وزارت ورزش؟حتما استقبال می کنم

کد خبر: 134842

آصفی / وزیر آینده وزارت احتمالی ورزش و جوانان در کمترین حالت باید ورزشی باشد

وزارت ورزش؟حتما استقبال می کنم

حمیدرضا آصفی از مدت‌ها پیش قول انجام یک مصاحبه را داده بود، اما ظاهرا درگیری‌های کاری‌اش که این روزها حسابی درگیرش کرده مانع از انجام این کار می‌شد. پس از چند بار قرار گذاشتن و لغو شدن، بالاخره او را همزمان با پخش بازی عربستان-اردن در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا راضی به انجام گفت‌وگو کردیم. با هیجان و استرس فوتبال را دنبال می‌کرد، ترسی نداشت که در میان گفت‌وگو مدتی را به تحلیل اتفاقات فوتبال بپردازد. در هر موقعیتی که یکی از تیم‌ها صحنه خطرناکی را می‌آفریدند با هیجان فراوان از جا نیم‌خیز می‌شد. او گلایه‌های زیادی داشت و حرف‌های زیادی از گذشته و امروز فوتبال و ورزش کشور زد. شاید بارزترین نکته اعتقاد ورزشی آصفی، تاکیدش بر انتخاب راه اشتباه ورزش کشور باشد. او می‌گوید این راه ورزش کشور را به ناکجاآباد می‌برد. آقای آصفی؛ اگر بخواهیم به دلایل علاقه شما به فوتبال بازگردیم و این‌که به عنوان یک نوجوان چه نگاهی به ورزش و فوتبال آن زمان داشته‌اید، چه چیزی برای گفتن دارید؟ از همان بچگی شاید از سنین 6 تا 7سالگی علاقه‌مند به تماشای فوتبال بودم. در محله ما بازیکنان و تیم‌های فوتبال زیادی وجود داشتند. من هم با عشق به فوتبال پیگیر اتفاقات روز فوتبال باشگاهی ایران بودم و حتی در تیم‌های محلی نیز عضویت داشتم. عضویت در تیم فوتبال دانشگاه فردوسی مشهد در دهه50 جدی‌ترین حضورم به فوتبال در آن سال‌هاست. رفقای زیادی در فوتبال آن زمان داشتم که از همان ابتدا باعث شد حضور من در فوتبال جدی‌تر از همیشه باشد. با بزرگانی چون منصور امیرآصفی رفیق بودم. ذوالفقارنسب، پناهگر،‌ قلعه‌نویی، حجازی، پورحیدری و مظلومی‌از دوستان قدیمی‌من هستند که همیشه به‌واسطه ارتباط با آن‌ها در کنار فوتبال بوده‌ام. همه دوستان قدیمی‌شما ظاهرا استقلالی هستند. نه... نه! در میان دوستان خوب فوتبالی‌ام، انسان‌های بزرگی بودند که فوتبال همیشه به آن‌ها مدیون است. در میان استقلال و پرسپولیس دوستان مشترکی داشته‌ام. از پرسپولیس نیز با افرادی مثل علی دایی، احمدرضا عابدزاده و پروین دوستی خوبی دارم. به هر حال در رفاقت بحث رنگ و آهنگ مطرح نیست. چی شد که یک هوادار دو آتشه آبی شدید؟ معتقدم تقسیم علاقه‌مندی به فوتبال به رنگ و محدود کردن آن در آبی و قرمز منطقی نیست. از بچگی بازی‌های تیم استقلال را دنبال می‌کردم و شاید به همین جهت کشش بیشتری به این تیم داشته‌ام؛ اما همان‌طور که گفتم اعتقاد چندانی به بحث تفکیک رنگ‌ها در فوتبال ندارم و معتقدم این نوعی بی‌سلیقگی است. یعنی اگر به گذشته بازگردید، یک استقلالی نخواهید شد؟ (با خنده و در حالی که از جایش نیم‌خیز می‌شود) شاید...! شاید آبی شوم. اگر به گذشته برگردم شاید همین مسیری که الان طی شده، طی شود. چون محیط باعث ایجاد این علاقه شده است. شما که معتقد بودید تفکیک علایق به آبی و قرمز بی‌منطقی است! به هر حال به این شکل حرفه‌ای چندان معقول به نظر نمی‌رسد؛ اما من به جهت این‌که در محیطی بزرگ شده بودم که بیشتر پیگیر اخبار استقلال بودم علاقه‌مند به این تیم شدم و الان هم از استقلالی بودنم و این‌که طرفدار این تیم هستم نگرانی ندارم. در محله ما احمد منشی‌زاده خدابیامرز حضور پررنگی داشت. او یک استقلالی بود و ما نیز همیشه برای پیگیری بازی‌های استقلال پیگیر اتفاقات این تیم بودیم. ولی معتقدم که این خیلی منطق ندارد چراکه در بچگی انسان می‌تواند به هر طرفی از فوتبال کشیده شود و این‌که طرفدار هر کدام از تیم‌ها شویم منطقی در آن نیست. چه خاطراتی از گذشته فوتبال دارید؟ من از حدود 18سالگی بود که تمام بازی‌های فوتبال را به صورت حرفه‌ای به عنوان یک تماشاگر دنبال می‌کردم. هنوز هم خاطرات زیادی از بازی‌های تیم‌های ملی ایران و تیم‌های باشگاهی دارم. یادم می‌آید مقدماتی المپیک‌1946 بازی با پاکستان را 4 بر یک بردیم و هندوراس را در تهران 3 بر صفر زدیم. به هر حال علاقه به فوتبال باعث می‌شد که به عنوان یک هوادار جدی فوتبال، پیگیر اتفاق‌های آن روز فوتبال باشم. خاطرات شیرین زیادی از آن روزهاست، شاید طرح همه آن‌ها خالی از لطف هم نباشد. اما به هر حال هر بازی خاطره‌ای را نیز در ذهن نقش می‌بندد که برای من نیز این اتفاقات مکرر به صورت یک اتفاق خوشایند افتاده است. من در 40سالگی طرفدار یک تیم نشدم،. از همان اوایلی که به عنوان یک نوجوان به کوچه و محل پا گذاشتم پیگیر فوتبال بودم. هواداران این روزهای فوتبال چیزی دست کم از کارشناس ندارند و در تمام مسائل ریز و درشت فوتبال به عنوان یک صاحب‌نظر دلایل ناکامی‌ها و کاستی‌های فوتبال را مورد بررسی قرار می‌دهند. آیا در آن مقطعی که آصفی هوادار فوتبال ایران بود، به عنوان یک نوجوان ایرادی به ساختار فوتبال وارد می‌دانست؟ آن موقع فوتبال را برای این دوست داشتم که علاقه‌مند به فوتبال بودم نه به عنوان این‌که بخواهم دنبال حل مشکلات یا کالبدشکافی فوتبال باشم. به عنوان یک جوان همیشه در مقابل اتفاقات فوتبال دچار هیجان می‌شدم و لذت می‌بردم و با ورزش به عنوان یک گزینه برای پرشدن اوقات فراقت نگاه می‌کردم. توجه چندانی به حاشیه‌ها و بحث‌های مدیریتی در فوتبال نداشتم. اصولا چه شد که به مدیریت در فوتبال گرایش پیدا کردید؟ وقتی که با دوستان می‌نشستیم چه استقلالی، چه پرسپولیسی چه بازیکنان تیم ملی همیشه در مورد ضعف‌های فوتبال بحث می‌کردیم؛ این‌که چرا وضعیت فوتبال این‌گونه است. یادم می‌آید همان زمان‌ها نیز هر موقع تیم می‌باخت همه مسائل را به صورت ریز و درشت مورد بررسی قرار می‌دادند و بحث‌های زیادی پیرامون اتفاقات و باخت‌های فوتبالی مطرح بود. همیشه این سوال برایم مطرح بود که چرا با وجود امکانات زیاد و هزینه‌های زیادی که در فوتبال می‌شود باید فوتبال ایران این‌گونه باشد. آیا انصاف است که شرایط این‌گونه ادامه داشته باشد. خوب به خاطر دارم که در مورد استقلال نیز این بحث‌ها زیاد مطرح می‌شد و این زمینه‌ای شد که من گاه و بیگاه به عنوان یک علاقه‌مند به فوتبال با مدیران فوتبال نیز ارتباط برقرار کنم و در نهایت نیز وارد فوتبال شده‌ام. حضور در هیات‌مدیره استقلال و هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال نیز به دنبال چنین ماجراهایی اتفاق افتاد، هرچند که در آن مقطع هیچ درآمدی از حضور در فوتبال نداشتیم اما به عنوان یک علاقه همیشه از آن لذت می‌بردم. در حال حاضر اساسی‌ترین مشکلات فوتبال را چه می‌دانید؟ فوتبال‌مان گرفتار شعارهای بی‌جا شده. شعارزدگی، مشکلات زیادی را برای فوتبال ایران ایجاد کرده است. این‌که در مقطعی تصور کردیم مقام اول در آسیا را داریم شرایطی را ایجاد کرد که الان حتی در بین 4تیم مطرح اول آسیا نیز نباشیم. به هر حال این شعارها همیشه ما را از هدف دور کرده است. این یک تاسف بزرگ است که فوتبال ملی ایران در سیدبندی آسیایی برای رقابت‌های جام‌ملت‌ها سرگروه نیست. این اتفاقات ناشی از همان شعارزدگی‌‌هایی است که به آن اشاره کردم. وضعیت باشگاه‌های فوتبال ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ متاسفانه باشگاه‌ها نیز چیزی دست کم از فوتبال ملی ایران ندارد. ما بزرگ‌ترین مشکلی که با باشگاه‌ها داریم این است که اصولا چیزی به نام باشگاه وجود ندارد و اکثر تیم‌های حاضر در فوتبال ایران فقط یک تیم هستند نه یک باشگاه. اگر این مشکل حل شود شاید وضعیت فوتبال ایران تغییر کند. به هر حال تیم ملی همیشه زاییده‌ باشگاه‌های قدرتمند بوده است. اظهارنظرهای زیادی در مورد دلایل ناکامی‌فوتبال ایران مطرح شده، شما به عنوان یک مدیر سیاسی-فوتبالی چه دیدگاهی نسبت به ضعف مدیریتی در فوتبال ایران دارید؟ چند نکته در این موضوع قابل طرح است اول این‌که واقعا ما در فوتبال تکلیف‌مان با خودمان روشن نیست. نمی‌دانیم از فوتبال چه می‌خواهیم و این یک واقعیت بسیار تلخی است. دوم این‌که مدیریت‌ها در فوتبال ثبات ندارند و این بی‌ثباتی باعث تزلزل در نتایج بلندمدت فوتبال شده است. خیلی ناگوار است که مدیر باشگاه نداند تا چه مدت می‌تواند به عنوان مدیر مدیریت کند و یا این‌که بداند در هر بازی و با هر نتیجه‌ای ممکن است برای همیشه با مدیریت فوتبال خداحافظی کند. سومین نکته در این موضوع عدم استقلال مدیران فوتبالی ماست. به هر حال مدیری که نتواند استقلال مدیریتی خود را در اجرا و عمل پیاده کند، مشکلاتش صدبرابر خواهد شد. چهارمین نکته نیز به عدم اعتماد به نفس مدیران و عمومی‌شدن ورزش برمی‌گردد. اگر ما ورزش را عمومی‌ نکنیم و مدیران ما در این راستا اعتماد به نفس مدیریتی نداشته باشند، هیچ باری از ورزش کم نخواهد شد و تا بوده همین خواهد بود. متاسفانه بارز‌ترین اتفاق هم در مورد باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس افتاده است. ببینید 2سال است که این تیم‌ها هیات‌مدیره ندارند. مگر نمی‌توان آدمی ‌را یافت که در کنار این مجموعه به عنوان اعضای هیات‌مدیره به مدیرعامل برای اجرای برنامه‌ها و سیاستگذاری‌ها کمک کند؟! این یک وضعیت تاسف‌برانگیز است. همیشه ورزش ایران نیز داستان مشابهی با فوتبال داشته است. برخی‌ها معتقدند عدم یک مدیریت درست در ورزش یک کشور نتیجه‌اش رادر فوتبال نیز نشان می‌دهد‌، آیا شما به چنین نظریه‌ای اعتقاد دارید؟ به هر حال ساختار ورزش کشور نیز بی‌تاثیر از ساختار فوتبال نیست، یا شاید هم برعکس. اما ورزش ایران نیز وضعیت خوبی را در این چند ساله نداشته است، شاید ما در گوانگ‌جو نتایج خوبی گرفتیم اما این وضعیت نباید ما را گول بزند، اگر چین حریفان جدی ما را مغلوب نمی‌کرد و مدال‌های طلا را از آن‌ها نمی‌گرفت، قطعا ما وضعیت نامطمئنی در گوانگ‌جو می‌داشتیم. باید از این بابت شاکر باشیم و نتایج بازی‌های آسیایی را دلیلی بر موفقیت‌های مدیریت ورزش ایران تلقی نکنیم. مشخصا چه پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت ورزش کشور دارید؟ اساسی‌ترین نکته در این حوزه بومی‌سازی ورزش است. اگر ما بتوانیم با یک تعریف درستی از چارچوب‌ها و سیاستگذاری‌ها، ورزش را آن‌گونه که شایسته‌ است بشناسیم و مدیریت کنیم، قطعا خیلی از اتفاقات در این عرصه مثبت خواهد بود. بحث حضور دولت در ورزش و چگونگی عملکرد او در این حوزه نکته‌ قابل بحثی است. نباید دولت در جزئی‌ترین مسائل ورزش دخالت مستقیم اجرایی داشته باشد. این نکته آسیب‌های زیادی را به ورزش وارد کرده، دولت همان‌گونه که بر تئاتر، سینما، موسیقی و خیلی دیگر از موارد نظارت دارد، باید در بحث ورزش نیز حوزه‌ فعالیت خود را در حد نظارت تغییر دهد و اجازه دهد تا ورزش به عنوان بخش کوچکی از «N.G.O»ها خودش را مدیریت کند، این به نفع ورزش خواهد بود. جدیدترین بحثی که در موضوع ورزش ایران مطرح است، تشکیل وزارت‌ ورزش و جوانان است. آیا این راهکار مناسبی برای حل مشکلات است؟ وزارتخانه‌ ورزش شاید به‌تنهایی ایده‌ مناسبی برای حل مشکلات ورزش نباشد. معتقدم نه سازمان و نه وزارتخانه هیچ‌کدام تنها در قالب یک ساختار نمی‌توانند ساختار ورزش را اصلاح کنند. معتقدم هر دو جوابگو نیستند، باید دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به این موضوع داشت. پیشنهاد مشخصم در این‌باره نیز این است که مجلسی‌ها برای نتیجه گرفتن از این بحث با کارشناسان صاحب‌نظر و مدیران کارکشته‌ ورزش جلسات و سمینارهایی را برگزار کنند تا در نهایت فرآیند این‌گونه نشست‌ها منجر به یک تصمیم‌گیری درست شود. به هر حال کسانی که در این ورزش حضور دارند، راهکارهای مناسب‌تری برای مدیریت آن خواهند داشت و نادیده‌گرفتن این نظرات، ظلم به مدیریت ورزش خواهد بود. چه ویژگی‌هایی را برای وزیر ورزش و جوانان متصور هستید؟ وزیر آینده وزارت احتمالی ورزش و جوانان در کمترین حالت باید ورزشی باشد و جامعه‌ ورزش را به خوبی بشناسد و مهم‌تر از همه این‌که ورزش به او احترام بگذارد. ببینید اگر یک شخصی در یک حوزه‌ مدیریتی موفق می‌شود‌ بیشترین تاثیرش به خاطر آن است که افراد آن حوزه به او احترام می‌گذارند و او را به عنوان یک کارشناس در آن حوزه قبول دارند. به هر حال در ورزش نیز اگر شخصی قرار است روزی وزیر آن شود، باید مورد تایید جامعه‌ ورزش باشد و همه به او احترام بگذارند تا بتواند موفق شود. صحبت‌هایی مبنی بر حضور حمید‌رضا آصفی به عنوان کاندیدای احتمالی وزارت ورزش و جوانان مطرح است، نظرتان چیست؟ (می‌خندد و می‌خواهد بحث را عوض کند) وای.. عربستان عجب موقعیتی را از دست داد! می‌توانست این صحنه گل شود، اصولا همیشه عربستانی‌ها خوب بازی می‌کنند... (بعد از گذشت چند لحظه و تماشای بازی) حیف شد! آقای آصفی؛ جواب سوال ما را ندادید؟ چی بود؟! آهان..! بعید می‌دانم، (باز می‌خندد) آصفی و وزارت ورزش؟! صحبتی نشده و بعید می‌دانم کسی با من در این‌باره صحبت کند. البته اگر صحبت کنند قطعا از آن استقبال می‌کنم و حاضرم حرف‌ها را بشنوم و حرف‌هایم را بزنم اما تردید دارم که چنین اتفاقی در مقطع کنونی بیفتد حالا بماند که چرا الان راجع به این موضوع صحبت نمی کنم. (دوباره می‌خندد) شما با محمد دادکان در فدراسیون فوتبال همکار بوده‌اید، آیا از آن دوران چیزی از مدیریت مرد همیشه منتقد مدیران کنونی سازمان تربیت‌بدنی یاد دارید؟ دادکان مدیری قوی است. انصافا او از مدیرانی است که خوب می‌داند چگونه عمل کند. افرادی را که دوروبرش جمع کرده بود همه موفق و تاثیرگذار بوده‌اند. از معاون وزیر گرفته تا نماینده مجلس و... دادکان به ورزش و فوتبال علاقه داشت و می‌دانست چه می‌کند. بارزترین مشخصه‌ او این بود که انصافا دست‌پاک بود، اما با او بد برخورد شد. نباید در جام‌جهانی و قبل از این‌که بیاید با او این‌گونه برخورد شود. این یک ظلم بزرگ به دادکان و فوتبال است، اگر الان هم اصرار دارد که از او و همکارانش دلجویی شود، حرف بیراهی نیست. نظرتان راجع به کفاشیان و مدیریت او چیست؟ در این‌باره معتقدم که نباید به کفاشیان زیاد خرده گرفت. به هر حال او مقصر اتفاقات پیرامون فوتبال نیست، چراکه او تاثیری در انتخاب همکارانش نداشته است. آن‌ها از طریق مجمع انتخاب شدند و کفاشیان نیز باید با آن‌ها کار کند. کفاشیان هم شاید تلاش خود را برای تغییر در فوتبال به کار گرفته است، باید به او فرصت داد. داستان شما و استیل‌آذین بالاخره معلوم نشد که چگونه شروع شد و چگونه به پایان رسید! هدایتی از همان اوایل شروع لیگی که استیل‌آذین به دسته برتر راه یافته بود، مذاکراتی را برای حضورم در هیات‌مدیره انجام داده بود و اصرار داشت که به این تیم بروم. من هم با توجه به علاقه‌ای که به فوتبال داشتم این پیشنهاد را پذیرفتم اما در زمان حضور آجرلو تمام تلاش برای تشکیل یک باشگاه منسجم انجام شد. در نهایت اختلاف‌نظرها و مباحثی مطرح شد که زیاد علاقه‌ای به شنیدن یا ورود به آن‌ها نداشتم و مرا آزار می‌داد و به همین جهت تصمیم به ترک همکاری‌ام با باشگاه استیل‌آذین گرفتم. این تصمیم نیز ارتباط مستقیم با برخوردی که با آجرلو شد نداشت، هرچند معتقد بودم نباید با آجرلو با آن وضعیت رفتار می‌شد اما به هر حال من هم نقطه‌نظراتی در این‌باره داشتم. واقعا مشکل استیل‌آذین را در کجا می‌دانید؟ ببینید تنها نکته‌ای که به صورت سربسته می‌توانم درباره استیل‌آذین بگویم این است که در این باشگاه ساختار باشگاهی به معنای واقعی وجود نداشت. در مورد داستان تغییر مکرر مربیان نیز اعتقادی به اخراج تومباکوویچ نداشتیم. به هر حال مربی که به عنوان سرمربی در یک تیم مشغول به فعالیت می‌شود باید به او فرصت داد نه این‌که در یک شرایط کوتاه‌مدت و تحت یک‌سری از اتفاقات تهدید به برکناری کرده و هزاران مشکل ایجاد کنیم. اگر قلعه‌نویی و امثال او در باشگاه‌های فوتبال ایران موفق می‌شوند به جهت ثبات حضور در یک تیم است و این‌که آن‌ها خود تیم‌های خود را می‌چینند. این بارزترین مشخصه‌ای است که متاسفانه در اکثر باشگاه‌های فوتبال ایران نادیده گرفته می‌شود و استیل‌آذین نیز گرفتار این ماجرا شده بود. ...و حرف آخر؟ آرزوی پیروزی برای ورزش و بهروزی برای همه‌ ورزش‌دوستان دارم و امیدوارم که ورزش ایران به آنچه که شایسته و بایسته آن است دست یابد. گروه مجلات همشهری

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد