نصرتی:‌فردوسی‌پور نابودم کرد

کد خبر: 168601

باور کنید من هیچ قصد و غرضی نداشتم. چون یک ‌سر این قضیه شیث است همه فکر می‌کنند اتفاقی افتاده است.

وطن امروز: وقتی با نصرتی تماس می‌گیریم از رای صادر شده باشگاه پرسپولیس مطلع بود. کاملا مشخص است که در این چند روزه فشار زیادی را تحمل کرده است. مطبوعات، رسانه‌ها، رادیو و تلویزیون آنقدر گفته‌ و نوشته‌اند که کمتر کسی است نداند نصرتی و شیث رضایی چه کاری انجام داده‌اند. هر جا می‌روی بلوتوث‌ها روشن است. فقط کافی است در جمع عمومی دهان باز کنی و بگویی صحنه را ندیده‌ای! 50 نفر به شما پیشنهاد می‌دهند: «فیلمش را دارم می‌خواهی؟» هیچ‌کس عملی را که این دو بازیکن انجام داده‌اند قبول ندارد و همه هم آن را تحریم کرده‌اند اما... . نصرتی که همیشه همه او را در زمره بازیکنان بااخلاق قرار می‌دادند خواسته یا ناخواسته وارد بازی‌ای شده که اعتبار چند ساله‌اش را به باد داده است. به قول استیلی، او جرات نمی‌کند از خانه خارج شود و سرش را بالا بگیرد. جرات نمی‌کند بگوید من همان نصرتی هستم که گل صعود ایران به جام‌جهانی را به بحرین زدم و هرگز یک ‌بار هم به کمیته انضباطی نرفته‌ام. این گفت‌وگو را روزنامه وطن امروز دقایقی پس از اعلام رای باشگاه پرسپولیس با نصرتی گرفته شده است. در جواب دادن تردید داشت اما سرانجام سکوتش را شکست و گفت: «چه کار کنم؟ دارم داغون می‌شوم». باشگاه پرسپولیس رای خودش درباره شما و شیث را صادر کرد. خبرش را شنیدم. نمی‌دانم در این باره باید چه بگویم. برخی پیشکسوتان ورزشی حتی در رشته‌های دیگر در بیانیه‌ای درخواست تخفیف مجازات را برای تو کرده‌اند. همه آنها لطف دارند. خدا بزرگ است. فکر می‌کنم عزت دست خداست. بازیکنان تیم‌ملی هم توماری امضا کرده‌اند و از تو حمایت کرده‌اند. من با همه آنها همبازی بوده‌ام و همه می‌دانند که اخلاق من چطوری است. ما هم خدایی داریم. عادل فردوسی‌پور مرا نابود کرد اما نمی‌داند از آن طرف خدایی هم وجود دارد. اما رای نهایی کمیته انضباطی روز یکشنبه صادر می‌شود. به نظر آنها نرمش باشگاه را نخواهند داشت. من خدا را دارم. سابقه من مشخص است. چه نظری درباره رای باشگاه داری. فکر می‌کنی این رای عادلانه باشد؟ نمی‌دانم چه چیزی باید بگویم اما یک‌نفر نیامد از خود من در این زمینه سوال کند. باور کنید من هیچ قصد و غرضی نداشتم. چون یک ‌سر این قضیه شیث است همه فکر می‌کنند اتفاقی افتاده است. قضیه‌ای که اتفاق افتاده ذهن همه را به این سمت برده که این حرکت نشأت گرفته از شوخی‌های بیجا در تمرینات است. به والله، به والله من از این شوخی‌ها با کسی ندارم. من مجرد نیستم و یک‌ فرد متاهل هستم. چرا باید از این کارها بکنم. هر کسی به زعم خودش یک ‌چیزی نوشته است. هیچ‌وقت با کسی از این شوخی‌ها نداشته و ندارم. حالا فکر می‌کنی انتهای این ماجرا به کجا می‌رسد؟ نمی‌دانم، فقط این را می‌دانم که خدای من هم بزرگ است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت