آقاي کرش چلوکباب چطور بود؟!
با اين حال، اين تمام اتفاقات امروز نبود. خبرنگار يکي ديگر از روزنامهها پس از نشست برگهاي را براي کرش آورد که روي آن نوشته شده بود I LOVE YOU…. ( به جاي چند نقطه اسم روزنامهشان را آورده بود) که خوشبختانه اين بار هم با دخالت ترابيان، اين خبرنگار نتوانست اين برگه را به دست کرش برساند
ایسنا: حضور يک مربي سطح اول جهان در فوتبال ايران به خودي خود اتفاقي بزرگ به حساب ميآيد. با وجود انتقادهايي که بعضا از دوشنبه شب به حضور کارلوس کرش در فوتبال ايران شده- که ميتوان بخشي از آن را به حساب (...) برخي منتقدان گذاشت- حضور او در ايران ميتواند سنگ محکي باشد براي همه. از فدراسيون فوتبال و مردم گرفته تا رسانهها بايد در آزمون بزرگي شرکت کنند. حضور کارلوس کرش در کمپ تيمهاي ملي براي بازديد از امکانات فوتبال ايران با حاشيههايي همراه بود. حاشيههايي که ثابت کرد تصميم عباس ترابيان و فدراسيون براي مخفي نگه داشتن مذاکرات و حتي زمان ورود او به تهران بي دليل نبوده است. پس از گذشت سه سال يادآوري خاطرات اتفاقاتي که هنگام حضور خاوير کلمنته در فردوگاه امام خميني (ره) افتاد، دردآور است. از فدراسيونيها گرفته تا رسانهها شرايطي را به وجود آوردند که کلمنته خيلي زود تصميماش را بگيرد و هيچ وقت به ايران نيايد. تصميمي که ميتوانست بازتابي باشد به اتفاقي که در فرودگاه امام افتاد. با اين حال مسوولان فدراسيون فوتبال اين بار پس از گذشت سه سال با تجربهتر عمل کردند. مخفي نگاه داشتن روند مذاکرات و حتي زمان ورود کرش به تهران از تصميمات خوبي بود که فدراسيون گرفت (بماند که فدراسيون در انتخاب گزينشي دوربين برنامه 90 براي حضور در فرودگاه مرتکب اشتباه شد) و اتفاقاتي که امروز در حاشيه حضور کرش در کمپ تيمهاي ملي افتاد اين تصميم را تاييد کرد. البته اتفاقات امروز بيشتر به واسطه غير حرفهاي بودن برخي خبرنگاران به وجود آمد. اولين اتفاق بهت آور کاري بود که يک خبرنگار و بدتر از آن سردبير يکي از روزنامهها انجام داد. اين خبرنگار گوشي را به سمت ترابيان و کرش گرفت و گفت که "سردبيرمان ميخواهد تلفني به آقاي کرش تبريک بگويد." اين درخواست عجيب با واکنش ترابيان و همراهانش روبهرو شد که در اين بين يکي از همراهان تيم مذاکره کننده گفت که "مگر کريسمس است که ميخواهيد به او تبريک بگوييد." البته حاشيهها تمامي نداشت. عباس ترابيان در نشست مطبوعاتي از خبرنگاران خواست تنها دو سوال مطرح کنند. فرصتي که نميتوانست براي خبرنگاران کافي باشد اما دو نفر انتخاب شدند. يکي را کرش انتخاب کرد و از تنها بانوي خبرنگار خواست سوال بپرسد و نفر دوم را هم مدير روابط عمومي فدراسيون به صورت تصادفي انتخاب کرد. سوال اولي که توسط اين خبرنگار پرسيده شد همه را شوکه کرد. او پرسيد "آقاي کرش شما امروز تهران را گشتيد. نظرتان درباره چلوکباب چيست؟" فکر ميکنيد واکنش کرش به اين سوال چه بود؟ او خيلي صادقانه گفت "هنوز سيرم" و در ادامه جوابي داد که هيچ ارتباطي به سوال نداشت چرا که سوال آنقدر بي ربط به جلسه بود که کرش هم چاره ديگري جز اين نميديد. با اين حال، اين تمام اتفاقات امروز نبود. خبرنگار يکي ديگر از روزنامهها پس از نشست برگهاي را براي کرش آورد که روي آن نوشته شده بود I LOVE YOU…. ( به جاي چند نقطه اسم روزنامهشان را آورده بود) که خوشبختانه اين بار هم با دخالت ترابيان، اين خبرنگار نتوانست اين برگه را به دست کرش برساند. بگذريم از اينکه تنها بانوي خبرنگار حاضر در جلسه هم با تسلط سوالش را به زبان انگليسي پرسيد و باعث شد تا حداقل براي چند دقيقه حال خوبي به آدم دست بدهد. به قول يکي از خبرنگاران حاضر در جلسه، همان مربياي به درد ما ميخورد که با لحن حرفهايش به همه توهين ميکند و ادعا دارد فوتبال ايران هر چه دارد از اوست و لا غير. به هر حال اگر قرار است اصلاحات صورت بگيرد، بايد همه در آن سهيم باشيم. هم فدراسيون فوتبال و هم رسانهها بايد در اين بين پيشرو باشند. حضور مربيان بزرگ در فوتبال ايران آزمايشي بزرگ براي همه ماست.
دیدگاه تان را بنویسید