یزدانی خرم باید 56 ماه قبل کنار می رفت

کد خبر: 179140

کشتی ایران تاریخ پر فراز و نشیبی داشته و تمامی مقاطع این تاریخ قابل بررسی است. دوران مدیریت یزدانی خرم نیز به همین شکل بوده است. یعنی کشتی ایران در این دوره، گاهی به سقوط کامل و گاهی نیز به موفقیت کامل نزدیک می شد.

عصر ایران: آقای یزدانی خرم این روزها از قانون و ضرورت اجرای آن برای ما می گوید اما در مدت سرپرستی موقت خودش، به جای سه ماه، نه ماه سرپرست فدراسیون کشتی بود و به هیچ کس هم توضیحی نداد که چرا چنین کار غیرقانونی ای انجام می دهد. صدرالدین کاظمی را اولین بار در مجله دنیای ورزش شناختم. او کارشناس کشتی دنیای ورزش بود و نوشته هایش در آن مجله، دنیای ورزش را در رقابت با کیهان ورزشی، رنگ و جلایی در خور می داد. بعدها گزارش مسابقات جهانی و المپیک کشتی را با صدای کاظمی از رادیو گوش می کردم. صدای گیرا و سرعت بیانش، در کنار لحن محکم و هیجان آلودش، گزارش های زنده اش از مسابقات جهانی و المپیک را برای شنونده دوستدار کشتی، سخت جذاب و دلپذیر می ساخت. معمولاً نگران بود مبادا داور به نفع کشتی گیر حریف قضاوت کند؛ و آرزو می کرد کشتی گیر ایرانی به گونه ای کشتی نگیرد که دست داور برای ناداوری احتمالی باز شود. گزارش استثنایی او از کشتی رسول خادم و ماخاربک خادارتسف در فینال مسابقات جهانی 1995، هیچ گاه از یادم نمی رود. در آن کشتی تاریخی، صبر رسول خادم در برابر خادارتسف، سرانجام کاسه صبر کاظمی را هم لبریز کرد؛ وقتی که گفت: " من نمی دانم چرا رسول خادم هیچ کاری نمی کند. " اما اندکی بعد رسول، با فن بزکش خادارتسف را خاک کرد و بلافاصله بارانداز. صدرالدین کاظمی در آن لحظه از دیدن آن همه تکنیک و چالاکی، پس از آن همه صبوری تاکتیکی، چنان بی تاب شد که چونان " روح کشتی " شد وقتی که فریاد زد: " رسول خادم ... کامپیوتر کشتی جهان ... ". متن زیر گفتگویی است با صدرالدین کاظمی درباره عملکرد محمدرضا یزدانی خرم در فدراسیون کشتی ایران. کاظمی جزو مخالفان سرسخت یزدانی خرم است و در این گفتگو دلایل خودش را با همان لحن و جنس خوش صدایش شرح می دهد. *** محمدرضا یزدانی خرم با توجه به عملکرد مثبتش در فدراسیون والیبال، وقتی که رئیس فدراسیون کشتی شد، چند سال وقت خواست برای اینکه کشتی ایران را به جایگاه درخوری برساند. الان آن چند سال سپری شده و یزدانی خرم هم دیگر رئیس فدراسیون نیست. شما چه ارزیابی از عملکرد او دارید؟ آقای یزدانی خرم نگفتند من چند سال وقت می خواهم. ایشان بیست روز بعد از اینکه به ریاست فدراسیون کشتی رسید، گفت که من دو سال دیگر تیم ایران را قهرمان جهان و صاحب چهارده مدال طلا در دنیا و المپیک می کنم. متاسفانه بعد از دو سال حضور ایشان در راس فدراسیون کشتی، تیم ایران تا رده هفتم مسابقات جهانی 2007 باکو سقوط کرد و در سال سوم ریاست ایشان، تا رده یازدهم المپیک نزول کرد. یزدانی خرم در همان دو سه سال نخست ریاستش بر فدراسیون کشتی، بدترین نتایج تاریخ کشتی ایران را رقم زد. اما درباره عملکرد مثبت ایشان در فدراسیون والیبال، باید بگویم من در والیبال تخصصی ندارم و نمی توانم بگویم که عملکرد ایشان در فدراسیون والیبال مطلوب بود یا نه. عملکرد آقای یزدانی رم در فدراسیون کشتی، از نظر شخص من به هیچ وجه قابل قبول نبوده است. فدراسیون کشتی فدراسیون والیبال نیست که از نقطه 1 به نقطه 9 یا 10 رسانده شود. فدراسیون کشتی، فدراسیونی است با بیشترین سابقه و افتخارات در ورزش ایران. فدراسیونی است که قبل از ریاست یزدانی خرم، چهار بار به مقام قهرمانی جهان در خارج و داخل ایران رسیده است. کشتی ایران پنجاه سال پیش با بیشترین اختلاف تیم ملی شوروی را، با آن قدرت، پشت سر گذاشته است. کشتی ایران بارها و بارها نایب قهمانی و عنوان سومی جهان را از آن خود کرده است. با وجود همه این موفقیت ها، عمر ریاست هیچ یک از روسای فدراسیون کشتی - به استثنای مهندس ترکان که نقشی در اداره امور فدراسیون کشتی نداشت و همه کارهای فدراسیون را محمدرضا طالقانی انجام می داد - به اندازه عمر ریاست آقای یزدانی خرم نبوده است. با توجه به اینکه یزدانی خرم از حمایتی همه جانبه نیز برخوردار بود، از ایشان انتظار می رفت که کشتی ایران را خیلی زود به جایگاه واقعی خودش برساند. اما یزدانی خرم، به اعتقاد من، هیچ نتیجه موفقیت آمیزی برای کشتی ایران رقم نزد و از لحاظ ساختاری هم کشتی ما را به وضعیتی رساندند که اگر حضورشان در فدراسیون کشتی ادامه پیدا می کرد، ما در المپیک لندن قطعاً نتایجی بدتر از المپیک قبلی نصیبمان می شد؛ چرا که در دوره ریاست یزدانی خرم، ساختارهای کشتی به طور کلی از بین رفته است و ما در این دوره، در هیچ یک از رده های سنی، کشتی گیرانی که بتوانند با کلاس جهانی به مصاف حریفان بروند، نداشتیم. منظور شما از مشکلات ساختاری چیست؟ مشکلات ساختاری کشتی در دوره مسئولیت یزدانی خرم را می توان در سطوح پایه کشتی جستجو کرد. اگر امروز کشتی گیرانی مثل سعید عبد ولی، حسن رحیمی، حبیب اخلاقی، امیر علی اکبری، بابک قربانی، محمد قربانی و بشیر باباجانزاده در بزرگسالان جهان به موفقیت می رسند، ناشی از پایه سازی کشتی در دوره های قبلی بوده است. یعنی کشتی گیران نوجوان دوره های ریاست محمدرضا طالقانی، پرویز سیروس پور و امیررضا خادم امروز به این جا رسیده اند. اما شش سال بعد هیچ اثری از کشتی گیران درجه اول در کشتی ایران نخواهید دید؛ چرا که ما در کشتی نونهالان و نوجوانان سرمایه گذاری نکرده ایم. شما از تک تک مربیان سازنده کشتی تهران و شهرستان ها بپرسید که چه بخشی از بودجه، چه سهمی از برنامه ریزی و چه مقدار از وقت فدراسیون کشتی، صرف پشتوانه سازی برای آینده شده است. در مسابقات جهانی امسال اگر یکی دو تا قرعه خوب به ما نمی خورد، ما دچار نیرو و مدال می شدیم. یزدانی خرم کشتی نونهالان را به وزارت آموزش و پرورش واگذار کرد و بعد هم ان را به طور جدی تحویل نگرفت و فقط به هفت کشتی گیر تیم ملی پرداخت و کشتی ایران در آینده از این بابت به شدت متضرر خواهد شد. اگر کشتی گیران امروز رده جوانان، چند سال بعد در مسابقات جهانی و المپیک مدال بگیرند، شما می پذیرید که تحلیل امروزتان اشتباه بوده؟ نه، نمی پذیرم. من دارم درباره همین امروز حرف می زنم. شما از فدراسیون کشتی بپرسید که در کشتی نونهالان و نوجوانان چه کاری انجام داده است؟ کدام استعداد را پیدا کرده اند و بر روی او سرمایه گذاری کرده اند. دست کدام مربی را به عنوان مربی سازنده گرفته اند و روی او برنامه ریزی کرده اند. اگر پنج سال بعد یکی از کشتی گیران جوان ما در مسابقات جهانی به مقامی برسد، این ناشی از عملکرد رده های بعدی است که آیا تواسنته اند آن کشتی یگر را تحویل بگیرند و پرورش دهند یا نه؟ شما بروید خوزستان و بپرسید که مربی سعید عبد ولی چه کسی بوده و چگونه او را تحویل گرفته و چگونه او را از این بی برنامگی ها نجات داده است. این گونه نیست که شما موفقیت یک کشتی گیر را به پای یک رئس فدراسیون و یا یک مربی تیم ملی بگذارید. وقتی که یزدانی خرم رئیس فدراسیون شد عکس العمل جامعه کشتی ایران چه بود؟ عکس العمل جامعه کشتی را باید از کسانی که در مسابقات جام تختی سال 84 حضور داشتند بپرسید. آن مسابقات در بندرعباس برگزار شد و آقای یزدانی خرم، در حالی که هنوز سرپرست فدراسیون کشتی بود، به کمک سازمان تربیت بدنی همه روسای هیات های کشتی را با هزینه سازمان تربیت بدنی دعوت کرد و در بهترین هتل بندرعباس اسکان داد و آن جا توسط نمایندگان خودش رایزنی هایش را آغاز کرد. در آن جلسه، شاید بیش از ده تن از روسای هیات های کشتی زشت ترین برخورد را با اقای یزدانی خرم داشتند و همین برخورد باعث شد که انتخابات فدراسیون کشتی، که قرار بود در آذر ماه سال 84 برگزار شود، به اسفند ماه آن سال موکول شود. یعنی سازمان تربیت بدنی فورا متوجه شد که شرایط به اندازه ای بد است که یزدانی خرم نمی تواند در آن انتخابات رای بیاورد؛ حتی در برابر کاندیداهایی مثل آقای نمازیان که اصلاً کاندیدای جامعه کشتی هم نبودند. این به خوبی نشان دهنده وخامت شرایط و تلخی پذیرش یزدانی خرم به عنوان رئیس فدراسیون کشتی برای جامعه کشتی ایران بود. یزدانی خرم با حمایت همه جانبه محمد علی آبادی و کیومرث هاشمی، رئیس و معاون فنی سازمان تربیت بدنی، مسئول فدراسیون کشتی شد. مقامات رده بالای سازمان تربیت بدنی فشار زیادی بر روسای تربیت بدنی استان ها وارد کردند تا یزدانی خرم مسئول فدراسیون کشتی شود و در این سمت باقی بماند. آقای یزدانی خرم این روزها از قانون و ضرورت اجرای آن برای ما می گوید اما در مدت سرپرستی موقت خودش، به جای سه ماه، نه ماه سرپرست فدراسیون کشتی بود و به هیچ کس هم توضیحی نداد که چرا چنین کار غیرقانونی ای انجام می دهد. از اسفند سال پیش که مدت ریاست یزدانی خرم بر فدراسیون کشتی تمام شده است، او به طور غیرقانونی در فدراسیون کشتی حضور داشت و یک کلمه هم نگفت که کارش غیرقانونی است. اما او امروز از قانون حرف می زند. در حالی که اگر قرار بود قانون اجرا شود، باید انتخابات مجدد فدراسیون کشتی در پنجم اسفند سال 89 برگزار می شد. بخشی از نقد شما به عملکر یزدانی خرم ناشی از نتایج ضعیفی است که او در دو سه سال اول مدیریتش بر کشتی ایران بدست آورده است. ولی ایران امسال نتایج قابل قبولی در کشتی آزاد و فرنگی بدست آورد. امسال ما برای اولین بار در دوران پس از انقلاب، در خارج از ایران در کشتی آزاد به مقام دومی رسیدیم. این تایج عینی در کارنامه یزدانی خرم را چطور تحلیل می کنید؟ کارنامه یزدانی خرم، مثل تاریخ کشتی ایران، پر از فراز و نشیب بوده است. کشتی ایران در المپیک 1956 صاحب دو مدال طلا و دو مدال نقره شد. اما همان تیم به فاصله سه ماه بعد در مسابقات جهانی 1957 استانبول، سقوط کرد. تیمی که در المپیک 1960 رم با یک مدال نقره تختی و یک مدال برنز سیف پور، هفت ماه بعد در مسابقات جهانی یوکوهاما، با پنج مدال طلا، یک مدال نقره و یک مدال برنز به مقام قهرمانی دنیا رسید. کشتی ایران تاریخ پر فراز و نشیبی داشته و تمامی مقاطع این تاریخ قابل بررسی است. دوران مدیریت یزدانی خرم نیز