خبرانلاين: ا
و را مرد"لابی" و "رایزنی" فوتبال ایران می نامند و این حرفی به گزاف نیست.خیلی ها فکر می کنند"لار"ی ست در صورتی که نیست. در قم به دنیا آمده اما اصالتا شیرازی است.
حرف از سید محمدهادی آیت اللهی است؛نایب رییس اول فدراسیون. او که به عنوان مرد سایه فوتبال ایران همواره نقش تعیین کننده ای در انتخاب روسای فدراسیون فوتبال در ادوار گذشته داشته است.
از صفایی فراهانی تا دادکان و کفاشیان همه با رایزنی ها و لابی های او رییس فدراسیون فوتبال شدند.
سیمای جدید آیت اللهی با موهایی کوتاه کرده و صورتی نسبتا چروکیده بیشتر از 55 سال را نشان می دهد.
سید محمد هادی آیت اللهی یک آقازاده به تمام معنی است.-البته از نوع مثبتش- برادر و پدر و پدر بزرگ و عموزاده ها همه "آیت الله" بوده اند.
خودش هم سطح دو تحصیلات حوزوی دارد که می شود(حجت الاسلام).
این گفت و گوی وی احتمالا شما را بیشتر با شخصیت نایب رییس اول فدراسیون فوتبال کشورمان آشنا می کند.
در قم به دنیا آمدم
مرحوم پدرم اصالتا شیرازی است. او در جوانی به خاطر تحصیلات حوزوی اش به همراه مادرم، موقتا به شهر مقدس قم مهاجرت کرد.
من در 21 فروردین ماه سال 1336 در شهر قم به دنیا آمدم و متولد قم هستم.
برق را به قهقرا بردند
در یکی دو ماه اخیر به دلیل سقوط برق و پیام مخابرات شیراز به لیگ دسته دوم،عملکرد هیات فوتبال فارس زیر سوال است. من تا کنون در این باره صحبتی نکرده ام اما دوستان به ما بگویند ما باید چه کمکی به این دو تیم می کردیم که نکردیم؟کمک های مالی که در جای خودش انجام دادیم. درباره مدیریت و کادر فنی که بارها تذکر دادیم. هیچ کس دنبال این نیست که این مرده ای(برق)را که روی زمین است به حرکت درآورد.
برق شیراز حدود یک میلیارد و 200 میلیون تومان بدهی دارد. ما جلو کسر امتیاز این تیم را گرفتیم. خیلی کارها کردیم که متاسفانه انگار به چشم نمی آید.
آیا همه سردمدارانی که فریاد می زدند؛ ما برای برق پول می آوریم، هزینه می کنیم،اعتبار می آوریم، آیا به دست خودشان باشگاه برق را به قهقرا نبردند؟
آنها چرا حالا دایه مهربان تر از مادر شده اند؟ منظور من کسانی هستند که وقتی تیم های فوتبال شیراز در بحران قرار می گیرند دنبال کمک نیستند. دنبال تخریب کردن هستند.
اعتراض به مدیر کل ورزش اصفهان
استارت نزول و سقوط برق از سال 1386 زده شد. مدیر وقت تربیت بدنی استان فارس (خدابخش مدیر فعلی ورزش و جوانان اصفهان) منشا نزول و سقوط برق بود.
او بود که گفت من در ورزش حرفه ای هیچ کمکی نمی کنم. طی 5 سال گذشته باشگاه برق هیات مدیره درست و حسابی نداشته تا مسایل مختلف این تیم را کنترل کند. سال 90 که اصلا هیات مدیره نداشت. وزارت نیرو هم از 2 سال و نیم پیش گفت ما نمی خواهیم تیم داری کنیم. اینگونه بود که برق شد طفل سرراهی. اعتقاد دارم این تیم اگر یک هیات مدیره و مدیرعامل قوی داشت به این حال و روز نمی افتاد.
همه" آیت اللهی" های مسوول!
مرحوم مهندس سید علی آیت اللهی اولین رییس سازمان انرژی اتمی ایران بعد از پیروزی انقلاب بود که پسرعموی من هستند.
مهندس سید محمدرضا آیت اللهی وزیر صنایع دولت آقای رفسنجانی و رییس سابق سازمان ثبت احوال کشور که مدتی هم استاندار تهران بودند،پسر عمویم هستند.
هر دو امام جمعه فقید شهرستانهای لارستان و جهرم عموزاده های ما هستند.
پدر خودم مرحوم آیت الله سید شمس الدین آیت اللهی و پدر بزرگم مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر آیت اللهی معروف به حاج عالم بوده اند که قبل از انقلاب در شیراز اقامه نماز جمعه می کردند. پدر بزرگم البته به دلیل کسالت و بیماری در 25 شعبان 1358 به رحمت ایزدی پیوست.
سطح دو تحصیلات حوزوی دارم
مسجد آقا احمد شیراز، مسجد آبا و اجدادی ماست. من رییس هیات امنای این مسجد هستم. ما طی 30 شب ماه مبارک رمضان از ساعت 9 شب تا سحر برنامه احیا داریم. خودم هم سطح دو تحصیلات حوزوی دارم.
عکس با لباس ورزشی دارم!
بعد از فوتبال به دوچرخه سواری علاقه زیادی دارم. البته فعلا پیاده روی می کنم و هر وقت فرصتش شد به شنا می روم. در رشته هایی مانند والیبال،بسکتبال و وزنه برداری صاحب نظر هستم. اگر به تاریخ ورزش فارس مراجعه کنید فعالیتهای ورزشی من مشخص می شود و خواهید دید که عکس با شورت و لباس ورزشی هم دارم!
برنامه ای برای رژیم لاغری ندارم!
برنامه مشخصی برای رژیم لاغری ندارم! ما همین کاری که می کنیم خودش رژیم لاغری است. حرص و جوشی که می خوریم، خود باعث لاغریمان می شود!
آخرین کتابی که خوانده ام
به کتاب و کتاب خوانی علاقمندم. بیشتر موضوعات تاریخی را دنبال می کنم. آخرین کتابی که خوانده ام"17 اصل کار تیمی" نوشته "جان ماکسول" بوده، البته قبل از آن هم کتاب امام حسن(ع) و امام حسین(ع) اثر سید محسن آملی را خوانده ام.
ماجرای اولین کتاب من
سال گذشته اولین کتابم را با عنوان"جامعه شناسی فوتبال" منتشر کردم. قصد دارم جلد دوم این کتاب را به زودی منتشر کنم. البته آقای دانشجو هم در این کتاب همراه من بوده است.
پاشنه کفشم را برای خدمت کشیده ام
من پاشنه کفشم را برای خدمت به مردم کشیده ام. من آموخته ام که خدمتگزار مردم باشم و نوکری مردم کنم. از ساعت 6و30 دقیقه صبح تا 9 شب مشغول کارم و حداکثر استراحتم در طول 24 ساعت 4 تا 4ونیم ساعت است.
از بدو ازدواجم در سال 1357 وضعیت کار من همینگونه بوده به نحوی که اگر یک روز در منزل باشم ایجاد کسالت می کند.
دخترانم ورزشکار نیستند
خداوند سه فرزند دختر به من داده که ورزش حرفه ای انجام نمی دهند اما علاقه ویژه ای به ورزش و مسایل پیرامون آن دارند.
آدم پولداری نیستم
من آدم پولداری نیستم. معمولی ام. با حقوق کارمندی زندگی می کنم. از فدراسیون فوتبال هم برخی مواقع پاداش می گیرم و حقوق ماهیانه دریافت نمی کنم.
هیات فوتبال فارس را خیلی بیشتر از فدراسیون دوست دارم!
از بین هیات فوتبال استان فارس و نایب رییسی اول فدراسیون فوتبال قطعا اولی را انتخاب می کنم چون می خواهم فوتبال فارس را البته با کمک همه اهالی ورزش فارس به سرانجام برسانم.
شهرت مفسده می آورد
شهرت نمی تواند خیلی خوب باشد. خودم با شهرت میانه خوبی ندارم. چون اگر انسان از خداوند دور باشد، پشت شهرت مفسده به دنبال دارد.
3 روز تهران 3 روز شیراز
کارهایم را به نحوی تقسیم کرده ام که سه روز کاری در تهران و سه روز کاری در شیراز باشم.
حرفهای هوشنگ نصیرزاده کذب محض است
وقتی هوشنگ نصیرزاده در برنامه نود گفت:"آیت اللهی می خواهد به داوران شیرازی بازی بیشتری بدهد."خیلی ها گفتند پاسخ او را بدهم اما چون حرف او کذب محض و در اصل یک نظر شخصی بود هیچ جوابی به او ندادم. چون احساس می کنم واقعا دارم کاری که انجام می دهم درست است و دلیلی ندارد به این گونه حرفها پاسخ گویم.
بعضی ها از پشت خنجر می زنند
دورویی در فوتبال آفت شده و حسابی آزارم می دهد. متاسفانه دورویی و دروغگویی در فوتبالمان زیاد شده. بعضی ها به انسان نزدیک می شوند و اظهار لطف می کنند ولی همین ها از پشت به انسان خنجر می زنند.
مرا با شاغلام اشتباه می گیرند!
غلام پیروانی را از صمیم قلب دوست دارم. احساس می کنم با او برادرم. باور کنید بارها شده که مرا با شاغلام اشتباه می گیرند.
صفایی فراهانی با لابی من رییس شد
مجمع تعیین کننده رییس فدراسیون است. به عنوان کسی که لیدر هیات های فوتبال بوده ام "رایزنی" و "لابی" را حق خود می دانم.
حتی در زمان صفایی فراهانی هم برای ریاست او لابی کردم. زمان دادکان هم همینطور بود.
مصطفوی و کفاشیان قابل قیاس نیستند
داریوش مصطفوی و علی کفاشیان زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند. مصطفوی در زمان خودش خدماتی انجام داد. اما الان و در شرایط فعلی اگر بخواهیم مصطفوی را با کفاشیان و کارهای انجام شده توسط این دو نفر مقایسه کنیم اصلا قابل بیان نیست. چون الان شرایط کار خیلی سخت شده است.
بعضی ها "ماشین" بازند من "انگشتر" باز!
از بچگی عشق و علاقه خاصی به انگشتر داشته ام. استفاده از انگشتر ثواب دارد. الان هم به مانند دوران بچگی به انگشتر عشق و علاقه خاصی دارم. به هر حال خیلی ها به ماشین عشق و علاقه دارند و به اصطلاح ماشین بازند من اما به انگشتر علاقه دارم و انگشتر بازم!
دیدگاه تان را بنویسید