آقای جباری از تو میترسم و دعوایی ندارم
فابیو جانواریو از روزهای فوتبالش در ایران می گوید.
خبرآنلاین : از اهالی کاسکاول و مسافر برزیل. چند سالی است سفر به ایران، بازگشتی نداشته. او را در روزهایی ابتدایی حضورش با موهای بلند در یاد داریم ولی حالا تغییر چهره داده. از کاسکاول برایمان تعریف میکند. از پدر و مادرش و برجسازی در آنجا. از مردم این شهر میگوید که حالا طرفدار فوتبال ایران هستند. لیگ قهرمانان آسیا را به عشق تیمهای فابیو جانواریو- یا به گفته خودش ژانواریو- میبینند. با او از فولاد شروع میکنیم، از استقلال میگذریم و به سپاهان میرسیم. وقتی از مرزهای ایران فاصله میگیریم، لبخندی میزند و میگوید: «پله یا مارادونا؟ خب معلوم استپله. پای چپ مارادونا را میگرفتیم، دیگر چی داشت؟!» فابیو در اواخر مصاحبه گرم میشود و تیترهای خوبی میدهد. *فوتبالت را از کجا شروع کردی و چطور به اروپا رفتی. بعد چه اتفاقی افتاد که به ایران آمدی؟ شروعم فوتسالی بود، یعنی از اول فوتبالیست نبودم. در دو تیم برزیلی بازی میکردم. بعد از پرتغال پیشنهاد رسید و چهار سال در آنجا بازی کردم.مربیام در آن دوره همان مربی فعلی بنفیکا بود. بعد یک پیشنهاد خوب مالی از فولاد رسید. *چقدر خوب بود که ایران را به پرتغال ترجیح دادی؟ زمانیکه پیشنهاد را گرفتم، شروع رکود اقتصادی پرتغال بود. حتی 50درصد بودجه تیمها کم شده بود در همان فصل. پیشنهادی که از ایران رسید، نسبت به پولی که باقیمانده پولم میشد، بیشتر بود. *حالا چرا فولاد؟ چون پیشنهاد از لیگبرتر ایران بود و من اطلاعی از این کشور نداشتم. ازشانس خوب من آن موقع آقای ایناسیو سرمربی فولاد بود و دوست داشتم این تجربه را بهدست بیاورم. *چه تصویری از ایران داشتی، قبل از آمدن؟ معمولاً این تصویر برای کسانی که در اروپا زندگی میکنند، بد است. زمانیکه پیشنهاد را گرفتم اطلاعات خیلی بدی از ایران داشتم. آن اطلاعات با چیزی که آمدم تجربه کردم، قابل مقایسه نیست. حالا راجع به مردم و فرهنگ شما چیز زیادی میدانم. * پولی که در اغلب کشورهای اروپا میدهند، کمتر از ایران است؟ باید ببینیم با کجا میخواهیم مقایسه کنیم. با اسپانیا و انگلیس که نمیشود مقایسه کرد. *ولی اینجا بازیکن روزی یک جلسه معمولاً تمرین میکند ولی آنجا از صبح تا شب باید در خدمت باشگاه باشی. اصلاً میشود این فوتبال ما را با فوتبال حرفهای مقایسه کرد؟ شرایط تمرینی برمیگردد به هر مربی و نظری که دارد. از نظر برنامهریزی نظم و انضباط، ما نمیتوانیم ایران را با کشورهای اروپایی مقایسه کنیم. ایران بیشتر فاکتورها را دارد ولی باید خیلی تلاش کند تا بتواند حرفهایتر شود. * قبل از تو بازیکنان برزیلی زیادی به ایران آمدند؟ وقتی من به ایران آمدم با یک بازیکن برزیلی به نام آدریانو آشنا شدم. چند سال در ایران بازی میکرد. آمدن بازیکن برزیلی به لیگ ایران، به خیلی چیزها بستگی دارد. شرایط آب و هوایی، فرهنگی و مردم. من در استقلال یا سپاهان بازیکنانی دیدم که برای تست میآمدند. سطح آنها بسیار پایین بود.برزیل بازار خیلی خوبی است برای گرفتن بازیکن منتهی باید بازیکنی بیاورید که در سطح ایران باشد و شرایطش بخورد. از نظر اقتصادی به نظر من بازیکنان برزیلی برای ایرانیها بهصرفه هستند ولی باید در انتخابشان دقت کرد. *قبل از تو اعجوبههایی از برزیل به ایران آمدند. نمونه استثناییاش دیکارمو بود که برای پرسپولیس بازی کرد یا فابریتسیو برای استقلال. تو یک جورهایی شدهای نماینده فوتبال برزیل در ایران. حتی این بحث مطرح شده بود که بازیکن برزیلی به درد فوتبال ما نمیخورند، در حالیکه ما حتی بعضاً به برزیل آسیا مشهور شدهایم، به خاطر تکنیک بازیکنان. اول جا دارد من از مردم ایران تشکر کنم. من همیشه سعی کردهام انجام وظیفه کنم چون شغلم این است. الان با حرفهایی که زدید، مسئولیت من خیلی سخت است. باید نماینده خوبی برای کشورم در فوتبال شما باشم. هر جا رفتم فکر نمیکردم مردم اینقدر از من استقبال کنند. بابت این موضوع هم خیلی خوشحالم که ارتباط خیلی خوبی بین فوتبال برزیل و ایران برقرار است و حتی شما را به نوعی برزیلیهای آسیا میدانند. *جان واریو در فوتبال ایران خیلی زود جا افتاد. ستارههای زیادی آن موقع در فولاد حضور داشتند. چه شد شروع خوبی در این تیم داشتید؟ زمانی که من آمدم فولاد، این تیم با اختلاف زیاد در پایین جدول بود. همه تلاش کردیم تیم را به جایی رساندیم که فاصله کم و کمتر شد. اگر یک بازی اضافهتر در لیگ داشتیم، فولاد حتماً در لیگ میماند. همه با هم خواستیم یک تیم خوب درست کنیم. انگیزه بالا آمدن، واقعاً به خود من کمک کرد. شرایط برایم مهیا شد. به نوعی رزومه و کارنامه بازیکن، نشان میدهد او چه فوتبالیستی است. زمانی که من آمدم تیم 9 امتیاز داشت ولی در پایان فصل 27امتیاز داشتیم. این نشان میدهد ما مجموعه خوبی داشتیم. *چه شد سر از استقلال درآوردی؟ وقتی فولاد به لیگ دسته یک سقوط کرد، تیمهای خوبی مانند استقلال و پرسپولیس به من پیشنهاد دادند. برای من بسیار خوشحالکننده بود که بهترین و پرطرفدارترین تیمهای ایران به دنبال من هستند. یک بازی در جام حذفی مقابل استقلال انجام دادم که قلعهنویی در همان بازی من را پسندید و پیشنهاد دادند که در نهایت استقلال را انتخاب کردم. البته غیر از این دو تیم، باشگاههای دیگر هم بودند که به من پول بیشتر میدانند مثل استقلال اهواز و پاس همدان. *البته در استقلال خوب شروع نکردی. این را قبول داری؟ من با مصدومیت شروع کردم. 6 بازی غایب بودم. سیزدهم جدول بودیم. در اولین بازی که در نیمه دوم رفتم به زمین، تیم باخته بود. فکر کنم تنها اشتباه امیر قلعهنویی این بود که من را نیمه اول بازی نداد! (خنده) آن بازی را باختیم. تیم خیلی تحت فشار بود. بازی بعدی فیکس بودم که 6 تا به استقلال اهواز زدیم. از آن بازی دیگر راه افتادیم. *وقتی به استقلال آمدی قرار بود آلترناتیو جباری شوی. این برایت ایجاد فشار نمیکرد؟ بههرحال او زیاد مصدوم میشود ولی مغز متفکر تیم بود. نه، اینها صرفاً یک حدس است. من نیامده بودم جای کسی را بگیرم. اتفاقاً بهترین لحظات من وقتی بود که با جباری کنار هم بازی میکردیم. بازیهای خوبی در کنار او به یاد دارم، وقتی 6 تا به استقلال اهواز زدیم یا 5 تا به پاس همدان. 4 بر یک هم برق را بردیم. همه تیمها را با اختلاف میبردیم و خیلی گل میزدیم. *آن تیم ناگهانی اوج گرفت تا اینکه شد مدعی قهرمانی. ولی فراز و نشیب هم داشت. فقط در شروعش این حالت را داشتیم. شما تصور کنید تیمی که در شروع کسی باور نداشت قهرمان شود، اینطور جلو رفت. یک بار از خود من پرسیدند تیمی که سیزدهم است، میشود قهرمان شود؟ من پاسخ دادم فوتبال است و میتوانیم همه بازیهایمان را ببریم. *شما در ایران خوب نتیجه گرفتید ولی در آسیا خیلی بد نتیجه گرفتید. بازی اول را خیلی بد به الاتحاد باختید. تا اواخر آن بازی ایمان داشتیم که میبریم. اتفاقات آخر بازی خودباوری را گرفت. ما یک بر صفر جلو بودیم ولی در چند دقیقه پایانی خودمان را باختیم و دیگر نشد برگردیم. *جباری اتفاقاتی در آن بازی رقم زد. آیا در شکست نقش داشت؟ نه، آن اتفاق نمیتوانست کلاً تأثیرگذار باشد. هر کس از تعویض شدن شاید ناراحت شود. طبیعی بود مجتبی هم ناراحت شود. مسئلهای که بیشتر تأثیرگذار بود به موضوع روحیه برمیگشت. با همان روحیهای که در لیگ بازی میکردیم، به آسیا رفتیم. بعد در آزادی هم نتوانستیم جبران کنیم و مساوی کردیم. همین مسئله باعث شد انگیزه ما افت کند و نتوانیم موفق باشیم. ما در آن مقطع 25 بازیکن بودیم که خیلیها در سطح خوبی قرار داشتند ولی مصدوم زیاد داشتیم. نمیشد کسی را هم جایگزین کرد. ترکیبی از این اتفاقات دست بهدست هم داد که نتوانیم موفق باشیم. *بازی با الجزیره در تهران تو ستاره زمین بودی. میگفتند آنها تو را میخواهند. چرا نرفتی؟ پیشنهاد بود ولی من یک سال دیگر با استقلال قرارداد داشتم. نمیتوانستم با آنها مذاکره کنم. بعد از آن قرار بود یک بازیکن برزیلیشان برود و من جایش را پر کنم ولی نرفت. *با براگا سرمربی آن روزهای این تیم ارتباط داشتی؟ بله، او مرا میشناخت و دو بار هم همدیگر را در ورزشگاه دیدیم و حرف زدیم. *امیر قلعهنویی رفت و بعد مرفاوی شد سرمربی. سال دوم استقلال قویتر بود یا سال اولی که تازه به این تیم رفتی؟ معمولاً مقایسه با نتیجه است. ما سال اول بهتر نتیجه گرفتیم. آن فصل بیشتر در رقابت بودیم، با احترامی که برای تیم سال دوم قائلم. *سال اولی که آمدی، روز آخر لیگ بازی با پیام بود. فکر میکردی آن تیم قهرمان شود؟ شب قبل از بازی آمدیم کنار هم. باید اتفاقاتی میافتاد تا قهرمان میشدیم. همه آن شب همپیمان شدیم. گفتیم فقط برای بردن میرویم و منتظر میمانیم آنطرف چه اتفاقاتی بیفتد. *تو هم گل قهرمانی را زدی... بازیکن در هر دورهای همیشه در این رؤیاست که یک گل استثنایی میزند. به آن گل فکر کرده بودم ولی واقعاً پیشبینی نمیکردم گل قهرمانی را خودم بزنم. آن بهترین گلی بود که در دوران بازیگریام زدم. *در مصاحبهای گفته بودی پدر و مادرم در برزیل پز این گل را هم دادهاند. واقعاً اینطور بود؟ از زمانی که از برزیل رفتم، آشناها و اعضای خانوادهام نتایج تیمهایم را دنبال میکنند ولی در شهر ما الان همه استقلال و ایران را میشناسند و حتی نتایج ایران را دنبال میکنند. کاسکاول شهری است که خانواده من در آن زندگی میکنند. حتی جام باشگاههای آسیا هم آنجا ببینده دارد و من شدهام نماینده فوتبال ایران در برزیل. حتی به یکی از شبکههای استان خودمان رفتم و درباره فرهنگ و مردم ایران حرف زدم. الان فوتبال ایران آنجا خیلی طرفدار دارد. *استقلال در سال دوم خیلی اسیر حاشیهها شد. فکر میکنی اگر استقلال آن بیانیهها و حاشیهها را نداشت، میتوانست قهرمان شود؟ تیم ساختن کار آسانی نیست. ما یک تیم قهرمان بودیم که 50درصد از ساختار تیم عوض شده بود. کار سادهای نبود دو باره تیم را در شرایط قهرمانی قرار بدهیم. ببینید ما بارسلونا را مثال میزنیم. خیلی با حوصله کارهایشان را میکنند. عناوین زیادی هم در سالهای اخیر گرفتهاند، چون به بازیکن شانس میدهند. به همین سانچز اینقدر آرام آرام بازی دادند که دیدید در الکلاسیکو چهکار کرد. ......... سقف قرارداد را هیچجا ندیدم *موقعی که به سپاهان رفتی، یک اختلاف بین قلعهنویی و فتحا...زاده شکل گرفت. واقعاً قلعهنویی تو را به این تیم برد یا خودت رفتی؟ طبیعی است، وقتی مربی با یک بازیکن کار کرده باشد، ترجیح میدهد در موقعیت مناسب دوباره از او استفاده کند. مسئله دوم هم این بود که سپاهان داشت برای قهرمانی آسیا بسته میشد. من سابقه کار با قلعهنویی را داشتم و خوشحال میشدم که به این تیم بروم. *تو آن زمان خیلی طرفدار داشتی اما استقلالیها بعد از رفتنت به سپاهان میگفتند تو پولکی هستی. من این حق را به هواداران استقلال میدهم که چنین فکری درباره رفتن من کرده باشند ولی هیچگاه محبوبیت را با پول عوض نمیکنم. من با تمام وجود برای استقلال کار کردم ولی در قبالش به نیمی از تعهداتی که داده بودند، عمل نکردند. من دوست داشتم هواداران خوشحال باشند ولی فوتبال کار حرفهای من است. دوست داشتم در استقلال بمانم ولی شرایط در این تیم برایم فراهم نبود. تا همین الان هم نتوانستهاند بدهی من را پرداخت کنند. من یک سؤال دارم. هوادارانی که این ذهنیت را درباره من دارند، آیا حاضرند خودشان را جای من بگذارند؟ با تمام وجود مثل من کار کنند ولی باشگاه به تعهداتش عمل نکند. تکلیف زندگی من چه میشود؟ آیا میتوانند با این شرایط کنار بیایند؟ *ولی شاید اگر قلعهنویی در سپاهان نبود، این بحثها مطرح نمیشد. این را قبول داری؟ من از هواداران میخواهم بپرسم چرا در آن مقطع نیامدند از باشگاه بپرسند که چطور گذاشتند من بروم؟ تصمیم من رفتن نبود، باشگاه باعث شد که بروم. *در همان ایام استقلالیها گفتند فابیو یک میلیارد گرفته و به سپاهان رفته است. این اخبار درست بود؟ این کاملاً یک موضوع دفاعی است. کسی نمیداند در جلسه ما چه گذشت. خیلی تفاوت خارج از این بود. کمااینکه هنوز باور میکنید، بازیکنی مثل من که در آن سطح بازی میکرد، هنوز 40درصد از قراردادش را نگرفته است. باز هم این سؤال را از مردم خوب میپرسم که آیا باور میکنند چنین اتفاقی میتوانسته بیفتد که من با اختلاف فاحش مالی بروم؟ دلیلش این بوده واقعاً؟ *ولی نمیتوانی کتمان کنی که سپاهان پول بیشتری نسبت به بقیه میداد. باز هم تأکید میکنم بحث احترام متقابل بازیکن و باشگاه است. شما چطور میتوانید باور کنید بعد از 4 سال من هنوز پولم را از استقلال نگرفتهام؟ شما خودتان میتوانید قبول کنید شرایطشان را؟ به من گفتند بیا تمدید کن، پول پارسالت را هم بعداً میدهیم. قرارداد من بسیار پایین بود. رقمی که اگر بگویم باور نمیکنید. من همهجوره راه آمدم با استقلال. الان من این توقع را دارم که بدون پیگیری من، ماجرا دوستانه حل شود. من توقع میلیاردی از استقلال نداشتم ولی بههرحال آنها به تعهدات خودشان عمل نکردند. من یک سؤال دارم؛ به بازیکنی در آن سطح حاضر بودند چقدر بدهند؟ *سال قبل سپاهان ستارههای استقلال را گرفت و امسال دقیقاً برعکس شد. بله، کار استقلال دقیقاً یک انتقام بود. *نمیخواهی دربارهاش حرف بزنی؟ نه، ترجیح میدهم زیاد دربارهاش حرف نزنم. *استقلال در این میان دنبال تو هم بود. من همه چیز را از هم جدا میکنم. حساب هوادار جداست و حساب احترامم در استقلال جدا و حساب طلبم هم جداست. نمیگویم چون طلبکارم دیگر چشمم را روی همه چیز میبندم. اتفاقاً من در استقلال دوران خوبی داشتم ولی حداقل توقع من این بود که این باشگاه به توقع عادی خودش عمل کند. *یعنی اگر این پول را میدادند حاضر بودی برگردی استقلال؟ یکی از دلایلی که هر جا رفتم، بعد ارتباطم را قطع نکردم این بود که به تعهداتم عمل میکردم. من یک سال دیگر با سپاهان قرارداد داشتم و به خاطر همین باید میماندم. الان به شرایط تیمم احترام میگذارم و اینجا خیلی راحتم. *حسرت نمیخوری آن سپاهان، چنین بلایی سرش آمد؟ مقصر را کی میدانی؟ یک اشتباه خیلی ساده تیمی را نابود کرد که میتوانست یک پای فینال لیگ قهرمانان باشد. من یک فلاشبک به گذشته میزنم. باید خیلی حرفهایتر عمل کنیم در تمام ساختارمان. *قلعهنویی گفته بود سازمان لیگ با سقف قرارداد تیم من را نابود کرد. تو با نظر قلعهنویی موافقی؟ سقف قرارداد را قبول داری؟ من این قانون را در جاهای دیگر ندیدهام. هدف در فوتبال رشد فوتبال است. همیشه فلش پیشرفت رو به بالاست ولی با سقف قرارداد، فلش به سمت پایین میرود. ........................... کرانچار نقطه مقابل لوکاست *کمی درباره اتفاقات امسال سپاهان حرف بزنیم. تیم خوبی بسته شد امسال؟ ما برای موفقیت نباید زیاد مهرههایمان را عوض کنیم. تیم سال اول ما دو فصل قهرمان شد ولی دوباره تغییرات زیادی داشتیم. باز هم همه چیز عوض شد این فصل. قاعدتاً تغییر که انجام میشود باید حداقل در سطح قبل باشد. ما الان دو مربی بعد از قلعهنویی عوض کردهایم. الان دوباره به روحیه برد عادت کردهایم. شرایط تیم بهتر شده است. *سالی که به استقلال رفتی، آلترناتیو جباری بودی و وقتی به سپاهان آمدی آلترناتیو نویدکیا. این تو را اذیت نمیکرد؟ طبیعی است. شما درست میگویید ولی معمولاً وقتی یک بازیکن وارد تیم میشود، مربی باید شرایطی فراهم آورد که در کنار همین بازیکنان بزرگ تیم به شرایط کمک شود. چه زمانی که در استقلال کنار مجتبی بودم و چه الان که هر وقت با محرم در سپاهان فیکس بودیم، کیفیت بازی من بالاتر رفته است. *در پست شما بهترین هافبک ایران چه کسی است؟ الان مجتبی جباری. *حتی از نویدکیا بهتر است؟ نه فقط از محرم، بلکه بهترین بازیکن لیگبرتر است. *تو گفتی باید ستارههایی در حد بازیکنان قبلی جذب سپاهان میشدند. الان جذب شدهاند؟ ما پستهای مهمی را باختیم، مثل پست توره. بازیکن در شرایط او نیست. جای خالیاش را حس میکنیم. مثلاً وقتی هادی عقیلی رفت ما دو بازیکن در حد او داشتیم؛ عقیلی و بنگر. در واقع جای خالی او را احساس نمیکنیم ولی کسی نیست که مثل توره باشد. *لوکا بوناچیچ در مصاحبهای گفته بود بازیکنان سپاهان ژنرال هستند و سرمربی گروهبان. واقعاً اینطور بود؟ هر مربی برای خودش یک استایل کار دارد. به نظر من لوکا استایل خوبی برای سپاهان انتخاب نکرده بود. این باعث شد که جو بدی در تیم درست شود. *توضیح میدهی؟ درگیریهای زیاد با بازیکن نتیجهاش چیزی بود که دیدید. ما دقیقاً این حس را داشتیم که آن موقع تمرکزی روی تیم وجود نداشت. همیشه یک اتفاق آزاردهنده در تیم وجود داشت. *با تو هم مشکل داشت؟ چیزی رودررو و مستقیم نبود. وقتی موقع تمرین داشت صحبت میکرد، احساس میکردی دارد با همه دعوا میکند. شکلی برخوردش عین درگیری بود. این نوع برخورد در تیم ما جا نیفتاده بود. به نظر من یک لیدر باید نظم را با عدالت برقرار کند. شما در نظر بگیرید، بازیکنی که قرار است کنار باشد نباید برای هیمشه نابود شود ولی ما میدیدیم که یکسری اتفاقات در تیم انصاف نیست و انگیزه خودمان را از دست میدادیم. *ولی این نسبی است و ما حرف تو را به طور کامل قبول نداریم. در ایران خیلی از بازیکنان هر رفتاری دوست دارند میکنند. در ایران کسی بزرگتر از کارلوس توس هست؟! شاید. شما هم درست میگویید. من این را رد نمیکنم. *در یک جمله لوکا را تعریف میکنی. مربیای که زود از کوره درمیرود. *او دارد سرمربی پرسپولیس میشود انگار. قطعاً ایشان از تجربیات گذشته درس میگیرد. *سپاهان، السد را برده بود و داشت میرفت نیمهنهایی. واقعاً چه شد؟ به نوعی میشود گفت ریاهای بزرگمان را با یک اشتباه کوچک از دست دادیم. *کوچک؟ امروز زمانی بود که ما باید میرفتیم با بارسا بازی میکردیم نه السد. حق من است که جلوی ژاوی بازی کنم. من باید لباسم را با مسی عوض کنم، نه بازیکن السد. *اگر این اتفاق در فوتبال برزیل بیفتد، چه میشود؟ همه خداحافظ! * میشود گفت پایان فوتبال؟ بله، قطعاً پایان فوتبال است. *و کرانچار؟ من فلسفه و شخصیتش را دوست دارم. *یانوش گفته بود کرانچار جنتلمن واقعی است. او نقطه مقابل لوکاست! .................. . مورینیو راه کروش را ادامه داد *کدام لیگ را نگاه میکنی؟ برزیل، اسپانیا و انگلیس را. *الکلاسیکو را دیدی؟ در راه فرودگاه بودم ولی بارسایی تیر هستم و مسی هم بهترین بازیکن دنیاست. از رونالدو خیلی بهتر است. *در پرتغال بازی کردهای، در مورد کارلوس کروش چه چیزهایی شنیدی؟ وقتی در پرتغال بودم، او را میشناختم. آن موقع او مربی منچستر بود و بعد رفت رئالمادرید. او فوتبال دنیا را تحتالشعاع خود قرار داد. بازتاب زیادی داشت و مردم با غرور درباره او حرف میزدند. من این غرور را کاملاً احساس میکردم. شما تصور کنید اولین پرتغالی که در این سطح مربیگری کرد. تمام اخبار تحت تأثیر کروش قرار داشت. *ولی مورینیو جای او را گرفت. این مربی دارد راه کروش را ادامه میدهد. مورینیو جای کروش را در فوتبال دنیا گرفت و مدام قهرمانی بهدستآورد ولی من بدجور طرفدار بارسا هستم. *درباره مورینیو چه حسی داری؟ اتفاقاً به یکی از دوستانم بعد از بازی SMS دادم مورینیو دارد گریه میکند، نه؟! *حسرت بازیهای ملی در دلت نمانده؟ یکی از آرزوهایم بود ولی الان با این شرایط کنار آمدهام. *پله بهتر بود یا مارادونا؟ پله خیلی بالاتر از مارادوناست. تاریخ پله، عناوین، تعداد گلها و شخصیت او این را نشان میدهد. چطور میشود مقایسه کرد؟ *روی تعصب برزیلی که این حرفها را نمیزنی؟ به چند دلیل کامل بود. شما اگر پای چپ مارادونا را بگیرید دیگر چیزی ندارد. پله دو پا بود. هم با راست فوقالعاده بود و هم با چپ. سه دوره بهترین بازیکن جامجهانیبود. با سانتوس عناوین زیادی بهدست آورد. او کاملترین بازیکن دنیا بود. *پله از مسی هم بهتر است؟ بله، از مسی هم بهتر است. یک آدمهایی هستند که نابغهاند. مثل بتهوون یا چارلی چاپلین. پله هم نابغه فوتبال بود. *بازیکنی هست که بتواند مثل او شود؟ نیمار آینده فوتبال برزیل است. الان نمیگویم بهترین چون فقط 19 سال دارد و میتواند بهترین شود. فراموش نکنید که بارسلونا دنبال اوست. *در کودکی با چه کسی همبازی بودی؟ یا در منطقه شما چه بازیکنانی به فوتبال دنیا معرفی شدند؟ بلتی دفاع چلسی و بارسلونا بود. پاتو هست. میدانید چرا به او میگویند پاتو؟ چون بچه منطقه پاتوبرانکوش برزیل است. *چرا فامیلی تو جانواریو شد؟ معنای دقیق آن را نمیدانم ولی آبا و اجداد ما اروپایی هستند. آن زمان رودریگز بودیم ولی بنا به دلایلی تغییر پیدا کرد و الان ژانواریو هستیم. شما میگویید جانواریو ولی ما ژانواریو هستیم. *اگر ایران به جامجهانیبرزیل برود، آنجا چقدر طرفدار دارد؟ بقیه را نمیدانم ولی من خودم حتماً به برزیل میروم تا ایران را تشویق کنم. *این درست است که با پولی که از ایران درمیآوری در برزیل برجسازی میکنی؟ بله، تأیید میکنم! *شنیده میشود که میخواهند تو را با کرار معاوضه کنند. من؟ نمیدانم. خبرش را اولین بار است میشنوم ولی حتماً میخواهند یکی دیگر را بیاورند تا با مجتبی دعوا کند! البته همین جا به مجتبی پیغام میدهم که از تو میرسم و با تو دعوا نمیکنم!( حسابی می خندد!)
دیدگاه تان را بنویسید