به همین شکل بوده است. یعنی کشتی ایران در این دوره، گاهی به سقوط کامل و گاهی نیز به موفقیت کامل نزدیک می شد. سال قبل در مسابقات جهانی 2010 مسکو، تیم کشتی فرنگی ما هشتم شد. امسال دوم شد و شاید سال بعد پانزدهم شود. اصلاً بعید نیست. این مشکلی کلی در کشتی ایران است و نتیجه ثبات مدیریت یا بی ثباتی مدیریت نیست بلکه ناشی از بی برنامگی در کشتی و اصولاً کل ورزش ایران است. در نتیجه این وضعیت، هیچ کارشناس و مدیری نمی تواند تضمین بدهد که چون تیم کشتی آزاد ما در مسابقات جهانی امسال دوم شده است، پس سال بعد هم ما در المپیک اول یا دوم خواهیم شد. چنین چیزی اصلاً قابل پیش بینی نیست. بهترین تیم ما راهی المپیک 2008 پکن شد. شما کافی است اظهار نظرهای امیدوارانه مسئولان فدراسیون و مربیان و کارشناسان کشتی را در نشریات آن زمان بخوانید. اما آن تیم با آن قدرت، در المپیک پکن فقط با شانس و اقبال توانست یک مدال برنز بدست بیاورد. من از این وحشت دارم که اگر آقای یزدانی خرم رئیس فدراسیون بماند، در المپیک لندن همین یک مدال برنز را هم از دست بدهیم؛ چرا که در دوران حضور یزدانی خرم در فدراسیون کشتی، کار اصولی انجام نشده است. الان حمید سوریان کجاست؟ کسی که پنج طلای جهانی دارد. درست است که ما در مسابقات جهانی امسال کشتی آزاد، برای اولین بار در خارج از خانه به مقام دومی رسیدیم و فدراسیون ما در استانبول نتیجه خوبی بدست آورد ولی فراموش نکنید که ما در دوره مدیریت یزدانی خرم بالاترین رکورد کشتی گیر دوپینگی را در دنیا داشتیم. هیچ کشوری در چند سال گذشته از این حیث مثل ما نبوده است. چرا باید چنین باشد؟ مگر متخصص تغذیه و روانشناس کنار تیم نبوده است؟ چرا دو تن از شاخص ترین کشتی یگران ایران دوپینگی می شوند؟ چرا ما در رده های نوجوانان و جوانان کشتی گیران دوپینگی داریم؟ این ها سئوالاتی است که آقای یزدانی خرم باید جواب بدهد. حالا فرض کنیم یزدانی خرم رئیس فدراسیون نباشد. مگر ما باید از مریخ کشتی گیر بیاوریم تا در مسابقات المپیک کشتی بگیرد؟ مگر غیر از این است که همین کشتی گیران چند سال گذشته باید در المپیک کشتی بگیرند؟ نقد شما درباره فراز و نشیب های کشتی ایران، نقدی نیست که با آن بتوان یزدانی خرم را کنار گذاشت؛ زیرا این نقد شامل همه روسای فدراسیون های کشتی می شود. بله، این نقد شامل آقای طالقانی و امیررضا خادم و دیگران هم می شود. این یک نقد تاریخی است؛ یعنی نشان می دهد که تاریخ کشتی ما محصول نگاهی منطقی و علمی به ورزش کشتی نبوده است. حالا تفاوت یزدانی خرم با دیگران چیست؟ اقای یزدانی خرم به عوان نقاد چنین سیستمی روی کار آمد. او در بدو ورودش گفت که من آمده ام تا کشتی ایران را علمی کنم و به آن برنامه بدهم تا از نتایج مقطعی و این فراز و نشیب های تاریخی نجات یابد. یزدانی خرم برای اینکه این هدف را محقق کند، بالاترین رقم مالی موجود در تاریخ فدراسیون کشتی را جذب این فدراسیون کرد. او با همین حرفها و با نفوذی که در سازمان تربیت بدنی و در بند " ب " داشت، بیشترین بودجه را متوجه فدراسیون کشتی کرد. فدراسیون کشتی ایران در هیچ زمانی این همه منابع مالی جذب نکرده بود. قبل از یزدانی خرم یکی از عوامل پر فراز و نشیب شدن نتایج کشتی ایران، فقدان پول برای پیشبرد امور بود. در سال 1961، تا 45 روز قبل از آغاز مسابقات، پول لازم حتی برای دعوت کشتی یگران به اردو وجود نداشت. سردبیر تنها مجله آن زمان، یعنی کیهان ورزشی، قبل از آغاز مسابقات جهانی، نوشت پول مردم ایران را حرام نکنید و تیم کشتی را به ژاپن نفرستید. اما آن تیم به یوکوهاما رفت و 7 مدال بدست آورد. بی پولی فدراسیون، همیشه یکی از مشکلات اساسی ما در کشتی بود ولی در دوره ریاست یزدانی خرم چنین مشکلی وجود نداشت. برعکس، ما با وفور پول مواجه بودیم. فدراسیون یزدانی خرم آن قدر توانایی مالی داشت که می توانست هر بار چهل تا خبرنگار مسابقات جهانی یا المپیک ببرد. در استانبول، مسکو، باکو، پکن و ... اوضاع از این قرار بود. من از نزدیک شاهد چنین چیزی بودم. یزدانی خرم این همه پول را که از جیب شخصی اش به کشتی ایران تزریق نکرد. او حتی یک قران از جیب خودش به این خبرنگاران نپرداخت. یزدانی خرم این همه پول را از سازمان تربیت بدنی، از بند " ب " و از هر جایی که تحت نفوذش بود، وارد کشتی ایران و خرج کشتی کرد. به خبرنگار، مربی، سرپرست، کشتی گیر و ... پول داد و از این حیث دغدغه ای نداشت. در سال 2005، من به همراه آقای طالقانی به مسابقات جهانی مجارستان رفتم. آن سال حمید سوریان قهرمان دنیا شد. در راه بازگشت، از بوداپست به تهران، سوریان در فرودگاه استانبول گفت من گرسنه ام و می خواهم ناهار بخورم. طالقانی به او گفت صبر کن سوار هواپیما شویم و تو همان ناهار هواپیما را بخور! طالقانی این حرف را به کی می زد؟ به کسی که برای اولین بار در تاریخ کشتی ایران موفق شده بود در وزن 55 کیلوگرم مدال طلا بگیرد. طالقانی بالاخره با سختی موفق شد ده دلار از این طرف و آن طرف جمع کند و یک ساندویچ بخرد و به حمید سوریان بدهد! یعنی فدراسیون این قدر بی پول و بدبخت و تو سری خور بود. فدراسیون کشتی در آن زمان نمی توانست حتی یک جفت کفش بخرد. در همان مسابقات جهانی بوداپست ناچار، مسئولان فدراسیون می خواستند کفش آدیداس بخرند و برای این کار ناچار شدند از ایرانیان مقیم بوداپست پول بگیرند! در شرایطی که کشتی ایران این قدر بی برنامه و غیر علمی است و یزدانی خرم هم نتوانسته این مشکل را حل کند و نفر بعدی هم نمی تواند کشتی را علمی کند، کنار گذاشتن یزدانی خرم، در حالی که سال بعد مسابقات المپیک را داریم، چه فایده ای برای کشتی ایران دارد؟ نظر شخصی من این است که آقای یزدانی خرم 56 ماه اضافی در کشتی کار کرد. یعنی همان روز اول باید یزدانی خرم را کنار می گذاشتند. به نظر من یزدانی خرم را حتی اگر یک ثانیه زودتر کنار بگذارند، به نفع آینده کشتی این کشور است. دلیل این حرف من هم این است که ما هر چه زودتر باید بی اعتمادی به اهل کشتی را جبران کنیم. اگر یزدانی خرم کنار برود، آدم های کشتی، یعنی کسانی که در کشتی زحمت کشیده اند، زودتر خودشان را باور می کنند. اگر بودجه و امکاناتی که در اختیار یزدانی خرم گذاشتند و حمایت هایی که از او به عمل آمد، چه در دولت، چه در مجلس، چه در سازمان تربیت بدنی و چه در کمیته ملی المپیک، شامل حال کاندیداهای فعلی ریاست دفراسیون کشتی شود، این ها هم می توانند حداقل عین همین کارنامه یزدانی خرم را ارائه کنند. کشتی در این کشور، نه هندبال و والیبال که ورزشی استخواندار است. یزدانی خرم چه بماند چه کنار رود، شما کمابیش می توانید بگویید مهدی تقوی و رضا یزدانی و امید نوروزی در مسابقه با حریفان جهانی خود چه کار خواهند کرد. بود و نبود یک آدم، حتی اگر آن آدم آقای طالقانی یا یزدانی خرم باشد، کشتی ما را زیر و زبر نخواهد کرد. کشتی در ایران تعطیل بردار نیست و به شکل سنتی در حال حرکت است. ما باید این روند سنتی را به روندی علمی تبدیل کنیم که آقای یزدانی خرم توفیقی در این کار نداشته است. فکر نمی کنید در این تحلیل شما نقش مدیریت خیلی کمرنگ است. شما بر چه اساسی می گویید اگر پول کافی در کشتی ایران باشد، حسن رنگرز هم که هیچ سابقه مدیریتی نشداته است، به عنوان رئیس فدراسیون عملکرد خوبی خواهد داشت؟ شما وقتی از مدیریت صحبت می کنید، این پیش فرض را بوجود می آورید که آقای یزدانی خرم حتما مدیر قابلی است. نه، اصلاً یزدانی خرم به کنار. من پرسیدم چرا شما معتقدید به صرف وجود پول کافی، هر کشتی گیری که رئیس فدراسیون شود موفق خواهد بود؟ من می گویم هر کشتی گیری که توانسته است در تیم ملی کشتی بگیرد و به مقام قهرمانی دنیا برسد، آن قدر صاحب هوش و ذکاوت است که بتواند ازمنابع تحت اختیار خودش هم به نحو احسن استفاده کند. این امر نیازمند تجربه مدیریتی نیست. یزدانی خرم - به قول شما - در فدراسیون والیبال کارنامه خوبی از خودش بر جای گذاشته است. اما او وقتی که به فدراسیون والیبال آمد، سابقه یک روز مدیریت در ورزش کشور را نداشت. چطور یزدانی خرمی که در عمرش نه ورزش کرده و نه سابقه مدیریت ورزشی داشته، می تواند بیاید - به قول شما - در فدراسیون والیبال موفق شود ولی حسن رنگرزی که در المپیک کشتی می گیرد و بر بالاترین سکوی قهرمانی دنیا می ایستد و دو مدرک دکترای ورزش و مدیریت سیاسی دارد و ضریب هوشی اش بالاتر از هر کشتی گیر دیگری است، نمی تواند در فدراسیون کشتی موفق شود؟ چطور ممکن است این تحلیل غلط باشد؟ بعضی ها از باب " احتیاط شرط عقل است "، معتقدند الان که فقط یکسال به المپیک لندن باقی مانده است، مدیری را که در مسابقات جهانی امسال 4 طلا در کشتی آزاد و فرنگی بدست آورده است، نباید کنار گذاشت. یعنی تغییرات گسترده در کشتی باید به بعد از المپیک محول شود. تیم ما سال 2002 در تهران قهرمان دنیا شد. شما از امیررضا خادم بپرسید که آن تیم را با چه بودجه ای و تحت چه شرایطی قهرمان دنیا کردند. آن سال از فرط فقدان کشتی گیر، یعنی از سر ناچاری، علی اکبرنژاد را در حالی که مطمئن بودند موفق نمی شود، وارد تیم ایران کردند. اما آن تیم قهرمان جهان شد. دو ماه بعد که تیم ایران کشتی در بازی های آسیایی، بعد از کره جنوبی قرار گرفت و به نایب قهرمانی رضایت داد، بلافاصله حکم اخراج امیررضا خادم صادر شد. البته اخراج خادم سیاسی بود. یعنی اصلاح طلبان می خواستند خادم را کنار بگذارند. حالا من با این موضوع کاری ندارم. چرا قبل از مسابقات جهانی حادم را کنار نگذاشتند. باید زمینه لازم شکل می گرفت تا او را اخراج کنند. الان هم یزدانی خرم می گوید برکناری من انگیزه های سیاسی دارد. او می گوید جریانی انحرافی در دولت وجود دارد که در صدد برکناری من است. امیر خادم هم می توانست چنین ادعایی کند. حرف من این است که باید زمینه لازم شکل می گرفت تا جریان سیاسی غالب بتواند او را کنار بگذارد. همان موقع همه فکر می کردند که اگر امیر خادم کنار برود، آن تیم نابود می شود ولی آن تیم در مسابقات جهانی 2003 عنوان سومی جهان را کسب کرد؛ در حالی که آن سال اگر ما فقط یک کشتی دیگر را برده بودیم، قهرمان جهان می شدیم. خلاصه اینکه ما نباید به دلایلی نامطمن استناد کنیم. یعنی نباید بگوییم در فاصله یک سال مانده به المپیک، هر تغییری که در کشتی ایران رخ دهد، وزیر ورزش باید پاسخگوی این امر باشد. کشتی فرنگی ما در المپیک 2008 به مقام بیست و یکم دنیا رسید ولی سال 2009 در مسابقات جهانی سوم شدیم. این همان روند سنتی کشتی ایران است. تا حالا کسی نتوانتسه است این روند سنتی را تغییر دهد. از یزدانی خرم انتظار می رفت که این روند را تغییر دهد؛ زیرا شش سال مسئولیت فدراسیون کشتی را بر عهده داشت. یعنی او بیشترین فرصت را برای یک کار علمی در اختیار داشت. بیشترین بودجه و امکانات هم در اختیارش بود. یعنی همه ابزارهای لازم در اختیارش بود. موقعیت یزدانی خرمی که حمایت مجلس، دولت رئیس سازمان تربیت بدنی، رئیس کمیته ملی المپیک و شخص رئیس جمهور را داشت، با آقای طالقانی که هر شش ماه یکبار به او اجازه می دادند ریس سازمان تربیت بدنی را ببیند، یکسان نبود. برای همین از او انتظار خیلی بیشتری وجود داشت. اگر کس دیگری به جای یزدانی خرم از ثبات مدیریتی که شامل حال او شد، برخوردار بود، امروز شرایط کشتی ما خیلی بهتر از این بود. فراموش نکنید که امروز کشتی دنیا در بدترین دوران خودش به سر می برد. امروز کشتی دنیا به شدت نزول کرده و این بهترین موقعیت برای ارتقای کشتی ما در سطح جهان است؛ ولی ما در دوران مدیریت یزدانی خرم، متاسفانه نتوانستیم از این ضعف عمومی کشتی جهان استفاده کنیم. این تنزل سطح کشتی دنیا شامل حال ایران نمی شود؟ نه، کشتی ایران شرایطش با همه دنیا فرق دارد. الان در فرانسه به کسی که اسم بچه اش را در باشگاه کشتی بنویسد، جایزه می دهند. ولی در ایران به محض اینکه رضا یزدانی در مسابقات جهانی طلا می گیرد، باشگاههای مازندران و شهر جویبار دیگر جایی برای ثبت نام کشتی گیران نوجوان ندارند. یعنی عشق به کشتی و یا شاید نبود ورزش های دیگر باعث می شود مردم به ورزش هجوم بیاورند و متقاضی آن باشند. شما در مجموع، چه کسی را موفق ترین رئیس فدراسیون در کشتی ایران می دانید؟ فکر می کنم محمدرضا طالقانی و امیرررضا خادم کارنامه شان از همه بهتر بوده است. نظرم درباره موفقیت آقای طالقانی مربوط می شود به دوران ریاست مهندس ترکان؛ یعنی زمانی که طالقانی نایب رئیس فدراسیون کشتی بود. در بین کاندیداهای موجود برای ریاست فدراسیون کشتی، شما چه کسی را بهترین گزینه می دانید؟ به نظر من، امیررضا خادم و حسن رنگرز شرایطی به مراتب بهتر از دیگران دارند و کارایی شان بیشتر است. البته همه کسانی که اهل کشتی اند، واجد شایستگی اند. امیررضا خادم، در قیاس با رنگرز، این امتیاز را دارد که قبلا کارنامه موفقی در فدراسیون کشتی داشته و یکبار امتحان پس داده است. بله، من شخصاً فکر می کنم که خادم از رنگرز هم بهتر است. ظاهراً وزارت ورزش هم مایل است امیر خادم رئیس فدراسیون شود. نه، نظر موافق وزارت ورزش بر روی حسن رنگرز است و همان شرایط سیاسی ای که در سال 2003 باعث برکناری امیر خادم شد، هنوز هم وجود دارد؛ زیرا دستگاه ورزش و وزیر ورزش، امیررضا خادم را از جناح دولت نمی دانند بلکه او را از جناح مقابل دولت می دانند. من دقیقاً برعکس شما فکر می کنم و معتقدم مسئولان وزارت ورزش به حسن رنگرز نظر موافق دارد؛ زیرا آنها رنگرز را از خودشان می دانند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت