خبری از دادگاه نیست، به کارتان ادامه دهید!
فساد در فوتبال ایران هست مثل همه جای دنیا اما ما همیشه در روزهای حساس لیگ، یاد فساد میافتیم. یا زمانیکه روزگار فوتبال بر مراد ما نمیچرخد از ناپاکی و آلودگی در فوتبال دم میزنیم، بدون سند و مدرک و بدون اینکه از سوی مرجعی این حرفها پیگیری شود.
با وجود تایید فساد در فوتبال، چرا کسی با متخلفان برخوردی قانونی و قاطع انجام نمیدهد؟! به گزارش فردا به نقل از فارس، "فوتبال ناپاک را لمس و حس کردهام، احتیاج به دیدن نیست. مربی با بازیکن صحبت می کند فصل آینده بیا پیش من! تا کم کاری کند. برخی مربیان در این ناپاکی شریک هستند. اصلا متوجه نمی شوم منشوری یعنی چه؟ اگر کسی منشوری است یقهاش را بگیرید و بیندازیدش بیرون. اصلا خودم را میگویم؛ اگر ناصر حجازی ناسالم است تیکه تیکه اش کنید تا جامعه پاکسازی شود، نه اینکه یک درجه هم ارتقا دهید. آقایان توان مقابله با ناپاکی را ندارند برای همین این فوتبال همین طور میماند. اگر فوتبالیهای مسئول خودشان سالم باشند به قیمت برکناری هم باید مقابل ناپاکیهای فوتبال بایستند، نه اینکه با یک تلفن رایشان عوض شود." این جملات تکان دهنده ناصر حجازی در مورد فساد در فوتبال در آخرین روزهای عمرش بود. فردی که در این فوتبال زندگی کرد. وقتی یک پیشکسوت و بزرگ فوتبال چنین جملاتی بر زبان میآورد کتمان فساد در فوتبال ایران خندهدار خواهد بود. نباید سرمان را زیر برف کنیم و بگوییم فوتبال ایران گل و بلبل است. نباید تصور کنیم در فوتبالی که گردش مالی سالیانهاش میلیاردها تومان است هیچ تخلفی از سوی عدهای ناپاک صورت نمیگیرد. فساد در فوتبال ایران هست مثل همه جای دنیا اما ما همیشه در روزهای حساس لیگ، یاد فساد میافتیم. یا زمانیکه روزگار فوتبال بر مراد ما نمیچرخد از ناپاکی و آلودگی در فوتبال دم میزنیم، بدون سند و مدرک و بدون اینکه از سوی مرجعی این حرفها پیگیری شود. مربیان، بازیکنان و حتی مدیران عامل برخی باشگاهها به فراخور حال خود اظهارات تکان دهندهای را در این زمینه بیان میکنند و مسایل پشت پرده را به زعم خود افشا میکنند. آخرین مورد حرفهای منصور قنبرزاده مدیرعامل باشگاه نفت تهران است؛ "در این فوتبال پول و آلودگی مالی هست، از کجا بدانم مثلا 3-4 بازیکن ما را خریدهاند یا نه. وقتی عزم جدی در برخورد با این اتفاقات وجود ندارد، کسی را ندیدم با این دلالها که قوی و جسور شدهاند، برخورد کند و عملا کسی هم حریف آنها نخواهد شد، به هیچ چیزی خوشبین نیستم... قطعا سر باشگاهی که به دلالان باج ندهد را میبرند که این اتفاق برای تیم نفت در حال رخ دادن است...- صراحتا میگویم مدارک لازم را دارم اما آن را به هر کسی نداده و فقط تحویل آقای کفاشیان خواهم داد." حرفهای حجازی در آستانه فوتش را اگر بخواهیم نادیده بگیریم چطور میتوانیم حرفهای مدیرعامل تیم پنجم لیگ برتر را نشنیده گرفت و به آن توجهی نکرد! حرفهای یک مدیرعامل دولتی میتواند سرنخ خوبی برای پیگیری فساد در فوتبال باشد اما خودش هم میگوید خوشبین نیست که کسی به این موضوع بها بدهد. شاید به خاطر اینکه چنین حرفهای تکان دهندهای در فوتبال ایران آنقدر گفته شده که همه نسبت به آن بیتفاوت شدهاند و آنرا نوعی مظلوم نمایی یا توجیه نتیجه نگرفتن میدانند. انگار حتی مراجع نظارتی و امنیتی هم حساسیتهایشان به این موضوع مهم از دست دادهاند. شاید هم مسئولان نظارتی کشور از خود این سوال را به درستی بپرسند که چرا فقط در روزهای آخر فصل که برخی تیمها در خطر سقوط یا از دست دادن قهرمانی و سهمیه آسیایی هستند یاد فساد در فوتبال میافتند؟ چرا در هفت هشت ماه دیگر سال مدیران و مربیان یاد فساد در فوتبال نمیافتند؟ چرا در روزهای تعطیلی فوتبال و زمان فصل نقل و انتقالات که هم باشگاهها در تکاپوی جذب بازیکنان برای فصل بعد هستند و هم دلالها و برخی افراد نه چندان خوشنام فعالیت میکنند هیچکس حرفی از فساد در فوتبال نمیزند؟ رسول کربکندی که زمانی سرمربیگری برق شیراز را برعهده داشت در همان زمان در مورد شایعه تبانی بین بعضی از تیمها در روزهای پایانی مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای کشور، گفت: متاسفانه فساد در فوتبال رخنه کرده است و در همه جا می تواند وجود داشته باشد. جای تاسف دارد که در این مدت این بحثها در فوتبال علنی شده اما برخورد ریشهای با آن نمی شود. وی با بیان اینکه هیچ چیز جای انسانیت و شرف را نمی گیرد و اگر همه جامعه خلافکارند مجوزی برای خلاف فرد نیست، اضافه کرد: متاسفانه این مسائل برای آینده فوتبال ما خطرناک است. وقتی یک تیم می بازد اگر مربی فکر کند "شاید بازیکن از عمد خطا کرده"، "شاید بازیکن عمدا اخراج شده" و یا "شاید داور عمدا به ضرر یک تیم قضاوت کرده است"، قطعا این "شایدها" سلامت فوتبال را از بین می برد و شرایطی را به وجود می آورد که هرکسی هر کاری می خواهد انجام دهد." با همه این شواهد و قرائن کمتر دیدهایم که با متخلفان برخورد شود. تنها برخورد نسبتا قاطعی که با مفسدان فوتبال در ایران انجام شد؛ دستگیری چند روزنامهنگار و چند دلال سرشناس محدود بود. همان دستگیریها جو نسبتا مثبتی در فوتبال به وجود آورد تا خیلیها دیگر به دنبال پیشنهادهای بیشرمانه به بازیکن، مربی و مدیرعامل باشگاهها نباشند.(اگر چه همچنان ریشخندها به آدمهایی که سالم کار میکنند، ادامه دارد و مبارزه با افراد ناسالم همچون طبلی است که فقط صدا دارد و هنوز برخورد جدی با متخلفان نشده است) اگرچه همان زمان هم برخی از اهالی سرشناس فوتبال پرسیدند که آیا این افراد به تنهایی موجب فساد در فوتبال بودند یا مدیران عامل و مربیانی و بازیکنانی بودند که به پیشنهادهای آنها پاسخ مثبت دادهاند. نقش آنها در فساد در فوتبال چیست؟ فساد در فوتبال دنیا بوده، هست و خواهد بود و نباید به جای ریشهیابی و مبارزه آن را کتمان کرد، اما گفتن جملات تکان دهنده و تبعید برخی از مربیان به لیگ دسته پایینتر چاره این فساد نیست. در ایتالیا تیم بزرگی چون یوونتوس به جرم تبانی و فساد به دسته پایینتر فرستاده میشود و با مجرمان به شدت برخورد میشود. در همین آسیا از ترکیه تا چین و کره جنوبی به شدت با تبانیکنندگان در فوتبال برخورد میشود. متهمان دادگاهی و به شدت جریمه و تنبیه میشوند و هیچ اغماضی در کار نیست. اسم مخففی هم نمیگویند چهره افراد هم مقابل دوربینها به نمایش درمیآید تا درس عبرتی برای دیگران باشد. اما در فوتبال ایران حرف از فساد و حتی برخورد و مبارزه با ناپاکی در فوتبال کاملا مقطعی و سطحی است. چرا با متخلفان و مفسدان قاطع برخورد نمیکنیم؟ حتی برنامه 90 هم که قصد داشت فساد در فوتبال را پیگیری کند به موضوعهایی مثل باجگیری و فریب بازیکنان جوان از سوی برخی از چهرههای نام آشنا پرداخت. 90 هم با تمام جسارتش به تبانی در فوتبال، تغییر نتایج، پیشنهادهای بیشرمانه به بازیکنان و مربیان حریف برای برد یا باخت چندان نپرداخت، اگر چه صرفا با یک برنامه تلویزیونی نمی توان به مبارزه با بدی ها رفت و دست افراد سودجو را از فوتبال کوتاه کرد،اما افسوس..... عبدالله ویسی سرمربی صبا همین چند روز پیش از پیشنهاد 150 میلیون تومانی برای یک باخت سخن به میان آورد. این افراد که چنین پیشنهادهای بیشرمانهای را میدهند چه کسانی هستند؟ این افراد سایه نشین چه کسانی هستند؟ چرا ستاد منشوری اخلاقی هم با همه جار و جنجالهایی که به راه انداخت نتوانست پای هیچ متخلفی را به دادگاه بکشاند. چرا اسم متخلفان همیشه مخفف برده شد؟ چرا وقتی موی بازیکنان خلاف عرف جامعه است بلافاصله مصاحبه میکنیم اما در مورد تغییر نتایج و پیشنهادهای میلیونی برای تغییر نتایج بازیها سکوت میشود یا حداقل اینکه این مسایل کمتر رسانهای میشود؟ روزی یک مربی همیشه معترض گفت قهرمانها و سقوط کنندگان لیگ برتر ایران واقعی نیستند، شاید او راست گفته اما او هم آنقدر به زمین و زمان اعتراض کرد که حتی این حرف راستش هم کمتر شنیده شد. ای کاش برای مبارزه با فساد در فوتبال واقعا عزم جدی از سوی مدیران فوتبالی و مسئولان ورزشی دیده شود نه اینکه فقط حرف بزنیم. باید اعتراف کرد که این فوتبال فقط یک قربانی دارد، آن هم احساسات پاک هوادار و علاقهمند آن است. علاقهمندی که بدون هیچ چشم داشتی فقط رقم های میلیاردی رد و بدل شده را بین بازیکنان، مربیان، مدیران و غیره را می بیند و به عشق اینکه فوتبال پاک است، مسابقات را پیگیری میکند و همچنان به این رشته ورزشی عشق میورزد. چرا بررسی فساد در فوتبال همیشه در آفساید است؟ و چرا مفسدان همیشه با خیالی آسوده فعالیت میکنند؟ شاید بخشی از جوابها در این حرف مرحوم حجازی پنهان باشد که گفت: اگر مسئولان فوتبال خودشان سالم باشند حتی به قیمت برکناری هم باید مقابل ناپاکیها بایستند، نه اینکه با یک تلفن رایشان عوض شود".
دیدگاه تان را بنویسید