مراسم تدفین حجازی به روایت فتح الله زاده

کد خبر: 149486

تابوت روی دست مردم رفت و یکدفعه دیدم تابوت شکست و جنازه دارد روی دست مردم ، دست به دست می شود. تابوت محکمی بود اما فشار جمعیتی که دوست داشتند برای آخرین بار با اسطوره شان وداع کنند ، این تابوت را شکست.

خبرآنلاین: «نگذاریم تلاش کنند تا از ناصرخان چهره ای بسازند که انگار عادت به بخشیدن نداشت. نگذاریم ناصرخان را به نفع خودشان مصادره کنند.»این خواسته علی فتح الله زاده است ، مدیری که همیشه در کنار ناصر حجازی بود. سرپرست باشگاه استقلال با گذشت چند روز از درگذشت ناصرخان و فروکش کردن فضای احساسی روزهای اولیه این غم تلخ برای دوستداران پرشمار اسطوره آبی ها از همه دوستدارانش می خواهد بخشنده باشند ، همان طور که ناصرخان قبل از فوتش خیلی ها را بخشید. فتح الله زاده در گفت و گویی با خبرآنلاین به تشریح جزئیات مراسم ختم ناصرخان می پردازد. به اتفاقاتی که سبب شد تا قبل از حضور خانواده حجازی، مراسم تدفین او برگزار شود. او که با گذشت 4 روز از این اتفاق تلخ هنوز بغضی ته صدایش وجود داشت درباره حجازی می گوید:« الان که دورم خلوت شده تازه به عمق فاجعه پی بردم. عکس هایش را که دورم می بینم ، اختیارم را از دست می دهم و بغض گلویم را می گیرد.» از ناصرخان شروع کنیم. از قول قهرمانی در جام حذفی برای او... واقعا همه ما هم قسم شدیم که این اتفاق بیفتد. این اواخر ، ناصرخان هر بار که به کمیته فنی می آمد یا در تمرینات حاضر می شد از همه می خواست تا هم قسم شوند و به عشق هواداران با قهرمانی در جام حذفی ، کاری کنند که یک کاپ به هواداران هدیه بدهیم. برای همین هم هست که خود بچه های تیم هم قسم شدند و می خواهند با تمام وجودشان در این جام به میدان بروند و انشاالله بتوانند تا کاپ قهرمانی بازی ها را ب خانواده ایشان هدیه دهند و خواسته قلبی ناصر خان را عملی کنند. اگرچه مسیر سختی در پیش داریم اما بچه ها می خواهند به نام او ، این کار را عملی کنند. مثل اینکه برنامه های دیگری هم برای زنده نگه داشتن نام او دارید. مثل برگزاری بازی خیریه به جای مراسم چهلم... این یکی از اهداف مان است که در یکی ، دو ماه آینده بتوانیم یک بازی بزرگ و خوب را در دل برنامه های مان جا بدهیم و در این بازی که عوایدش را به یکی از بنیادهای خیریه خواهیم بخشید ، به نام ناصرخان به میدان برویم. این خواست ما و خواست خانواده محترم حجازی است. تمام تلاش مان را هم برای هرچه بهتر برگزار شدن چنین مسابقه ای خواهیم داشت. البته همان طور که از قبل هم گفته بودیم ، کمپ در دست احداث باشگاه را هم به یاد این اسطوره تیم مان گذاشته ایم :« ناصر حجازی» همین امروز هم وقتی نمایندگان کنفدراسیون اینجا بودند مدام از کمپ ناصرخان برای شان می گفتم و آنها هم از این نامگذاری استقبال کردند. بزودی تندیس زنده یاد حجازی در کمپ نصب می شود و این مجموعه ورزشی تا همیشه نام ناصر حجازی را با افتخار بر خود خواهد دید. اگرچه به لطف مردم ، مراسم یادبود ناصرخان با شکوهی خاص برگزار شد اما این روزها دلخوریهایی از بعضی بزرگان به وجود آمده و جمعی از دوستان ناصرخان از کسانی می نالند که دنبال گرفتن عکس یادگاری با اسطوره تیم در روزهای بیماری اش بودند. راستش من این نکته را تا به حال جایی نگفته بودم اما حالا که پرسیدید می گویم. ناصرخان سال ها با من دوستی داشتند و ما رابطه ای صمیمی با یکدیگر داشتیم و در تمام مدت