عشقم مانده ام و از این تیم جدا نمی شوم. نیازی هم به پول ابومسلم ندارم. اگر هم امروز این اتفاق ها می افتد تقصیر خود ابومسلمی هاست چون با یک باد کوچک سرما می خورند و عاقلانه به وضعیت این تیم نگاه نمی کنند. سرعا هم تحت تاثیر قرار می گیرند. اگر جایگاه ابومسلم اینجاست به چه دلیل است؟ با همین رفتارها مرحوم حجازی را هم از ابومسلم فراری دادند.
*شما که همیشه حرفتان را صریح می زنید. نمی خواهید بگوئید این آدم ها چه کسانی هستند؟
خود طرفداران می دانند ولی راجع به آنها فکر نکرده اند. تماشاگران فهیم می دانند کی میخواهد به تیم ضربه بزند. البته در همه جای ایران همین است که طرفدارن زود تحت تاثیر قرار می گیرند. سکوهای ابومسلم معمولا وقتی تیم یک بازی نتیجه نمی گیرد، منتظر یک کبریت هستند و یک جرقه. آدم هایی هم این وسط زبل هستند و دارند از آب گل آلود ماهی می گیرند. به نظرم طرفداران باید خودشان را جمع و جور کنند تا سرنوشت این تیم مثل پیام نشود که الان در دسته سوم بازی می کند. آنهایی که در دیگ ابومسلم دنبال کله سگ هستند، برایشان مهم نیست تیم به کجا می رود. طرفداران باید عاقلانه فکر کنند. اگر کسی آمد پیشنهادی داشت، دیدند که غیر منطقی است باید با او برخورد کنند. ابومسلم برای نتیجه گرفتن به تماشاچیان نیاز دارند. اگر قرار باشد با یک بازی انگ بی غیرت و اینها را به بازیکنان بچسبانند، درست نیست. نباید با یک بازی قضاوت کنند.
*با این شرایط بعید نیست در آینده هم طرفداران علیه فرد دیگری شعار دهید. فکر نمی کنید ممکن است برای غلام پیروانی هم این مشکل پیش بیاید؟
البته این ماجراهای اخیر از یکطرف خوب شد. آنها که 35 سال است طرفدار ابومسلم بودند و در دوران بازیگری خود من همیشه حضور داشتند، بعد از مدت ها غیبت تصمیم گرفته اند به تمرینات تیم بازگردند. آنها به خاطر همین افراد ناسالم دیگر به استادیوم نمی آمدند ولی تعدادی با من تماس گرفتند و گفتند که وارد گود خواهند شد. به نظر من حتی اگر ابومسلم هم نتیجه نگیرد، چنین اتفاقی برای شاغلام نمی افتد. مردم او را دوست دارند.
*سوال آخر هم خارج از بحث ابومسلم است و به علی دایی برمی گردد. اخیرا در دادگاه یکی از اختلاس ها نام دایی مطرح شده که همین مسئله باعث شد تا وی بگوید، می خواهند به او ضربه بزنند. نظر شما در این باره چیست؟
من راجع به این قضیه حرفی ندارم. فقط از دوستان نزدیکم شنیدم که چنین بحثی مطرح شد. اگر قرار است اسم علی دایی را با اینهمه بازی، بدون دلیل بیاورند باید فاتحه این فوتبال را خواند. اگر دایی واقعا این کار را کرده، باید مثل بقیه قانونی با او برخورد شود ولی اگر نکرده که من حدسم این است که قطعا نقشی نداشته، باید در این فوتبال را تخته کنیم. اگر قرار است دایی را ضایع کنیم که شناسنامه فوتبال ماست، دیگر در این فوتبال دنبال چه هستیم؟ ما می گوئیم بایدفوتبال پایه را بسازیم. جوانان ما باید زور بزنند که تا 50 سال آینده یکی مثل علی دایی در این فوتبال پیدا شود. اینهمه در فوتبال ما هزینه می شود، باید یکی بیاید که مثل دایی فوق ستاره باشد. اگر قرار است دایی را خراب کنیم، دیوانه ایم؟ اصلا دنبال چی هستیم؟
*او معتقد است که کار سیاسی هاست..
هر کسی اگر بدون مدرک پشت این کار است، باید برایش تاسف خورد. دایی برای ما کم افتخار نیاورده. الان ایران را با اسم دو سه نفر می شناسند. اگر قرار باشد با آدم های سیاسی با علی دایی که بین المللی است، اینطور برخورد کنند، واقعا دیگر نمی دانم چه بگویم و برایش تاسف می خورم. این آدم ها چطور می توانند روی کارهای دایی چشم پوشی کنند. او کم برای ما افتخار نیاورده. یک حرفی پیروانی به من زد و من درباره دایی می گویم. خدا علی دایی را علی دایی کرد. او اصلا تکنیکی نبود. یعنی به راحتی نمی توانست یک بازیکن را دریبل کند و به چیزی که بیشتر از حقش بوده، رسیده. خیلی ها می گفتند او مثل دهاتی ها فوتبال بازی می کند و البته چیزهای دیگر هم می گفتند ولی با تمام این حرف ها، او آقای گل جهان شد. دایی بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران است. در بایرن مونیخ بازی کرده است. یکی از نماینده های ما در فیفاست. خدا علی را کرده علی دایی نه این آدم های سیاسی. هر کاری هم بکنند، تا وقتی که خدا نخواهد، علی دایی کوچک نمی شوند. آنها نمی توانند دایی را تکان بدهد. برایش همیشه آرزوی موفقیت می کنم.
دیدگاه تان را بنویسید