طول درمانش هم ، در کنار هم بودیم اما حتی یکبار هم در این 18 ماه نمی بینید که عکسی از من بر بستر ناصرخان باشد. مدام از عکاس های محترم خواهش می کردم که چنین عکسی را نگیرند چون خودم عقیده داشتم کار درستی نیست. با این وجود می خواهم یک نکته ای را عرض کنم. به هر حال اگر کسی به عیادت ناصرخان آمده بود باید این را به فال نیک بگیریم. حالا چه با عکس و چه بی عکس. اگر نمی آمدند یکجور دلخوری ایجاد می شد و اگر نمی آمدند ، جوری دیگر. حالا خداوند خودش بهتر از همه اصرار دل آدم ها را می داند و درباره کارهای شان قضاوت می کند. پس شما هم معتقدید ناصرخان قبل از رفتن همه را بخشیده بودند. قطعا همین طور است. واقعا نباید بگذاریم عده ای این ذهنیت را بسازند که خدای ناکرده ناصرخان فرد خشنی بودند و نمی توانستند ناراحتی ها را فراموش کنند. اتفاقا همه ما و همه دوسدارن واقعی اش می دانند که ایشان حرف شان و دلخوری های شان در روی افراد به آنها می گفتند و مثل آب ، قلبی زلال داشتند. این چند روز آخر که ناصرخان از بیمارستان مرخص شدند ، من به ناچار و به دلیل بیماری مادرم ، رفتم ارومیه و از آتیلا و دیگر اطرافیان ایشان هم خواستم چیزی در این باره به ایشان نگویند که باعث ناراحتی شان نشود. خدابیامرز مادرم ، صبح پنجشنبه فوت کردند و ناصرخان هنوز ظهر نشده روی موبایلم زنگ زد و با گریه ، گلایه کرد که چرا به او چیزی نگفته بودم. می گفت چرا من نباید روی پا باشم تا الان کنارت باشم. ( حاجی متاثر می شود و مکثی در کلامش ایجاد می کند.) برسیم به مراسم تدفین... جا دارد از همه مردمی که برای وداع با ناصرخان تا ورزشگاه آزادی و بعد از آن به بهشت زهرا(س) آمده بودند تشکر کنم. این عشق ناصرخان به مردم کشورش بود که این همه دلسوخته را آن روز دور هم جمع کرده بود. به هر حال تشییع جنازه ای با این تعداد شرکت کننده در سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی برای هیچ چهره ورزشی و سینمایی برگزار نشده بود و همین باعث شد که شاهد یکسری از ناهماهنگی ها هم باشیم. که اوجش برگزاری مراسم تدفین در غیاب خانواده زنده یاد حجازی بود. دیگر در آن شرایط کاری نمی شد کرد. مثلا ما وقتی به ورزشگاه رسیدیم به آتیلا گفتم به نظرم باید خیلی سریع ورزشگاه را ترک کنیم و با جنازه به بهشت زهرا(س) برویم چون می دانستم جمعیت زیادی هم آنجا هستند. جمعیتی برابر با آنها که آمده بودند آزادی . ولی مثلا آتیلا نظرش این بود که کمی تاخیر داشته باشیم تا مردم از آزادی هم خودشان را برای مراسم تدفین برسانند. ولی وقتی ما با آمبولانس به قطعه نام آوران رسیدیم دیدیم اصلا امکانش نیست که بخواهیم صبر کنیم. مگر دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ به هر حال ما احتمال می دادیم که حضور جمعیت خیلی بیشتر از حد تصورمان باشد . برای همین هم بود که سه شنبه شب هیچ یک از ما نخوابیدیم. ساعت 3 صبح بود که جنازه را از بیمارستان تحویل گرفتیم و به غسالخانه بردیم. ساعت ، 5 صبح ما در ورزشگاه آزادی بودیم و همه شرایط را آماده حضور مردم کردیم. صبر کردیم تا هم مردم بسند و هم خانواده مرحوم. انصافا به عشق این اسطوره مردمی ، جمعیت بسیار زیادی از استقلالی ، پرسپولیسی ، فوتبالی و حتی خانواده های غیر فوتبالی که ناصرخان را برای عشقی که به مردم کشورش داشت ، دوست داشتند در ورزشگاه حاضر شدند و مراسم وداع با شکوهی خاص برگزار شد. با این وجود در بهشت زهرا(س) هم جمعیتی معادل همین جمعیت حاضر در ورزشگاه حضور داشتند. همین که آمبولانس رسید ، تابوت روی دست مردم رفت و یکدفعه دیدم تابوت شکست و جنازه دارد روی دست مردم ، دست به دست می شود. تابوت محکمی بود اما فشار جمعیتی که دوست داشتند برای آخرین بار با اسطوره شان وداع کنند ، این تابوت را شکست. حتی خود من هم در فشار جمعیت از حال رفتم. حالا اگر فیلم های آن صحنه را ببینید متوجه می شوید که چه اتفاقی افتاد. برای همین بود که تصمیم گرفتید منتظر خانواده نمانید؟ دقیقا همین طور است. ترسیدیم خدای ناکرده کفن در زیر فشار جمعیت عاشق ناصرخان پاره شود و مراسم نیمه تمام بماند. برای همین داد زدم حاجی مالک تلقین را بخوان. ایشان هم به سختی خودش را بالای سر جنازه رساند ، به سرعت تلیقن خوانده شد و مراسم تدفین را انجام دادیم. باز هم از مردم عزیز متشکرم که برای تسریع در این امر دست های شان را دور جنازه زنجیر کردند و گذاشتند مراسم تدفین بر اساس آیین اسلامی برگزار شود. البته قطعا خانواده محترم حجازی هم شرایط را درک کردند و همراه مان بودند. ما فشاری برای اینکه مراسم را زودتر تمام کنیم نداشتیم و همه این اتفاقات به دلیل استقبال فراتر از انتظار مردم بود در مراسم وداع با اسطوره ای که دوستش داشتند. فکر می کنم همین مراسم تدفین هم حماسه ای دیر بود که نشان از محبوبیت ناصر حجازی داشت. حالا اگر نقصی هم بود از ما بوده چون تجربه اش را نداشتیم. بار دیگر جا دارد از همه مردم خوب مان ، نیروهای محترم انتظامی ، برادران پاسدار گمنام امام زمان (عج) و رسانه های محترم که در هرچه با شکوهتر برگزار شدن مراسم وداع با خانواده حجازی همکاری کردند تشکر کنم. البته امیدواریم که پس از این شاهد مراسم با شکوه برای قهرمانان زنده مان باشیم. اگرچه شما در زمان حیات ناصرخان هم در کنارش بودید. من هم به شخصه امیدوارم اینگونه باشد و پس از این بتوانیم به خوبی از قهرمانان شایسته مان در قید حیات که هستند تقدیر کنیم و خدای ناکرده ، روز رفتن شان شرمنده نباشیم. خود من از سال ها قبل این عقیده را داشتم و حتی در زمان حیات استاد شهریار ، این خودم بودم که مراسم تجلیل از این استاد بزرگوار را طرح ریزی کردم. الان هم که ناصرخان رفتند به جرات می گویم تا آخر عمر غلامی خانواده اش را می کنم و این را افتخاری برای خودم می دانم. حاج آقا چند سئوال هم درباره استقلال سال بعد. انگار می خواهید تغییرات وسیعی در تیم داشته باشید؟ تغییرات وسیع که نه. ما در نهایت 5 بازیکن می گیریم چون اعتقاد داریم تیم امسال مان خیلی خوب است اما در کناره های زمین نیاز به چند تغییر داریم که باید تقویت شویم و البته در مورد بازیکنان خارجی مان هم باغید تغییراتی داشته باشیم. 3 بازیکن خارجی مان از تیم می روند. یعنی بازیکنان برزیلی تان را فصل بعد نخواهید داشت. تقریبا همین طور است که می گویید. ما امسال زمان کافی برای انتخاب بازیکن نداشتیم و خیلی با عجله و از روی چند فیلم دست به انتخاب زدیم ولی برای سال بعد می خواهیم سر فرصت کارها را پیش ببریم و بازیکن بگیریم. می خواهیم دو بازیکن خارجی خوب بگیریم و یکی دو بازیکن خوب داخلی. ممکن است ستاره های سابق تیم هم دوباره برگردند؟ بازیکنانی مثل اکبرپور ، کاظمی و خسرو حیدری؟ اگر با تیمی قرارداد نداشته باشند و در لیست سرمربی ما هم باشند ، حتما اقدام به جذب شان خواهیم کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت